دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: تحلیف جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری ایالات متحده احتمالا نقطه عطفی در سیاست داخلی ایالات متحده آمریکا و روابط خارجی آن کشور است و از جمله این امیدواری وجود دارد که قرار است برجام جانی بگیرد و دوباره مبنای روابط ایران با دنیا شود.
برجام؛ تنها سرمایه دولت روحانی
دولت روحانی تا حد زیادی تخم مرغهای سیاستهای داخلی و خارجی خود را در سبد برجام قرار داده است. پیروزی سال ۹۲ روحانی در واقع مدیون گفتمان تنشزدایی بینالمللی و پیروزی سال ۹۶ هم وابستگی و ارتباط خیلی زیادی به قراردادی داشت که دولت روحانی با جامعه جهانی منعقد کرده بود. دولت روحانی دورههای مختلفی چون قبل از برجام، بعد از برجام، بعد از خروج ترامپ از برجام و دوره انتظار برای بازگشت آمریکا به برجام را تجربه کرده است؛ لذا سرنوشت این دولت تماماً به برجام گره خورده است و حتی قاطعانه میتوان گفت، سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ایران در ۱۴۰۰ هم در گرو برجام است.
اصلاحطلبان و دولت بعد خروج ترامپ از برجام همواره منتظر روزی بودند که او کاخ سفید را ترک کند تا دوباره نفسی بکشند. آرزویی که محقق شد. شاید تا یکسال پیش کسی باورش نمیشد دموکراتها برنده انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا شوند، اما این مهم اتفاق افتاد، اتفاقی که ما را به یاد آن جمله ترامپ میاندازد که میگفت: «ایرانیها آماده مذاکرهاند، ولی جان کری نمیگذارد!» ترامپ مدعی بود جان کری به ایرانیها گفته تا ۲۰۲۰ صبر کنید، ترامپ میبازد. الآن که به آن صحبت ترامپ رجوع میکنیم متوجه میشویم که دنیا آنقدرها هم بی حساب و کتاب نیست و گاهی هم باید به تئوریهای احمدینژادی و ترامپی توجه کرد!
بازگشت به برجام؛ کاری که این سادگی نیست!
جو بایدن هم در مقطع تبلیغات انتخاباتی و هم بعد از پیروزی تا کنون، همواره اعلام کرده به برجام برمیگردد. گرچه گهگداری هم شروطی از لابهلای اظهاراتش به گوش میرسد و این گزاره را تقویت میکند که بازگشت آمریکا به برجام به این آسانیها هم نخواهد بود، این در حالی است که مجلس انقلابی روز سهشنبه تمام قد به جنگ برجام و ظریف رفت. سیاست خارجی برجاممحور دولت روحانی اکنون از سد بزرگی به نام ترامپ عبور کرده است، ولی هنوز با دو مانع شرط و شروط آمریکاییها و مقاومت سخت اصولگرایان رادیکال در ایران دست به گریبان است.
وقتی از برجام سخنی به میان میآید، با اسامی چون محمدجواد ظریف، جان کری، باراک اوباما، دونالد ترامپ، حسن روحانی، جبهه پایداری، حسین شریعتمداری، سید محمود نبویان و مجالس دهم و یازدهم مواجه میشویم. اکنون ترامپ و ترامپیسم رفته است، تیم آمریکایی برجام دوباره برگشت و اصولگرایان رایدکال که در مجلس نهم بودند اکنون در مجلس یازدهم هستند و روحانی و ظریف و گروه برجامی ایران همچنان در قدرت. از نظر شکلی تقریباً در ایران و آمریکا با شرایط سالهای ۹۳ تا ۹۵ مواجه هستیم، در آن سالها هم دو دولتی در ایران و آمریکا مستقر بودند که به مذاکره و توافق اعتقاد داشتند، ولی تفکری در مجلس شورای اسلامی حضور داشت که با چنین توافقی به شدت مخالف بود. با این تفاوت که این مجلس یازدهم رادیکالتر از مجلس نهم است و از سویی دولت برجامی ایران روزهای آخر خود را تجربه میکند.
دو کارت زرد مجلس به برجام!
نمایندگان مجلس یازدهم دقیقاً یک روز قبل از مراسم تحلیف جو بایدن در آمریکا محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران که یک پای برجام و تحلیلهای این روزهای روابط ایران و آمریکا است به مجلس فرا خواندند، به نظر میرسد مجلس یازدهم عمداً یک روز قبل از مراسم تحلیف رییسجمهور جدید آمریکا، وزیرخارجه را مورد پرسش قرار دادهاند.
روز سهشنبه ۳۰ دی محمدجواد ظریف برای پاسخ به پرسشهای نمایندگان به مجلس رفت. نخستین سؤال به مصاحبه ظریف با مجله آلمانی اشپیگل در فاصله زمانی کوتاهی پس از عملیات تروریستی آمریکا و به شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس مربوط میشد؛ مصاحبهای که در آن از باز بودن باب گفتگو با دولت ترامپ حتی پس از عملیات تروریستی بغداد حکایت میکرد، جایی که ظریف در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا مذاکره با آمریکا پس از ترور ژنرال سلیمانی را غیرمحتمل میدانید؟ اظهار داشت: «خیر! من هرگز چنین امکانی را رد نمیکنم به شرط آنکه آنها رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را به رسمیت بشناسند. از نظر ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید مینشیند. چیزی که اهمیت دارد نحوه رفتار آنهاست. دولت ترامپ میتواند گذشتهاش را جبران کند، تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما کماکان بر سر میز مذاکره هستیم». البته ترامپ هم ساعاتی پس از این مصاحبه با انتشار توئیتی پیشنهاد وزیر امورخارجه ایران را رد کرده و نوشته بود: «وزیر امورخارجه ایران میگوید: ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده است، اما میخواهد تحریمها برداشته شود. نه، مرسی!»
سؤال کننده اول کسی نبود جز جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی. او در ادامه پرسش خود به ظریف گفت که شما بعد از شهادت سردار سلیمانی اعلام کردید همچنان آماده مذاکره با آمریکا هستید و یک هفته قبل از آن هم با برگمن، افسر رژیم صهیونیستی ملاقاتی داشتید و ظریف هم پاسخ داد: «مصاحبه بنده با مجله اشپیگل آلمان بسیار روشن و محکم است و بنده چیزی جز فرمایشات مقام معظم رهبری را در این مصاحبه بیان نکردم. ایشان فرمودند «اگر آمریکا توبه کند و به چارچوب ۱+۵ بازگردد، ما در آن چارچوب مذاکره میکنیم» و بنده چیزی جز این مطلب نگفتم. وظیفه بنده در حوزه دیپلماسی کاملاً مشخص است و امیدوارم در برابر مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی مورد قبول واقع شوم.» ظریف تأکید کرد: «شما گفتید من درخواست مذاکره کردم، ولی مصاحبه بنده با اشپیگل موجود و کاملا علنی است و بارها هم حضرت آقا فرمودند فلانی محکم صحبت میکند.» وزیر امورخارجه با بیان اینکه سیاست خارجی وظیفه و هدف مشخصی با رویکرد جلوگیری از موفقیت آمریکا را دنبال میکند، گفت: «ابزار سیاست خارجی نیز ابزارهای مشخصی است. مصاحبه بنده با مجله اشپیگل آلمان بسیار روشن است و آنچه من عرض کردم در پاسخ به یک سؤال بود و علتش این بود که آمریکا نتواند در یک بازی سیاسی ادعا کند ما به دنبال دیپلماسی بودهایم و ایران به دنبال دیپلماسی نیست.»
در نهایت دفاعیات ظریف باعث اقناع نمایندگان نشد و پس از به رأی گذاشتن پاسخهای وی، نمایندگان با ۵۵ رأی موافق، ۱۷۳ رأی مخالف و ۱۸ رأی ممتنع از ۲۵۹ نماینده حاضر در جلسه از پاسخهای وزیر قانع نشدند تا ظریف نخستین کارت زرد روز گذشته خود را دریافت کند. سؤال دوم را فرهاد بشیری، نماینده مردم پاکدشت از ظریف پرسید. او به وزیر امورخارجه گفت: «بر اساس اصل ۱۱ قانون اساسی، دولت ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد، تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. آقای ظریف! شما درباره وحدت اقتصادی چه اقداماتی انجام دادید؟» ظریف در پاسخ به سؤال بشیری با اشاره به اینکه بحث دیپلماسی اقتصادی بحثی پیچیده است که نیاز به همکاری همه ارکان کشور و دولت و مجلس شورای اسلامی برای موفقیت آن دارد، اظهار داشت: «واقعیت آن بود که به خاطر حجم فشارهای سیاسی و امنیتی که روی وزارت امور خارجه و کشور بود طبیعتا دستگاه دیپلماسی و معاونتهای منطقهای آن گرایش به مسائل سیاسی و امنیتی پیدا کرده بودند، این در حالی است که در آن موقع کشور درگیر مسائل ترور بود و فشارهای آمریکا هم همواره وجود داشت، تاکنون اقدامات وزارت امور خارجه در حوزه اقتصادی ناموفق نبوده است. رئیس مجلس پیشنهاد داد وزارت امور خارجه مسئول کل روابط خارجی کشور باشد، این پیشنهاد مزایا و مشکلاتی دارد، اما نشان میدهد رئیس مجلس بر مشکلات واقف است». نمایندگان از توضیحات ظریف در این باره نیز قانع نشدند تا وی با ۹۰ رأی موافق، ۱۳۸ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع دومین کارت زرد خود را از بهارستان دریافت کند.
بدیهی است کارت زردهای مجلس انقلابی نه به ظریف که به سیاست مذاکره و احیای برجام بود، آن هم درست ساعاتی قبل از تحلیف بایدن در آمریکا.
مسیر سنگلاخ و ماموریت غیرممکن
احیای برجام خود کاری به غایت مشکل است و برگشت یک شبه به شرایط سال ۹۵ واقعاً نزدیک صفر است و اگر هم احتمالی مبنی بر بازگشت طرفین به برجام مطرح میشود، اولاً؛ کسی انتظار ندارد ایران بتواند خیلی فوری به همه مواهب و فرصتهایی که برجام در اختیارش قرار داده بود، دست یابد، دوم اینکه؛ شرایط امروز ایران، آمریکا و منطقه نسبت به سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ کاملاً متفاوت است و هم ایرانیها و هم آمریکاییها به خوبی میدانند که در رابطه با برجام نیاز به گفتگو و مذاکره دارند و احیای برجام به این راحتیها نیست. زیرا همانطور که آمریکا از برجام خارج شده، ایران هم تعهدات برجامی خود را تا حد زیادی کاهش داده و همچنین برنامه موشکی ایران، روابط اسراییل با اعراب و اعمال نظر اروپاییها و کشورهایی چون عربستان سعودی در جریان مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا، مسائلی هستند که هر کدام در جای خود و به وقت خود میتواند به عنوان مانعی بزرگ در نظر گرفته شود.
با بازگشت بایدن به کاخ سفید به نظر شرایط برای احیای برجام بیش از قبل مهیاست. اما رفع یک مانع بزرگ به نام ترامپ به معنای یک مسیر آسان برای احیای این توافق نیست. هم در داخل ایران و هم در میز مذاکره طرفین با چالشهای بزرگی مواجه هستند که میتواند این توافقِ تعلیق شده را برای همیشه معلق نگه دارند. در هفتهها و ماههای آینده برجام دوباره شخصیت محوری داستان سیاست در ایران است!