دیدارنیوز ـ آرش راهبر: دو روز قبل و در بازی مقابل نساجی، وقتی وریا غفوری کاپیتان استقلال ناگهان عصیان کرد و بعد از تعویض خودخواسته، ورزشگاه را ترک کرد و از نظرها محو شد، باور بسیاری این بود که این ماجرا تا ساعتی بعد ختم به خیر میشود و کاپیتان برخواهد گشت. دیروز اما وریا سر تمرین هم نیامد و برخی ارکان باشگاه نیز مدام در حال جواب پس دادن به این سوال بودند که «وریا کجاست؟»
حضور نیافتن وریا در تمرین دیروز گرچه از سوی محمود فکری به این شکل موجه شد که ظاهرا او به دلیل سرما خوردگی مرخصی گرفته اما حتی سرمربی نیز این خبر را با تردید به خبرنگاران داد تا مشخص شود که احتمالا وریا در تب شدید مجادله با باشگاه میسوزد و سرماخوردگی بهانه است. اشکال کار اینجاست که وریا غفوری در سالهایی که در استقلال توپ زده به واسطه کُرد بودنش و تعصبی که به لباس آبی از خود نشان داده و از همه مهمتر صراحت لهجهاش در مورد مسائل مختلف، تبدیل به یک نماد شده و توقع هواداران باشگاه و حتی جامعه فوتبال ایران از او به شدت بالا رفته است.
وریا در برابر برخی ماجراهای سیاسی و مطالبات اجتماعی در سالهای اخیر گاهی در مقام یک کنشگر ظاهر شده و توجه بسیاری از هواداران فوتبال چه از نوع استقلالی و چه از سایر تیمها را به سوی خود جلب کرده است. او در برخورد با اتفاقات باشگاه خصوصا در حوزه حاشیههای ناشی از تغییر مدیریتها یا مربیان نیز معمولا در نقش نماینده بازیکنان تیم ظاهر شد و گاهی انتقادات سختی هم به وضعیت بلبشوی استقلال داشت تا رفته رفته تصویری فراتر از یک کاپیتان تیم فوتبال از خود به نمایش بگذارد.
وریا غفوری اما در چند هفته اخیر مصائب زیادی را نیز تجربه کرد، از اتفاقات و دعواهایی که به خاطر حضور کادر فنی جدید در باشگاه برپا شد تا از دست رفتن دو چهره فوتبالی بر اثر ابتلا به کرونا و حتی ماجراهای مالی و اقتصادی در استقلال. به نظر میآید بروز این ماجراهای سهمگین در این روزها حتی آدم مقاوم و سختکوشی مثل وریا را نیز خسته کرده و باعث شده که در برابر تهدیدهای زمانه عصیان کند.
به هر حال در شرایطی که پرسپولیس به سادگی بدهیهایش به کسانی مثل بودیمیر را پرداخت میکند و در بازگرداندن مهدی ترابی هم خوششانس است و با تدبیر عمل میکند، هضم این همه مشکل و بیتدبیری در باشگاه استقلال برای بازیکنان این تیم خصوصا کاپیتان آن بسیار سخت میشود. گرچه انتظارات از وریا بسیار بالا رفته اما به هر حال باید به او هم حق داد که گاهی کنترل اعصاب خود را از دست بدهد و پذیرش گرفتاری تازهای را نداشته باشد.
در این شرایط اما حمایت هواداران تیم از او نیز ممکن است کمکی به ماجرا نکند. امروز چند ده نفر از هواداران باشگاه که علاقه زیادی به تجمع و شعار سر دادن دارند در حمایت از مظالمی که بر کاپیتان تیم رفته، جلوی در باشگاه رفتند و سعی کردند حمایت خود را از کاپیتان تیم فریاد بزنند. این تجمع ممکن است دستکم منجر به پرداخت مقداری از مطالبات بازیکنان تیم شود اما به نظر میآید ماجرا تنها با تزریق پول حل نخواهد شد.
شاید مهمترین مسئله که کاپیتان را به چنین خشم و جنونی کشانده، حاشیههای بیپایانی باشد که طبیعتا نباید در اطراف تیم صدرنشین لیگ برتر وجود داشته باشد. اینکه هر روز ماجرای تازهای از طرف سهمخواهان شکل میگیرد و تمرکز تیم را به هم میزند برای وریا جماعت غیرقابل تحمل است و قصه ماه و پلنگ را به یاد ما میآورد. لطفا فاصله اجتماعیتان را با وریا حفظ کنید. شاید نیاز به خلوت داشته باشد.