دیدار نیوز ـ نسرین نیکنام: نوشتن درباره مادر هیچ وقت کار آسانی نبوده و نیست، در دوران مدرسه وقتی میخواستیم از مادر بنویسیم این فرشته زمینی را به اندازه همان سن و سال خودمان میدیدیم چون جهانبینیمان همان قدر کوچک بود، اما وقتی بزرگتر شدیم وقتی جهان در مقابل چشم هایمان جور دیگری شد تازه متوجه شدیم که مقام مادر و زن به گونهای نیست که روی کاغذ قابل توصیف باشد، اما در این گزارش از مادر و زن امروزی مینویسیم و میگوییم که به گفته جامعه شناسان و محققان اجتماعی ستون محکمی برای حفظ زندگی و خانواده است.
مادر به زبان ساده در انشاءهای سادهتر
حالا که صحبت از انشاء شد، خوب است نگاهی بیندازیم به مطالبی که در این باره نوشته شده؛ چند نمونه آن را بخوانید:
"به مادر گفتم: شرمنده ام که نه ماه بار سنگین مرا تحمل کردی. او با مهربانی پاسخ داد: نه ماه انتظار زیبایی بود که با دردی لذت بخش تو را به من هدیه داد. دوباره گفتم: میدانم از همان موقع از خواب صبحگاهی محرومت کردم. با لبخندی گفت: موزیک گریهات اجابت دعای چندین سحرگاهم بوده است. "
"چقدر از بودن من خوشحال هستی مادر! یا کسی دراین دنیای بزرگ پیدا میشود که مرا به اندازه تو دوست داشته باشد؟ به محض ورودم به این دنیای رنگارنگ، فرشتهای من را با دستان گرم و مهربانش در آغوش گرفت، آن فرشته تو بودی مادر زیبای من! و من چقدر خوش شانس بوده ام که مادری مانند تو دارم. وقتی در خانه حضور داری انگار خانه بوی بهشت میدهد و من میترسم نکند روزی مرا از این بهشت محروم کنند. "
"چه شبها که تا صبح بالای سرم بیدار بودی و از من مراقبت کردی … مادر میخواهم بگویم اگر دور سفره خانهمان نشسته ایم و یک خانواده ایم تنها و تنها از برکت حضور توست! خانه مان هرشب روشن است، شاید کسی نداند، اما من میدانم ستارهای از آسمان هر شب مهمان سفره خانه ماست که نامش مادر است. زنده باشی مادر! "
نقش زنان در گذر تاریخ
اگر نگاهی به دههها و حتی قرنهای گذشته بیندازید نقش زن و مادر مهم و حیاتی بود، اما دامنه فعالیتش تنها به حریم خانه و خانواده معطوف میشد و رفتار و کردارش تاثیر زیادی در حفظ بنیان خانواده داشت هر چند که این نقش همچنان و حتی شاید خیلی پررنگتر از گذشته وجود دارد، اما اتفاقی که افتاده این است که با تغییر سبک زندگی پای زن و مادر ایرانی برای همراهی بیشتر و اداره بهتر امور به بیرون از خانه باز شد.
او برای اینکه فرزندانش زندگی بهتر و با آرامش تری را داشته باشند تصمیم گرفت همپای مرد خانه کار کند و با درآمدی که به دست میآورد اجازه ندهد خانواده اش کمبودی احساس کنند، اما این پایان کارهای این خالق عطوفت و مهربانی نیست؛ با اینکه او خواسته یا ناخواسته پایش به وسط ماجرای کسب درآمد رسید، اما انجام این کار او را از سایر کارهایی که به آن حکم وظیفه میدهند در صورتی که میتواند انجامش ندهد، غافل نکرد.
زن ایرانی نماد نجابت و درستی
بیشک همه جوامع توصیفهای زیادی را به زنان و مادران سرزمین شان اطلاق میکنند و آنها را با آن صفات به همه میشناسانند در ایران هم زن و مادر ایرانی محضر و نماد نجابت و درستی است صفاتی که به همین راحتی بیان نشده و این نتیجه درست زندگی کردن آنان است و حتی خیلی از گروههای فمنیست منصوب کردن این صفات به زنان را کافی نمیدانند و او را خیلی بالاتر و برتر از کلمات کلیشهای و تکراری میدانند. شاید در برخی جاها بتوان این نقدها را مورد بررسی و اشاره قرار داد، اما اعتقاد عمومی این است که اغراق در هر مساله و موضوعی میتواند آن را از مسیری که در آن قرار دارد دور کند.
زنها گردانندگان اجتماعات کوچک و بزرگ
اگر یادتان باشد در دهه ۶۰ و ۷۰ حضورت و مشارکت مادران در امور مدرسه یک امتیاز بزرگ هم برای مادر و هم برای فرزند بود از این رو داوطلب شدن در برگزاری انتخابات شورای مدرسه و یا نهادهای دیگر که (اسمهای مختلفی داشتند) و مادرها در این اجتماعات حضور پررنگی داشتند و حتی در برخی از تصمیم گیریها بالاتر از مدیر و ناظم حاضر میشدند و نکته مهمتر اینکه تشکیل این شورا یا انجمن فعالیت آنها را به انجام یک سری امور جاری مدرسه محدود نکرد، برخی از آنها برای رفت و آمد فرزندانشان هم به یکدیگر کمک میکردند تا نشان دهند این اتحاد دامنه گسترده تری دارد و به مرور زمان تواناییهای بروز داده شده زنان پای آنها را بیش از پیش به پشت میزهای مدیریت و حتی معاونت در دستگاههای دولتی و خصوصی رساند و هر روز هم شاهد رشد بیشتری در این زمینه هستیم.
و حرف آخر
اگر بخواهیم درباره زن و مادر صحبت کنیم میشود از دل فداکاریها و رشادتهای آنها قصه هزار و یک شب شهرزاد و حتی شاهنامه نوشت، اما هدف نگارنده از بیان این نکات این بود روز زن و مادر بهانهای باشد تا گاهی از آنها بنویسیم و بدانند در این دنیای وانفسا که حالا کرونا مانند بختک به جان و زندگی آدمها افتاده کسانی هستند که قدر زحمت آنها را میدانند و این مناسبتها تنها بهانه است که بگوییم دوستشان داریم در مقابل آنها و به نشانه احترام دست بر سینه گذاشته و تعظیم میکنیم.