دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: همه عیسی کلانتری را با سابقه تصدی طولانی مدتش در وزارت کشاورزی میشناسند، اما او بخشی از معروفیتش را مدیون برادرش موسی کلانتری است که در دولت بنی صدر وزیر راه بود. البته این روزها به دلیل اظهار نظر جنجالیاش و بیان جمله "امام خمینی (ره) فرزند ناخلف آمریکا بود" محکوم شده و این اتفاق بهانهای است تا سابقه و فعالیتهای او را بررسی کنیم.
عیسی کلانتری به واسطه تحصیلات آکادمیکش در رشته کشاورزی که از دانشگاه ارومیه شروع و به دانشگاه ایالتی ایوا در آمریکا ختم شد، از همان روزهای اولی که وارد دولت شد، مسیر خود را پیدا کرد و در همه دولتها از دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی تا خاتمی و حسن روحانی یک پایه ثابت دولت در پستهای مختلف بود، از وزیر شدن تا رئیس شدن.
کلانتری ۱۲ سال توانست فرمان هدایت وزارت کشاورزی، این وزارتخانه فاصلهدار از فضای رسانه، را در دست بگیرد، اما در دولت دوازدهم به واسطه رابطه دوستانهای که با اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور داشت، به ریاست مهمترین سازمان دولتی، اما "مردمی" یعنی سازمان محیط زیست برگزیده شد که این انتصاب به مذاق خیلی از دوستداران و فعالان محیط زیست خوش نیامد.
بزرگترین غیبت او در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که هیچ سمتی نداشت و در این هشت سال به "خانه کشاورز" ی که خود در سال ۱۳۸۱ سنگ بنای آن را گذاشته بود رفت. اما با ریاست جمهوری حسن روحانی او با گرفتن پستهای ریاستی نشان داد که دیدگاه سیاسیاش با دولتهای اصلاح طلب نزدیکتر است؛ هر چند به گفته طرفدارانش، او معتقد به دیدگاههای توسعهای با در نظر گرفتن تمامی مقتضیات کشور و براساس قوانین جمهوری اسلامی ایران است.
کسانی که سالها از نزدیک با او کار کردهاند، میگویند: «عیسی کلانتری همیشه سعی کرده است که در هر پست و مقامی که هست انتقادها را بشنود و برای رفع آن تلاش کند زیرا شیوه مدیریتی او خیلی بر مبنای دستوری و حکم دادن نیست و همواره تلاش کرده مسائل و مشکلات را با خرد جمعی حل کند»؛ او در جایی هم گفته بود که گاهی تصمیمهایی گرفته میشود که گریز از آن محال است و بهترین کار این است که اشتباه را بپذیری و آن را رفع کنی؛ اما متنقدان کلانتری چندان به او خوشبین نیستند و نظر متفاوتی درباره رئیس سازمان محیط زیست دارند.
سهم بیشتر نقد کلانتری در سبد دوستداران و کارشناسان محیط زیست است، آنها دلایل زیادی برای نقد او دارند که مهمترین آن را موافقت کلانتری با عرضه محصولات تراریخته میدانند، زیرا در دوره ریاست معصومه ابتکار این کار علیرغم موافقت دولت و مخالفت ابتکار انجام نشد اما با آمدن کلانتری و نشان دادن چراغ سبز از سوی او ماجرا شکل دیگری به خود گرفت و همین شد محل مناقشه بین طرفداران و مخالفان کلانتری. هر چند که او مهمترین دغدغه محیط زیستی خود را آب عنوان کرد تا از این طریق دل منتقدانش را با خود همراه کند اما این اعتقاد هم خیلی در برگرداندن نظرات مخالفان او تاثیرگذار نبود.
اطلاعاتی از خانوادهاش در دسترس نیست
عیسی کلانتری جزء آن دسته از مسئولان دولتی است که تلاش کرده فضای کاریاش را از فضای خانوادگی جدا کند، از اینرو تقریبا هیچ اطلاعاتی از زندگی خصوصی و خانوادگیاش در دسترس نیست و به نظر میرسد هیچ یک از اعضای خانواده او پست و مقام دولتی ندارد زیرا در غیر اینصورت خبری درباره آن منتشر میشد.
ریاست بر دریاچه ارومیه
او سالها از پستهای دولتی دور بود تا اینکه حسن روحانی در سال ۹۲ رئیس جمهور شد و در همان روزهای نخست با گرفتن پست مشاور رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست و از همه مهمتر رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه دوباره به فضای دولت برگشت؛ و این بازگشت هم دلیل داشت، چون او در انتخابات ۹۲ و ۹۶ از روحانی حمایت کرده و به شدت نسبت به مواضعی که به زعم او رادیکای است و کشور را دچار مشکل میکند مخالف بود و در ۲ بهمن ۱۳۹۲، حمید چیتچیان وزیر نیروی دولت یازدهم، اعلام کرد که ستاد احیای دریاچه ارومیه به دبیری عیسی کلانتری تشکیل شدهاست تا به بررسی راهکارهای احیای این دریاچه بپردازد.
او چهار سال مسئولیت ستاد دریاچه ارومیه را به عهده داشت، اما خروجی که همه منتظر آن بودند محقق نشد و وضعیت دریاچه ارومیه در همان سالها هم با افت و خیزهای زیادی همراه بود و اگر باران و برفی میبارید تراز آن تغییر میکرد حتی در آن زمان صحبت از ورود ژاپنیها و هزینههای چند میلیارد دلاری برای بازگرداندن زندگی به ارومیه شد، اما در عمل اتفاق قابل توجهی نیفتاد.
نکته قابل توجه در مورد عیسی کلانتری این است که او سالهاست که از منتقدان سیاستهای محیط زیستی ایران در طول دوران پس از انقلاب اسلامی است و این انتقادات در حالی مطرح میشود که او در مواضعی جداگانه از پروژههای بزرگ انتقال آب نظیر انتقال آب کارون به فلات مرکزی کشور و نیز انتقال آب خزر به سمنان حمایت کرد؛ حمایتهایی که با حواشی فراوانی همراه بوده و در برخی موارد میان او و نمایندگان مجلس به درگیری لفظی نیز منجر شد.
درگیری با رسانهها و عدم دفاع از معاونش!
یکی از حاشیههای جدی عیسی کلانتری در دوران ریاست سازمان محیط زیست درگیری او با برخی از خبرنگاران رسانههای رسمی بود که سرو صدای زیادی به پا کرد و رفتار و برخورد او در نشستهای خبری سبب شد که بسیاری از خبرنگاران حضور در برنامههای خبری این سازمان را تحریم کنند و همین امر باعث بایکوت خبری او در جایگاه ریاست سازمان متبوعش شد.
اما این درگیریها تنها به اینجا ختم نشد، کاوه مدنی که سابقه روشن و مشخصی در حوزه محیط زیست دارد پس از انتخاب کلانتری به عنوان رئیس سازمان محیط زیست علیرغم همه مخالفتها، معاون او شد . اما از آنجایی که فضای حاکم خیلی با تفکرات و برنامههای مدنی همراه نبود خیلی زود هجمههای زیادی علیهاش شکل گرفت و فشارها آنقدر به کاوه مدنی و کلانتری زیاد شد که مدنی ترجیح داد عطای این مدیریت را به لقایش ببخشد و ایران را ترک کند و این هم نمره منفیای را در کارنامه کلانتری ثبت کرد که از دید خبرنگاران مخفی نماند و تا مدتها کلانتری را به دلیل حمایت نکردن از مدنی نقد کردند که البته او هم این نقدها را بی جواب نگذاشت و در هر فرصتی که به دست میآورد ماجرا را از گردن خود بر میداشت. نوع دفاع او از فعالان محیط زیست هم موضوعی بود که خیلی خوشایند محیط زیستیها و رسانهایها نبود.
اظهار نظری که منجر به عذرخواهی او شد
کشمکش او با رسانهها ادامه داشت تا اینکه او در یک مصاحبهای درباره امام خمینی (ره) اظهار نظری کرد که در نهایت مجبور به عذرخواهی شد؛ حالا ماجرا چه بود، آذر ماه ۱۳۹۹ کلیپی ویدئویی از کلانتری در فضای مجازی منتشر شد که در آن او امام خمینی (ره) را فرزند ناخلف آمریکا توصیف میکند. این تعبیر با اعتراض بسیاری از جریانهای سیاسی داخلی روبهرو شد و برخی نمایندگان مجلس مثل حاجی دلیگانی از تحت پیگرد قرار دادن وی به خاطر این موضوع خبر دادند.
سخنگوی قوه قضائیه هم ۱۸ آذر ۱۳۹۹ گفت که کلانتری به دادسرای کارکنان دولت احضار و به دلیل آنچه «توهین به بنیانگذار انقلاب» خوانده شده، تفهیم اتهام شده است. غلامحسین اسماعیلی تایید کرد که پرونده او در دادسرای عمومی و انقلاب در جریان است و گفت که «موضوعات متعددی در این قصه مطرح است؛ موضوعاتی، چون «وضعیت تالاب انزلی و برخی سخنان کلانتری در فضای مجازی» در دادسرا در حال رسیدگی است.
ماجرای این صحبتها به همین جا ختم نشد و چند روز بعد او با انتشار مطلبی ضمن تاکید بر اینکه صحبتهایش منقطع شده در متنی ماجرا را اینگونه توضیح داد: "برای من مشخص نیست در این برهه زمانی، پخش چهل ثانیه از مصاحبه دو ساعته مربوط به سه سال قبل، به نحوی باعث سوءبرداشت از کلیت مطلبی شود که در آن مصاحبه عرض کردم و این موضوع با چه هدفی صورت گرفته است. در توضیح عرض میکنم اینکه آمریکا و شوروی سابق و حتی اسراییل، همواره سعی در دخالت و هدایت تحولات مهم دنیا از جمله انقلاب اسلامی داشته و دارند بر کسی پوشیده نیست؛ منظور من این بود که رهبری حضرت امام (ره) اجازه نداد، آمریکا میوه انقلاب اسلامی را به نفع خود بچیند و همچنان هم تلاش برای ضربه زدن به جسم و روح انقلاب اسلامی و ایران توسط قدرتهای امروز دنیا و دشمنان ما ادامه دارد." هر چند که خیلی از منتقدان او با این پاسخ هم قانع نشدند و بر او تاختند.
دفاعی جانانه از روحانی
بعد از ماجرای فیلم و صحبت درباره امام خمینی (ره)، در مصاحبهای به شدت از حسن روحانی دفاع کرد و گفت که رئیس جمهور مدیر مطلوبی است که جمع اشتباهاتش به ۵ درصد هم نمیرسد و برای دولت بعد هم به فردی مثل او نیاز داریم و در ادامه صحبتهایش تاکید کرد اگر مدیریت آقای روحانی نبود ما نمیتوانستیم از این دوره گذر کنیم. به نظر من روحانی، یک مدیر مظلوم در جمهوری اسلامی بوده است.
هوای آلوده و بوی نامطبوع تهران گردن ما نیست!
زمانی که هوای تهران در چند روز متوالی آلوده میشود، خبرنگاران در اولین فرصت یقه کلانتری را میگیرند و از او درباره اقدامهای سازمان محیط زیست در بحث لایحه هوای پاک میپرسند و هر چند پاسخ او از مدتها پیش مشخص بوده و هست، اما رسانهها هر بار تلاش میکنند تا از او جواب دیگری دریافت کنند، اما او هر بار با بیان اینکه سازمان محیط زیست به تنهایی نمیتواند این مشکل را رفع کند و همراهی سایر دستگاهها را نیاز دارد از پاسخ دادن طفره میرود.
وضعیت پاسخگویی او درباره بوی نامطبوع تهران هم کمتر از بحث آلودگی هوا نبوده و نیست و او بخشی از رفع این مشکل را گردن شهرداری تهران انداخت و درباره علت آن هم یک جواب واحد داشت؛ آرادکوه!
مازوت یا قطعی برق و لخت شدن در رختخواب
قطعی برق در تهران در زمستان اخیر و مطالبات مردم برای پاسخگویی مسئولان، پای عیسی کلانتری را هم به ماجرا کشاند، اما همانطور که انتظار میرفت او در پاسخ به این پرسش که چرا برای تولید برق باید مازوت استفاده شود گفت از یک طرف مصرف گاز خانگی در ایران طبق نظر وزیر نفت، امسال ۱۵ درصد افزایش داشته است و از این رو نیروگاهها با کمبود گاز مواجه هستند و به اندازه کافی به آنها گاز نمیرسد از طرف دیگر حدود ۵ هزار مگاوات برق در کشور با مازوت تولید میشود و به این دلیل، برخی از نیروگاههایی که با شهرها فاصله دارند، همچنان مازوت میسوزانند و در نهایت اینکه با توجه به این مسائل و مشکلات، بالاخره باید میان برق و آلایندگی یکی را انتخاب کنید!
این تنها اظهار نظر جنجالی کلانتری در مواجه با مشکلات محیط زیستی نبوده، او چندی پیش در گفتوگویی که البته به طنز هم بیان شده درباره مدیریت انرژی در خانهها گفته بود که بهتر است مردم در رختخواب لخت شوند و در اتاق نشیمن لباس بپوشند.
مردی که حرفهای عجیب میزند
عیسی کلانتری، رابطهای پر فراز و نشیب با رسانهها دارد. او یک مدیر دولتی قدیمی است و به نظر با حساسیتهای فعالان محیط زیست و اهالی رسانه در این حوزه چندان آشنا نیست. از سوی دیگر در حالی با اعتماد به نفس معمول یک مدیر دولتی قدیمی اظهار نظر میکند که ماهیت شبکههای اجتماعی و فضای رسانهای جدید را چندان نمیشناسد. عیسی کلانتری اما علاقه زیادی به زدن حرفهای عجیب دارد. از اظهارنظر در مورد امام خمینی تا صحبت کردن در مورد لباس مردم در منزل. سخنانی که این بار برای او دردسر درست کرده است!