دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: خرافه و اوهام نقل امروز و دیروز نیست؛ کافی است نگاهی گذرا به سرگذشت نسل پدریان داشته باشیم. تاریخ مالامال از اوهام و خیالات است و چه بسیاری از افراد که دل در گرو آن دارند. هنگامی که ابراهیم فرزند رسول گرامی اسلام رحلت کرد خورشید گرفت و مردم نزد خود گفتند این خورشید گرفتگی به سبب مرگ فرزند پیامبر بوده است.
زمانهای خلافکاران برای فرار از جرم و جنایت در اماکن مقدس بست مینشستند و مصون میماندند؛ به هر حال در طول تاریخ افسانه و فسونها کم نبوده و نیست و اگر بخواهم آنها را بشمارم از شماره فزون است و به قول لسان الغیب: برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ/ کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست.
به هر حال در این بین پیامبری لازم است که با شنیدن افکار خرافی بر صدر بنشیند و پس از حمد و ثنای الهی بفرماید: «ای مردم، ماه و خورشید دو آیه از آیات الهیاند که به امر او در جریانند و هیچگاه به سبب مرگ یا زندگی کسی کسوف و خسوف پدید نمیآید. پس هنگامی که کسوف یا خسوف رخ داد، نماز بخوانید.» و یا زمانه، چون امیرکبیری احتیاج دارد که بست بشکند و راه فرار را بر مجرمان ببندد. در بلبشوی افکار خرافی و صدمن یه غاز نقش نخبگان و رهبران دینی و اجتماعی بسیار ویژه و پررنگ خواهد بود. انتظار از فحول جامعه پیراستن غبارها از ساحت جامعه دینی است؛ و بدبخت و بیچاره مردمی که رهبرانش منادیان خرافه و اوهام باشند.
چندی پیش امیرعبداللهیان نقل کرد بعضی از دوستان و نزدیکان سردار سلیمانی مدعی هستند که سردار به خواب آنها میآید و راه مبارزه با صهیونیستها را به آنها نشان میدهد. نمیدانم علاقمندان ساده دل سردار شهید با شنیدن این سخنان چه حالی پیدا کردند، اما عقلای جمع این سخنان نسنجیده را تخطئه کردند و دشمنان این آب و خاک طعنمان زدند. هنوز اندکی از سخنان جنجالی عبداللهیان نگذشته بود که آیتالله مصباح یزدی به رحمت ایزدی پیوست.
حجتالاسلام کاظم صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران که ید طولایی در نقل خواب و رویا دارد فحوای کلامش مملو از کرامات بزرگان است در گفتگو با شبکه قرآن صداوسیما درباره آیتالله مصباح یزدی و روزهای بیماری ایشان گفت: بر ما خیلی سخت میگذشت ایشان که دید ما بسیار ناراحت هستیم چشمشان را باز کردند و فرمود که ناراحت نباشید این ناراحتی تا دو هفته است بعد از دو هفته باغ وسیعی برای ما تدارک دیده شده است که ما را به آنجا میبرند. این دلداری را به ما داد و دقیقا دو هفته بعد همه چیز تمام شد. یعنی ایشان از زمان فوتشان خبر داشتند و جایگاهشان را هم به ایشان نشان داده بودند.
او ادامه داد: آیتالله مصباح یزدی را در خانه غسل دادند و کسی غسل داد که آیتالله حقشناس را غسل داده بود؛ داماد داماد ایشان آقای دکتر محمدی جزو مریدان آیتالله حقشناس بود؛ او تعریف کرد آیتالله جاودان به ما پیام داد که اگر از آقای مصباح یک کرامتی دیدید به ما بگویید. غسال روایت میکند وقتی این پیام را دریافت کردم آرزو کردم که ای کاش آیتالله مصباح در آن دنیا شفاعتی بکند. تا این آرزو را کردم دیدم آیتالله مصباح چشمانشان را باز کردند و یک نگاه مهربانانهای کرد و دوباره چشمانش را بست.
پس از پخش سخنان امام جمعه موقت تهران بسیاری بر صداوسیما خرده گرفتند سازمانی که خطوط قرمزش بیش از سبزش هست چرا به جای ارتقای فرهنگ جامعه خرافه و فسانه میپرورد.
از امثال حجتالاسلام صدیقی که چشم جماعتی بدانها است و بر جایگاه راهبران جامعه تکیه زدهاند و جمعهها در قامت امام، مردم بدانها اقتدا میکنند بیش از دیگرانی که پرواز روح را به خورد جامعه دادند انتظار است.
در ایام صباوت در اماکن مقدسه قرآن برمیداشتیم تا آیاتی از کلام وحی بخوانیم، اما معالاسف در ابتدا یا انتهای آن یک مشت رطب و یابس نوشته شده بود و در پایان هم از خواننده خواسته بود این متن را در چند قرآن بنویسید که همگان مطلع شوند، والا چنان و چنین خواهد شد. بعدها مشخص شد دشمنان جامعه اسلامی با اشاعه شایعات و شبهاتی سعی در سنجش خرافه پذیری آن داشتند.
به دفعات پای منبر وعظ و خطابه حجتالاسلام صدیقی نشستم و از آن بهرهها بردم؛ بدین روی از ایشان انتظاری به مراتب بیشتر میرود. حضرت استاد گمان نمیبریم که شما درپی سنجش باورپذیری مردم باشید. پس لااقل خوراک منافقین آلبانیایی نشین را فراهم نسازید.