زمستان گذرانی پرندگان مهاجر در تالاب میانکاله تا کنون مرگ بیش از ۲۰ هزار بال پرنده را رقم زده است. مسئولین سم بوتولیسم را عامل این قتل عام معرفی میکنند.
دیدارنیوز ـ سپیدار مقدم: سم بوتولیسم همچون قاتل سریالی، تالاب میانکاله را به آخرین میعادگاه پرندگان مهاجری تبدیل کرده است که قطعا اگر میدانستند قرار است با این مرگ صورتی رنگ روبرو شوند؛ قید مهاجرت را میزدند.
این قاتل کیست یا چیست؟ چگونه است که با داشتن این تجربه تلخ در سال گذشته بازهم امسال میهمانان زمستانی تالاب میانکاله لاشههایشان باید از میان تالاب جمع آوری شود؟
مسعود باقرزاده کریمی، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان محیط زیست، کمبود آب و کاهش جریان آب بین تالاب و دریای خزر را از جمله عواملی میداند که در جریان تولید سم بوتولیسم نقش داشته است.
مسئولین امر همچنین مرگ پرندگان تالاب میانکاله را تنها مختص ایران نمیدانند، حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان مازندران چندی پیش از درگیری چند کشور دیگر به این مشکل سخن گفته و معتقد است که برای حل این مشکل عزم ملی لازم است و نیاز به زمان دارد.
بهروز دهزاد، کارشناس محیط زیست نیز در این باره میگوید:« کشاورزی غیر علمی در اطراف تالاب میانکاله باعث جاری شدن کود و سم شده است که هر دو برای آبزیان تالاب و پرندگانی که در این تالاب زندگی میکنند خطرناک است».
در این میان اتفاقاتی که سالهای سال است گریبان محیط زیست و طبیعت ایران را درگیر خود کرده است تنها به تغییر اقلیم و رخ دادهای طبیعت مربوط نیست بدون شک دست انسان در اکثر این اتفاقات تلخ طبیعی در کار است، گاهی پنهان و گاهی آشکار.
تالاب میانکاله هم از این دست آلوده بشر در زخم زدن به طبیعت بی تاثیر نمانده است، ورود فاضلابهای شهری و کشاورزی به تالاب، تصرفات غیرقانونی و تغییر بی رویه اراضی تالاب و ... از جمله مداخلاتی هستند که به محیط زیست میانکاله آسیب زده است و حالا این آسیب هر روز در قامت اجساد صدها پرنده جلوهگر میشود.
در خصوص چرایی تکرار مرگ پرندگان تالاب میانکاله با دکتر بهروز دهزاد، کارشناس محیط زیست گفتگویی داشتیم، او می گوید: «تالاب میانکاله جزء تالابهای با ارزش جهانی در یونسکو ثبت شده است و این مهم، مسئولیت ما را در قبال این تالاب ارزشمند دو چندان میکند.»
او ادامه میدهد: «این تالاب چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی در درجه اول برای منطقه و سپس برای کل سرزمین ایران مهم است.»
دهزاد با بیان اینکه تالاب میانکاله و تالاب انزلی مهمترین و گرانقدرترین میراثهای طبیعی ایران هستند که خداوند به ما عطا کرده است و ما باید در مقابل این هدیه مسئولیت پذیر باشیم، میافزاید: «سالهاست که تالاب میانکاله با این مشکل دست به گریبان است و متاسفانه اقدام مؤثری هم تاکنون انجام نگرفته است. البته من معتقد نیستم که حتما باید اقدامی از طرف دولت انجام بگیرد. من بیشتر ساکنین آنجا را در رابطه با چنین حوادث غم انگیزی مقصر میدانم.»
او معتقد است: «متاسفانه به خاطر کمبود اطلاعات و آموزش، مردم آنجا از ارزشهای واقعی این تالاب و منطقه میانکاله بیاطلاع هستند و این موقعیتی را برای عدهای فرصت طلب ایجاد کرده که همیشه در هر جامعهای وجود دارند و از میراثی که متعلق به همه مردم است به شکل غیرموجه استفاده کنند.»
این کارشناس محیط زیست در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه یعنی شما دلیل مرگ و میر پرندگان را سم بوتولیسم نمیدانید؟ میگوید: «خیر، مسئله فراتر از این است. مسئله آن محیطی است که باعث ایجاد سم بوتولیسم است و آن کشاورزی غیر علمی در اطراف تالاب میانکاله است که باعث جاری شدن کود و سم شده است که هر دو برای آبزیان تالاب و پرندگانی که در این تالاب زندگی میکنند خطرناک است».
دهزاد ادامه میدهد: «همین طور جاری شدن فاضلابهای شهری و روستایی و عدم انجام مطالعات علمی درست توسط مراکز دانشگاهی و علمی و تحقیقاتی منطقه در جهت روشن شدن وضعیت فعلی تالاب میانکاله کمبودهایی است که با آن رو به رو هستیم. به این فهرست فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی که در که در اطراف تالاب انجام میگیرد را اضافه کنید».
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه این تالاب تحت نظارت کنوانسیون رامسر است، تصریح میکند: «کنوانسیون رامسر برای نگهداری و حفظ این تالابها جدیدترین و پیشرفتهترین دستوالعملها را دارند که به کشورهای عضو میدهند و آنها باید از این دستورالعملها پیروی کنند. متاسفانه در این مورد سازمان حفاظت محیط زیست خیلی کم کاری میکند یا به خاطر فشاری که از طرف مردم به خاطر وضعیت معیشت به آن وارد میشود قادر نیست کار مؤثری بکند».
دهزاد میگوید: «در واقع وظیفه پرندگان مهاجر و آبزی از بین بردن عوامل بیماریزا و مشکلزا در تالابها است، ولی آنها به دست شکارچیان کشته میشوند در نتیجه این عوامل بیماری زا گسترش مییابد.»
این کارشناس محیط زیست در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا نمونه مشابهی مثل وضعیت تالاب میانکاله در جهان وجود دارد؟ میگوید: «بله زیاد است. بزرگترین آن چندین بار در آمریکا اتفاق افتاده است. در آمریکا یکصدسال پیش این شرایط وجود داشت و افراد سودجو از منابع طبیعی که متعلق به همه مردم بود به شکل اقتصادی استفاده میکردند و این وضعیت باعث از بین رفتن تالابها شد. در آمریکا تا نیمههای قرن بیستم ۸۰ درصد تالاب هایشان را از بین بردند. مثالهای زیادی است، ولی از این مثالها عبرت گرفته شده است و اکنون از اقداماتی که موجب نابودی تالابها و پرندگان میشد، پرهیز میکنند».
این کارشناس محیط زیست در خصوص واکنش مجامع و سازمانهای بین المللی در خصوص تلفات پرندگان مهاجر در تالاب میانکاله ایران میگوید: «قطعاً باید تمام کشورها از جمله ایران که عضو سازمانهای بین المللی هستند و وظیفهها آنها حفظ تالابها و اکوسیستمهای ارزشمند است، هر ساله در مجمع عمومی گزارش سالانه خود را ارائه بدهند. متأسفانه الان سالها است که نماینده ایران این گزارشها را در آنجا ارائه نکرده است. اگر هم ارائه کرده بیشتر یک گزارش سیاسی بوده تا یک گزارش علمی. از این نظر متاسفانه باز هم کم کاریهای صورت گرفته است».
این فعال محیط زیست تاکید میکند: «شکار بی رویه پرندگانی که کرمها و عوامل بیماریزا را میخورند موجب زیاد شدن عوامل بیماریزا شد. اگر وضع این تالابها خراب شود عوامل بیماریزای منطقه زیاد میشود و مردم را به خطر میاندازد. به خاطر این موارد باید مردم مواظب باشند. این مسئله هم از طریق رسانهها میتواند برای مردم تبیین و روشن شود که مردم آگاهتر شوند و نسبت به وظایفی که در قبال این نعمات خداوند دارند جدیتر باشند».
دهزاد در خصوص اقدامات فعالان محیط زیست در این زمینه میگوید: « جلوی فعالیت فعالان محیط زیستی یک علامت سوال بزرگ است. این فعالیتهای محیط زیستی هنوز تعریف مشخصی ندارد و نمیدانم چه کسی فعال محیط زیست است و چه کسی نیست؟ البته از عملکرد افراد مشخص میشود. باید از فعالین محیط زیست حمایت کنیم تا بتوانند وظایف خود را انجام دهند. آموزش و آگاهی دادن مردم تنها راه است».