دیدارنیوز - رحمت الله بیگدلی عضو هیئت موسس حزب جمهوریت ایران اسلامی پاسخ مصاحبه رسول منتجبنیا دبیرکل این حزب را داد که متن کامل آن را به طور اختصاصی در اختیار دیدار قرار داده است.
۱. استفاده غیرقانونی از عنوان «دبیرکل حزب»
در «بند ۱۴ ماده ۱ قانون احزاب» در باره «مجوز اولیه حزب» آمده است: «مجوز اولیه مجوز موقتی است که جهت تحصیل شرایط لازم برای صدور پروانه فعالیت نهایی حزب توسط کمیسیون احزاب صادر میشود.»
در «بند ۱۴ ماده یک قانون احزاب» در باره «پروانه فعالیت نهایی حزب» آمده است: «پروانه فعالیت نهایی مجوزی است که به موجب آن حزب اجازه دارد تا بر اساس مرامنامه و اساسنامه و در چهارچوب قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت کند.»
در «ماده سه قانون احزاب» در باره «مجوز اولیه تأسیس حزب» آمده است: «مجوز اولیه تأسیس حزب جهت راهاندازی آن و تحصیل شرایط برای صدور پروانه فعالیت مطابق ماده ۶ این قانون و برگزاری مجمع عمومی مؤسس جهت تصویب مرامنامه و اساسنامه بوده و اعتبار دیگری ندارد.»
بر اساس «بند ۱۴ ماده یک قانون احزاب» در باره «مجوز اولیه حزب» و «بند ۱۴ ماده یک قانون احزاب» در باره «پروانه فعالیت نهایی حزب» و «ماده سه قانون احزاب» در باره «مجوز اولیه تأسیس حزب» و «تبصره سه ماده سه قانون احزاب»، احزاب در شرف تاسیس، حق هیچگونه فعالیت حزبی از جمله انتخاب دبیرکل و مسؤولان واحدهای حزب را ندارند.
همچنین در دیدارهای جداگانهای که اینجانب به اتفاق آقایان محسن رفیعیفر، مرتضی نوروزپور، افشین زبردست، محسن ظریفیان، اسفندیار عبداللهی و امیرتیمور طاهری، اعضای محترم شورای مرکزی وآقای قربانعلی قائمی از اعضای هیأتمؤسس حزب با جناب آقای ملانوری دبیر محترم سابق و جناب آقای امرایی دبیر فعلی کمیسیون ماده ۱۰ قانون نحوه فعالیت احزاب در سوم شهریور ۱۳۹۹ و سپس با جناب آقای دکتر مهدی امیریاصفهانی نماینده محترم دادستان کل کشور و عضو حقوقدان کمیسیون و آقای دکتر عرف معاون سیاسی وزیر کشور و رییس محترم کمیسیون ماده ده داشتیم همه این بزرگواران تصریح کردند که بر اساس قانون نحوه فعالیت احزاب و گروههای سیاسی، احزاب در شرف تأسیس فقط پس از «تصویب صحت برگزاری مجمع عمومی، تأیید اساسنامه و مرامنامه و صلاحیت اعضای منتخب شورای مرکزی و موافقت با صدور پروانه فعالیت آنها در کمیسیون و ابلاغ آن به هیأتمؤسس حزب»، مجاز به «آغاز فعالیت رسمی و انتخاب دبیرکل قانونی و مسؤولان واحدهای حزب» است؛ و به همین دلیل است که کمیسیون محترم ماده ده، نامه محرمانه ابلاغ «تأیید صحت برگزاری مجمع عمومی تأسیس، تصویب اساسنامه و مرامنامه و تأیید صلاحیت اعضای شورای مرکزی منتخب و تصویب مجوز صدور پروانه فعالیت حزب جمهوریت» به شماره ۵۸۲۸۹/۱۳۰/۹۸ را در تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۹۸ خطاب به هیأتمؤسس نوشته است؛ زیرا طبق مواد و تبصرههای مورد اشاره در قانون احزاب و اظهارات حضرات مذکور، کمیسیون ماده ده تا این تاریخ، هیأتمؤسس را مسؤول انجام امور حزب میدانسته است و حزب جمهوریت همانند دیگر احزاب در شرف تأسیس پس از تصویب صدور مجوز پروانه فعالیت مجاز به آغاز فعالیت رسمی و تشکیل شورای مرکزی به صورت رسمی و انتخاب قانونی دبیرکل و مسؤولان واحدهای حزب میباشد.
با این حال، آقای رسول منتجبنیا که قبل از تصویب اساسنامه و مرامنامه و تأیید صحت برگزاری مجمع عمومی و تأیید صلاحیت اعضای منتخب شورای مرکزی و قبل از صدور پروانه فعالیت حزب به صورت موقت به عنوان دبیرکل انتخاب شده بود با آگاهی از این واقعیت که اکثریت اعضای شورای مرکزی .... مخالف او هستند، حدود یک سال است که پس از تصویب صدور مجوز پروانه فعالیت حزب جمهوریت مانع تشکیل جلسات شورای مرکزی میشود و با سوءاستفاده از عنوان دبیرکلی اقدام به تخلفات گسترده کرده است و میکند.
تا کنون سه بار جمعی از اعضای شورای مرکزی به صورت مکتوب و رسمی و با ارسال رونوشت به کمیسیون ماده ده، خواستار تشکیل شورای مرکزی شده بودند و آقای منتجبنیا مانع شده بود تا اینکه اکثریت این اعضا اخیرا دو بار تشکیل جلسه رسمی دادند و بر فاقد سمت بودن آقای منتجبنیا در حزب، رسماً تأکید کردند و مصوبات خود را به کمیسیون ماده ده فرستادند.
۲. نقل قول ... آقای رسول منتجبنیا در تاریخ ۶ دی ماه ۱۳۹۸ از قول کمیسیون ماده قانون فعالیت احزاب و خیانت در امانت و دستکاری در اساسنامه مصوب مجمع عمومی
آقای منتجبنیا پس از انتخاب به دبیرکلی موقت قبل از صدور پروانه حزب جمهوریت در نشست شورای مرکزی منتخب مجمع عمومی در تاریخ دوشنبه ۶ دیماه ۱۳۹۶ که از ساعت ۹ صبح شروع شده بود، در ساعت ۱۸ که اعضای نشست در حال ترک جلسه بودند، ناگهان از کیف خود چند برگ کاغذ درآورد و گفت: «قرار است پرونده مجمع عمومی حزب جمهوریت در روز چهارشنبه ۸ دیماه در کمیسیون ماده ده بررسی شود. کمیسیون از ما خواسته است که چند اصلاح ویرایشی در اساسنامه انجام و با امضای اعضای شورای مرکزی آن را تحویل دبیرخانه کمیسیون بدهیم. دوستان این اوراق را امضا کنند.» اعضای جلسه بهشدت ناراحت شدند و گفتند: «چرا اساسنامه را مثل همیشه از قبل به ما ندادید که اصلاحات ویرایشی را ببینیم؟ یا چرا امروز از اول صبح که در جلسه بودیم ندادید که حداقل مروری بکنیم؟!» در ادامه، درگیری شدید لفظی پیش آمد و آقای منتجبنیا جوری نشان داد که حالش خراب و قلبش ناراحت است و از سوی دیگر ... و با اجرای این نمایش و با واسطهگری برخی دوستان، آقای منتجبنیا از اعضای جلسه بدون خواندن اساسنامه و با اعتماد به ایشان امضا گرفت و کلیه برگهای امضاشده را با خود برد! متأسفانه وقتی اساسنامه حزب در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ در روزنامه رسمی کشور منتشر شد، متوجه شدیم که آقای منتجبنیا با اجرای این نمایش و گرفتن امضا با فریبکاری از اعضای جلسه به منظور تحکیم سلطه خود بر حزب، به جای اصلاحات ویرایشی، اقدام به تغییرات محتوایی و دادن بخش مهمی از اختیارات شورای مرکزی به دبیرکل کرده است! البته بعدا معلوم شد که اصل نقل قول آقای منتجبنیا از قول کمیسیون ماده ده، کذب محض بوده و کمیسیون هیچگونه درخواستی مبنی بر اصلاح اساسنامه نداشته است. مدتی بعد با پیگیریهای ما معلوم شد که خود ایشان با نوشتن نامهای مخفیانه به کمیسیون بدون هماهنگی با شورای مرکزی، خواستار برخی تغییرات شده است که از کمیسیون جواب نگرفته بود و در نتیجه با اجرای آن نمایش کذایی و نقل قول دروغ از کمیسیون دست به آن خیانت در امانت و دستکاری در اساسنامه زد!
....
سؤال:
یک. آقای منتجبنیا صریحا پاسخ دهد که آیا در نشست شورای مرکزی در تاریخ ۶ دیماه ۱۳۹۸ از قول کمیسیون ماده ده گفته است که: «کمیسیون خواستار اصلاحات ویرایشی شده است یا نه؟»
دو. اگر پاسخ وی مثبت است، بگوید: «کمیسیون براساس کدام نامه قبل از تاریخ ۶ دی ماه ۱۳۹۸ خواستار اصلاحات شده است و دقیقا آن موارد را به صورت مستند ارائه کند. آیا فقط همان موارد خواسته شده، اصلاح گردیده یا تغییرات دیگری هم انجام شده است؟»
پاسخ:
ما قاطعانه میگوییم: «طبق بررسیهای انجامشده، اصل نقل قول آقای منتجبنیا از کمیسیون ماده ده، کذب محض بوده و کمیسیون در آن تاریخ هیچ درخواستی نداشته و اصلاحات انجام شده توسط ایشان هم ویرایشی نبوده و آقای منتجبنیا با نقل قول کذب از سوی کمیسیون ماده ده و اجرای آن نمایش کذایی، اقدام به خیانت در امانت و دستکاری در اساسنامه به منظور تحکیم سلطه مطلق خود بر حزب کرده است. اگر این ادعای ما درست نیست، آقای منتجبنیا به جای هوچیگری، هتاکی و افترازنی، صریحاً بگوید که در جلسه ۶ دی ماه ۱۳۹۹ چنین نقل قولی را از کمیسیون ماده ده نداشته است یا اینکه مستندات نقل قول خود در خصوص اصلاحات مورد درخواست کمیسیون و تطبیق آن با تغییرات انجام شده را ارائه و منتشر کند.»
۳. ایجاد کمیتهها و شاخههای غیرقانونی برخلاف اساسنامه و بدون تصویب شورای مرکزی
در ماده ۱۳ اساسنامه حزب در شمارِ اختیارات و وظایف شورای مرکزی آمده است:
«۱. انتخاب و قبول استعفا و عزل مسؤولین واحدها با پیشنهاد دبیرکل.
۸. تشکیل واحدهای مورد نیاز و تدوین شرح وظایف و اختیارت آنها پس از پیشنهاد دبیرکل.»
علیرغم صراحت این دو بند از اساسنامه که تصویبِ تشکیل هر واحدِ حزبی و تدوین شرح وظایف و اختیارات آنها و همچنین انتخاب و قبول استعفا و عزل مسؤولان واحدها، از اختیارات و وظایف شورای مرکزی شده است، آقای منتجبنیا که شورای مرکزی حزب را مانع اِعمال دیکتاتوری خود میدانست و در عین فقدان رأی اکثریت، شیفته حاکمیت مطلق در حزب بود، بدون اطلاع شورای مرکزی، اقدام به اختراع ۹ کمیته و شاخه جدید علاوه بر ۱۱ کمیته، دفتر و شاخه مصوب کرد و برای ... و جذب آنان، مسؤولیت آنها را بر خلاف اساسنامه و بدون تصویب شورای مرکزی به آنان داد.
۴. اقدام به عزل و نصبهای غیرقانونی و مغایر اساسنامه بدون تصویب شورای مرکزی
آقای منتجبنیا، بدون اطلاع و تصویب شورای مرکزی، مسؤولان ۱۱ واحد منتخب و مصوب را به گمان خود عزل و مسؤولیت آن ۱۱ واحد مصوب و این ۹ واحد اختراعی جدید را به افرادی خاص داد تا با دادن یک سِمَت غیرقانونی آنان را ... و جذب کند و تعداد رأی خود را در شورای مرکزی بالا ببرد! البته برخی از اعضای محترم شورای مرکزی به دلیل غیرقانونی و مغایر اساسنامه بودن اقدامات مزبور، این مسؤولیتها را نپذیرفتند و رسما غیرقانونی بودن آن را اعلام کردند!
نکته:
آقای منتجبنیا به جای آسمان و ریسمان بافتن و هتاکی و افترازنی، مستندات تشکیل جلسات شورای مرکزی با حد نصاب قانونی را که با حضور دو سوم اعضای شورای مرکزی (۳۰ نفر) رسمیت مییابد و تاریخ تشکیل و مستندات بحث اعضای شورای مرکزی در باره ضرورت ایجاد ۹ واحد جدید و تصویبِ تشکیل واحدها و شرح وظایف آنها و سپس بحث در باره عزلها و استعفاها و تصویب عزلها و استعفاها و انتخاب مسؤولان این واحدها را ارائه و منتشر کند، تا سیه روی شود هر که در او غِش باشد!
۵. نوشتن نامههای مخفیانه به کمیسیون ماده ده و ارائه اطلاعات کذب به کمیسیون ماده ده بدون اطلاع شورای مرکزی و درخواستهای غیرقانونی
یک. آقای منتجبنیا در تاریخ ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۸ به صورت مخفیانه و بدون اطلاع شورای مرکزی اقدام به نوشتن نامهای به کمیسیون ماده ده کرده و خواستار اِعمال برخی تغییرات در اساسنامه در راستای تمایلات خود شده است، اما این درخواست او مورد موافقت کمیسیون قرار نگرفته و نامه او بیجواب مانده است.
دو. طبق اظهارات صریح رییس محترم کمیسیون ماده ده، آقای منتجبنیا در نامهای که بدون اطلاع شورای مرکزی به کمیسیون نوشته، خواستار انحلال حزب جمهوریت شده است، در حالی که در بند ۹ ماده ۱۳ اساسنامه پیشنهاد انحلال حزب، از جمله اختیارات و وظایف شورای مرکزی است.
سؤال:
آقای منتجبنیا صریحا پاسخ دهد که: «این دو نامه را به کمیسیون ماده ده نوشته است یا نه؟»
و اگر نوشته، «این نامهها را بر اساس کدام ماده از اساسنامه نوشته است؟»
و «چرا این نامهها را مخفیانه و بدون اطلاع شورای مرکزی نوشته است؟»
۶. پنهانکاری و مخفی کردن نامههای کمیسیون ماده ده به حزب جمهوریت از هیأتمؤسس و اعضای شورای مرکزی
آقای منتجبنیا که حزب را ملک شخصی خود میداند به منظور پیشبرد مقاصد خود، اقدام به مخفی کردن نامههای کمیسیون ماده ده به حزب کرده است و میکند. از جمله نامههایی که با قصد و غرض خاصی مخفی کرده و بعد از ماهها پیگیری و فشار اینجانب افشا شد، نامه محرمانه ابلاغ «تأیید صحت برگزاری مجمع عمومی تأسیس، تصویب اساسنامه و مرامنامه و تأیید صلاحیت اعضای شورای مرکزی منتخب و تصویب مجوز صدور پروانه فعالیت حزب جمهوریت» به هیأتمؤسس به شماره ۵۸۲۸۹/۱۳۰/۹۸ و تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۹۸ است که کمیسیون محترم در آن تلویحاً اعلام کرده که طبق مواد و تبصرههای مورد اشاره در قانون احزاب تا این تاریخ، هیأتمؤسس را مسؤول انجام امور حزب میداند و این حزب پس از تصویب صدور مجوز پروانه فعالیت مجاز به آغاز فعالیت رسمی و تشکیل شورای مرکزی و انتخاب قانونی دبیرکل و مسؤولان واحدهای حزب میباشد.
آقای منتجبنیا ماهها این نامه را که خطاب به هیأتمؤسس نوشته شده است و بایستی در جلسه هیأتمؤسس مطرح ودر مورد آن تصمیمگیری میشد، پنهان کرده بود تا هم غیرقانونی بودن دبیرکلی خود را مخفی بدارد و هم مانع پی بردن اعضای هیأتمؤسس و شورای مرکزی از اقدامات غیرقانونی وی شود.
آقای منتجبنیا صریحا توضیح دهد: «با اینکه این نامه خطاب به جمع هیأتمؤسس نوشته شده و مخاطب خاص نداشته، چرا ماهها آن را از اعضای هیأتمؤسس مخفی نگه داشته است؟!»
۷. نوشتن نامه به اعضای شورای مرکزی و زدن اتهامات تکاندهنده به اعضای اکثریت منتقد خود:
آقای منتجبنیا در نامههایی که به اعضای شورای مرکزی از جمله اینجانب نوشته و در فایلهای صوتی اظهارات وی که در برخی جلسات ایراد کرده و موجود است، اعضای محترم و شناخته شده شورای مرکزی را به صورت مکتوب و صوتی با عناوین «ضداسلام، ضدانقلاب، ضدنظام، ضدامام، ضدروحانیت، دارای پروندههای سیاه و زشت، شیاد، کذاب، فتنهانگیز، شهرتطلب، نامتعادل روحی، فاسق، فاجر و …!» خطاب کرده که نسبت دادن اینگونه عناوین به افراد در قانون مجازات اسلامی مستوجب مجازات و بعضا مستوجب حد شرعی و مُسقِطِ عدالت و موجب محرومیت از تصدی هرگونه مسؤولیت سیاسی و اجتماعی در نظام اسلامی است.
سؤال:
آقای منتجبنیا صریحا بگوید که: «در اسناد مکتوب و فایلهای صوتی موجود از وی چنین نسبتهایی را به اعضای محترم شورای مرکزی حزب جمهوریت داده یا نداده است؟»
و «اگر چنین نسبتهایی را داده است، مستندات ادعاهای خود را ارائه کند!»
در صورت ارائه نکردن مستندات برای این عناوین حق پیگیری قضایی برای اکثریت اعضای شورای مرکزی محفوظ است.
۸. .... از عنوان غیرقانونی دبیرکلی و سربرگ و مُهر حزب و نوشتن نامههای گوناگون به نهادهای مختلف و ادارات و سازمانهای محل کار اعضای شورای مرکزی و تلاش برای ایجاد مشکل سیاسی، امنیتی و شغلی برای آنان
آقای منتجبنیا از عنوان غیرقانونی دبیرکلی و سربرگ و مُهر حزب سوءاستفاده کرده و با نوشتن نامههای گوناگون به نهادهای مختلف و ادارات و سازمانهای محل کار اعضای شورای مرکزی در صدد ایجاد مشکل سیاسی، امنیتی و شغلی برای اعضای شورای مرکزی حزب برآمده است.
معاون محترم سیاسی وزیر کشور در نشستی با حضور شش نفر از اعضای شورای مرکزی، تصریح کردند که: «آقای منتجبنیا در نامه به کمیسیون ماده ده نیز نسبتهای مذکور را به اعضای شورای مرکزی حزب داده است!»
سؤال:
آقای منتجبنیا صریحا بگوید که: «چنین نامههایی را خطاب به اعضای شورای مرکزی، کمیسیون ماده ده، وزارتخانهها و سازمانهای محل کار افراد نوشته و این نسبتهای ناروا و کذب مذکور را به اعضای شورای مرکزی حزب جمهوریت داده است یا نه؟»
البته آقای منتجبنیا .... در مصاحبه با پانا به نوشتن این نامهها اعتراف کرده و گفته است: «بارها به کمیسیون و حتی وزیر کشور نامه نوشتم که بعضی از اینها دارای پروندههای خطرناکی هستند و باید توسط دستگاههای مربوطه تحت تعقیب قرار گیرند.»
در خصوص مخالفت اکثریت اعضای شورای مرکزی نیز در همین مصاحبه گفته است:
«قطعاً این فتنه از بیرون هدایت شده، اما نمیدانیم خارج از حزب یا کشور مدیریت میشود.»
در صورت ارائه نکردن مستندات برای این اتهامات بزرگ، حق پیگیری قضایی برای اکثریت اعضای شورای مرکزی محفوظ است.
۹. ادعای کذب برگزاری مجازی جلسه شورای مرکزی که با تکذیب اکثریت اعضای شورای مرکز کذب بودن آن مسلم شده است
آقای منتجبنیا در نامه به کمیسیون ماده ده و همچنین در گروه تلگرامی شورای مرکزی مدعی برگزاری جلسهای با حد نصاب قانونی و انتخابات مجازی شده که با تکذیب اکثریت اعضای شورای مرکزی مواجه گردیده است.
نکته:
آقای منتجبنیا مستندات برگزاری جلسات شورای مرکزی و انتخابات مجازی و کیفیت آن را منتشر کند تا هم حقیقت امر بر همگان مشخص شود و هم معلوم گردد که آقای منتجبنیا که در فایل صوتی موجود از وی، خود را «دموکراتترین مردِ جهان» و «تالی و همانند انبیای الهی» و منتقدان خود و حتی ساکتان در حزب در حمایت از وی را همانند «سپاهیان یزید در روز عاشورا» خوانده است، منظورش از جلسات و انتخابات مجازی چیست؟
۱۰. ممانعت از برگزاری جلسات شورای مرکزی
آقای منتجبنیا با اینکه هر هفته جلسات گوناگونی را با حضور معدود دوستان خود در فضای بسته منزل خود برگزار میکند، اما حدود یک سال است که از برگزاری جلسات شورای مرکزی به صورت حضوری در فضای باز و با رعایت دقیقترین پروتکلهای بهداشتی مانع میشود و با بیاعتنایی کامل به آخرین نامه کمیسیون به حزب مبنی بر ضرورت برگزاری جلسه شورای مرکزی مانع برگزاری جلسه شورای مرکزی شده است.
۱۱. عدم تمکین در مقابل رای شورای مرکزی
اکثریت شورای مرکزی بارها به آقای منتجبنیا گفتهاند که ایشان را دبیرکل نمیدانند و ایشان حق ندارد با تمسک به استفاده از این عنوان که به صورت موقت قبل از صدور پروانه فعالیت به او داده شده بود و با ارتکاب انواع تخلفات و شکستن همه حریمها این حزب را ملک شخصی خود بداند. از اینرو ۲۵ نفر از اعضای اصلی شورای مرکزی در روز شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ به صورت حضوری (دو نفر آنلاین) با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در تهران، نارمک، سالن همایشهای فدک، خیابان جانبازان غربی، میدان هلال احمر، تشکیل جلسه دادند و رسما اعلام کردند که ایشان را دبیرکل نمیدانند، اما متأسفانه شیفتگی ِپست و مقام .... و مانع تمکین وی در برابر رأی اکثریت شده است و خود را به آب و آتش میزند تا این عنوان غیرقانونی را برای خود حفظ کند.
۱۲. ...
آقای منتجبنیا علاوه بر نقل قول کذب از کمیسیون ماده ده و ارائه گزارشهای کذب به این کمیسیون، وزیر کشور، معاون سیاسی و مدیرکل سیاسی وزیر کشور، نهادها، وزارتخانهها و سازمانهای مختلف علیه منتقدان خود و اعلام اسامی کذب افراد در حمایت از خودش، در همین مصاحبه با پانا هم ... گفته است:
«جمعه گذشته جلسه غیرقانونی تشکیل دادند و وزارت کشور به شدت با جلسه آنان مخالف بود و رسماً آن را غیرقانونی خواند. در دعوتنامه به دروغ اعلام کردند که با نماینده وزارت کشور تشکیل جلسه میدهیم؛ از ۴۵ نفر ۲۳ نفر شرکت کردند که دو نفر از آنان رد صلاحیت شدهاند و دو نفر دیگر نیز مستعفی هستند، اما با غوغای رسانهای به دنبال انتخاب دبیرکل بودند که خوشبختانه با پاسخ قاطع هیأت اجرایی مواجه شدند.»
توضیح:
یک. تشکیل این جلسه طبق نامه رسمی به وزارت کشور اعلام شده بود و وزارت کشور هیچ مخالفتی با تشکیل جلسه شورای مرکزی نداشت و این ادعای آقای منتجبنیا کذب محض است!
دو. اکثریت اعضای شورای مرکزی (تعداد ۲۵ نفر از اعضای اصلی) ۲۳ نفر به صورت حضوری و ۲ نفر هم با تصویب اجماعی حضار به صورت آنلاین در این جلسه شرکت کردند که اسامی آنان تقدیم میگردد تا نادرستی سخنان آقای منتجبنیا مشخص شود:
۱. محمدعلی بابادی ۲. رحمتاله بیگدلی ۳. سیدمهدی دلجو ۴. مهدی رسولپناه ۵. علیرضا رفعتی ۶. محسن رفیعیفر ۷. افشین زبردست ۸. محمدتقی ساغری ۹. سیدجمالالدین سیدزاده ۱۰. محمد صدیقی ۱۱. امیرتیمور طاهری ۱۲. زهرا ططری ۱۳. محسن ظریفیان ۱۴. اسفندیار عبداللهی ۱۵. سیده آرزو فاطمی ۱۶. فاطمه قاسمی ۱۷. مهدی کارگر گرانسایه ۱۸. ایرج کاظمی ۱۹. نیما کشوری ۲۰. محمدمهدی مازنی ۲۱. رحمتاله محبی ۲۲. حسین مسلمان ۲۳. مجید نصیرپور ۲۴. مرتضی نوروزپور ۲۵. حسام یزدانپناه»
سؤال:
یک. آقای منتجبنیا یا بگوید: «کدامیک از اعضای مذکور ردصلاحیت شدهاند؟»، یا از این ... خود مانند ... عذرخواهی و به درگاه خدا توبه کند!
دو. آقای منتجبنیا گفته است: «دو نفر مستعفی هستند.»
اولا طبق اساسنامه، فقط مجمع عمومی صلاحیت پذیرش استعفای اعضای شورای مرکزی را دارد و در صورت انصراف از استعفا، قضیه سالبه به انتفای موضوع است و قابل طرح در مجمع عمومی نخواهد بود.
ثانیا این دو نفر که به دلیل اعتراض به عملکرد آقای منتجبنیا اعلام استعفا کرده بودند، ماههاست که با فعال شدن در حزب عملاً استعفای خود را پس گرفتهاند.
ثالثاً در جلسه مذکور نیز به صورت رسمی و مکتوب اعلام کردند که استعفای خود را پس گرفتهاند. رابعاً آقای منتجبنیا خود شخصا ماهها پیش این دو نفر را که از استعفای خود برگشته بودند در گروه تلگرامی شورای مرکزی عضو کرد و آنان نیز فعال شدند.
خامساً آقای منتجبنیا برای حل مشکل خود به یکی از همین اعضا متوسل شد تا با جذب او تعداد حامیان خود را بالا ببرد، اما تیرش به سنگ خورد.
سادسا آقای منتجبنیا یکی از اعضای مستعفی را با دادن یک پست موهوم به خود جذب و نام او را در زیر نامههای ارسالی به وزارت کشور نوشت.
البته اکثریت اعضای حاضر در جلسه اخیر برخلاف یک بام و دو هوای آقای منتجبنیا، با استعفای آن فرد جذبشده توسط آقای منتجبنیا هم مخالفت و آن را رد کرد.
۱۲. ایراد تهمت به اکثریت ِمنتقد ِتخلفات ِخود
همانطور که در بندهای قبلی عرض شد، آقای منتجبنیا در نامهها و فایلهای موجود از وی اعضای منتقد خود را با تهمتهایی عجیب بدین شرح نواخته است: «ضداسلام، ضدانقلاب، ضدنظام، ضدامام، ضدروحانیت، دارای پروندههای سیاه و زشت، شیاد، کذاب، فتنهانگیز، شهرتطلب، نامتعادل روحی، فاسق، فاجر و …!»
البته آقای منتجبنیا در کمال وقاحت در مصاحبه با پانا هم گفته است: «بارها به کمیسیون و حتی وزیر کشور نامه نوشتم که بعضی از اینها دارای پروندههای خطرناکی هستند و باید توسط دستگاههای مربوطه تحت تعقیب قرار گیرند.»
و در خصوص مخالفت اکثریت اعضای شورای مرکزی در همین مصاحبه گفته است: «قطعاً این فتنه از بیرون هدایت شده، اما نمیدانیم خارج از حزب یا کشور مدیریت میشود.»
سؤال:
یک. آقای منتجبنیا براساس کدام مستندات شرعی و حقوقی این اتهامات سنگین را به اکثریت اعضای منتقد خود زده است و میزند؟
دو. چطور است که نهادهای امنیتی و قضایی هیچ اطلاعی از این پروندههای خطرناک ندارند و آقای منتجبنیا دارد؟!
سه. آقای منتجبنیا خود را در چه جایگاهی میداند که کسی بخواهد علیه او فتنه و توطئه کند؟
او خودش با این ... سخیف و رفتارهای غیرقانونی و ... ، بزرگترین دشمن خویش است و هرکس از این ... و رفتار او، مطلع شود قطعاً این ... و عملکرد را غیرعقلانی و او را فاقد تقوا خواهد دانست و به همین دلیل است که امروز بیشتر دوستان سابق حزبی و حتی دوستان غیرحزبی آقای منتجبنیا او را طرد کردهاند و درخواست عضویت وی در شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب هم به اتفاق آرا از دستور جلسات این شورا خارج شد!
نکته:
آقای منتجبنیا در حزب اعتماد ملی نیز اینگونه .... .... و غیراخلاقی را به منتقدان ... و عملکرد خود میزد و حتی در نامهای به فرمانداری تهران، آنان را ضدانقلاب و فتنهگر نامید و خواستار برخورد با آنان شد که مورد اعتراض اعضای ما قرار گرفت و ما به ایشان گفتیم که مواجهه با منتقدان باید جوانمردانه باشد، نه همراه با تهمت و افترا و توطئه!
بدون تردید، برای اکثریت اعضای شورای مرکزی که توسط آقای منتجبنیا متهم به این افتراها شدهاند، حق پیگیری قضایی محفوظ است.
۱۳. اقدام به برگزاری مجمع عمومی غیرقانونی
در حالی که اکثر اعضای شورای مرکزی با توجه به تخلفات و دروغهای آقای منتجبنیا در جلسه رسمی ۱۷ بهمن ماه ۱۳۹۹ و سپس اکثر شعب حزب در استانها رسما اعلام کردهاند که او سمتی در حزب و حق برگزاری مجمع عمومی را ندارد و روز ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۰ را به عنوان روز برگزاری مجمع عمومی قانونی اعلام و اینجانب رحمتاله بیگدلی را به اتفاق آرا به عنوان رییس ستاد برگزاری مجمع عمومی انتخاب کردهاند، اما آقای منتجبنیا همچنان به تخلفات خود ادامه میدهد و در تلاش برای برگزاری مجمع عمومی غیرقانونی در ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۹ مرتکب تخلفات عدیده دیگر شده است و میشود.
از سوی دیگر، دو بازرس اصلی حزب و مسؤول تشکیلات حزب نیز رسما اعلام کردهاند که این مجمع عمومی غیرقانونی است و مجمع عمومی قانونی در ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد.
بیشک تأیید و حضور اکثریت اعضای شورای مرکزی، تأیید بازرسان مبنی بر صحت جریان امور حزب و حضور آنان در روند برگزاری مجمع، تأیید اعضای شرکتکننده حزبی توسط مسؤول تشکیلات و همچنین همراهی استانهای کشور برای رسمیت یافتن هر مجمعی الزامی است؛ مضاف بر اینکه برگزاری مجمع عمومی به صورت مجازی توسط آقای منتجبنیا که تخلف و تقلبشان پیشتر محرز شده است، معتبر نیست.
۱۴. فرار از مواجهه با اعضای شورای مرکزی و پاسخگویی و تلاش برای پیشبرد اهداف خود با روشهای ... و غیرقانونی
سیاست کاری آقای منتجبنیا در هر جایی که بوده بر این منوال بوده که از مواجهه منطقی و قانونی با مخالفان خود فرار کند و ... و در صدد تحکیم اهداف خود از طریق کودتا و روشهای غیرقانونی باشد. در حزب اعتماد ملی نیز مشی او اینگونه بود. آقای منتجبنیا در حزب اعتماد ملی هم بعد از اینکه جمعی از خودمحوری، تکروی و دیکتاتوری وی انتقاد کردند، از یک سو شروع به ... و ... به آنان کرد، از سوی دیگر کوشید با زدن اتهامات گوناگون و ارسال نامههایی به برخی نهادها برای آنان پروندهسازی کند و از سوی دیگر بیش از هشت ماه مانع برگزاری جلسات شورای مرکزی شود. آقای منتجبنیا میگفت: «با توجه اینکه قدرت منتقدان در شورای مرکزی بیشتر شده است نباید اجازه دهیم شورای مرکزی برگزار شود تا زمان برگزاری مجمع عمومی فرا برسد و با توجه به اینکه دبیرکل در حصر است و من قائم مقام و دارای اختیارات تام هستم با برگزاری یک مجمع عمومی مهندسیشده منتقدان را حذف کنیم!».
اما این برنامه آقای منتجبنیا در حزب اعتماد ملی جواب نداد و در آستانه برگزاری مجمع عمومی اختیارات او گرفته و به شورای اجرایی داده شد و تیر بینش و رفتار و برنامه حذفی او به سنگ خورد و خودش حذف شد!
آقای منتجبنیا در حزب جمهوریت نیز به زعم باطل خود در صدد اجرای چنین برنامهای است و برخی اطرافیان ایشان صریحا از این برنامه او سخن گفتهاند. برخی از آنان بارها با تصریح به من و برخی دوستان گفتهاند: «ما اجازه برگزاری جلسه شورای مرکزی را نمیدهیم که اکثریت، اقدام به انتخاب دبیرکل کند. ما تا زمان مجمع عمومی مانع برگزاری جلسات شورای مرکزی میشویم و وقتی زمان برگزاری مجمع عمومی رسید با برگزاری یک مجمع عمومی مهندسیشده اکثریت مخالف آقای منتجبنیا را حذف میکنیم تا خیالمان راحت شود.»!
۱۵. کودتا چیست و کودتاچی کیست؟
اینکه آقای منتجبنیا اعلام فقدان سمت ایشان در حزب جمهوریت توسط اکثریت براساس قانون احزاب را کودتا نامیده حاکی از ... سیاسی ایشان است؛ زیرا کودتا به سرنگونی ناگهانی و خشن دولت یا حکومت وقت یا یک جنبش توسط اقلیت و گروهی کوچک اطلاق میشود. پیشنیاز اصلی یک کودتا توسل به نیروهای مسلح و نهادهای قاهره است. برخلاف انقلاب که توسط اکثریت و عده زیادی از مردم و برای تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وقوع میپیوندد، کودتا تغییر در قدرت از بالا است و صرفاً به جابهجایی شخصیتهای سیاسی در حاکمیت میانجامد.
اکثریت نیاز به کودتا ندارد؛ چون با رأی خود اقلیت را کنار میزند. این اقلیت مانند آقای منتجبنیا و معدود حامیان وی هستند که میکوشند با ممانعت از برگزاری جلسات شورای مرکزی و پروندهسازی برای اکثریت و توسل به نهادهای ... و ... و تلاش برای برگزاری مجمع عمومی مهندسیشده بدون حضور اکثریت دست به کودتا علیه اکثریت بزنند!
همین ادبیات آقای منتجبنیا در گفتگو با پانا برای پاسخ دادن به این سؤال کافی است که: «کودتا چیست و کودتاچی کیست؟»
ما از قانون، اساسنامه، مرامنامه، اخلاق سیاسی و حزبی و تمکین در برابر رأی اکثریت میگوییم، ولی آقای منتجبنیا که مرتکب انواع قانونشکنی و تخلفات گوناگون از اساسنامه، مرامنامه، اخلاق سیاسی و حزبی و تخطی از رأی اکثریت شده و اکنون اکثریت او را فاقد سمت در حزب جمهوریت اعلام کرده، در کمال وقاحت و در اعترافی تاریخی گفته است: «بارها به کمیسیون و حتی وزیر کشور نامه نوشتم که بعضی از اینها دارای پروندههای خطرناکی هستند و باید توسط دستگاههای مربوطه تحت تعقیب قرار گیرند.»
و در خصوص مخالفت اکثریت اعضای شورای مرکزی با وی در همین مصاحبه گفته است: «قطعاً این فتنه از بیرون هدایت شده، اما نمیدانیم خارج از حزب یا کشور مدیریت میشود.»
ما صادقانه و شجاعانه اسامی اکثریت مخالف آقای منتجبنیا را با امضا و مشخصات آنان منتشر کردیم، حال از آقای منتجبنیا میخواهیم که اسامی اعضای اصلی شورای مرکزی حامی خود را منتشر کند تا معلوم شود که جز خودش و ... چند نفر و چه کسانی از او حمایت میکنند. با مقایسه این دو لیست هم اکثریت و اقلیت و هم کودتاچی مشخص میشود!
ختم کلام:
ماجرای تخلفات آقای رسول منتجبنیا بسیار فراتر از این مسایل است و آنچه که عرض شد نوک کوه یخی است که از دریا بیرون زده است و ما به خاطر رعایت برخی حرمتها سعی کردیم جانب حرمت را فرو نگذاریم و کاری نکنیم که شخصیت ایشان بیش از این آسیب ببیند.
به قول خواجه شیراز:
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
گفتگو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
در پایان من از آقای رسول منتجبنیا دعوت میکنم که اگر سر سوزنی صداقت، شجاعت و منطق دارد در مناظرهای با اینجانب در باره افتراهای ایشان و ادعاهای من شرکت کند تا حقایق بر همگان آنچنان که هست روشن و آشکار شود.
از مسؤولان محترم پایگاه خبری تحلیلی وزین دیدارنیوز هم میخواهم که از آقای رسول منتجبنیا بخواهند که به جای فرار از حقیقت و ...د در مناظرهای با اینجانب در دفتر این پایگاه شرکت کند و از این مناظره فیلم تهیه و توسط دیدارنیوز منتشر شود تا سیهروی شود هرکه در او غِش باشد!
بدون تردید، این حرکت خداپسندانه دیدارنیوز خدمت بزرگی به تحزب و دموکراسی در ایران خواهد بود!
شد آن که اهل نظر بر کناره میرفتند
هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش
به صوت چنگ بگوییم آن حکایتها
که از نهفتن آن دیگ سینه میزد جوش
شراب خانگی ترسِ مُحتَسِب خورده
به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش
ز کوی میکده دوشش به دوش میبردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش
دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش!