دیدارنیوز ـ پرستو بهرامی راد: اسرائیل سعی دارد که با کشورهای بیشتری وارد عادی سازی روابط شود. بعد از کشورهای خاورمیانه این بار نوبت به قاره آفریقا رسیده است. اسرائیل قبل از این نیز با سودان وارد روابطی شده بود. روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحرونوت در گزارشی از وجود رایزنیهای محرمانه میان نیجریه و اسرائیل برای پیشرفت روند عادی سازی روابط دو جانبه خبر داده است. نیجریه بزرگترین کشور اسلامی در غرب آفریقا است، گزارشات رسانههای اسرائیلی در هفتههای گذشته حاکی از آن است که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان مسئولان این کشور آفریقایی را به عادی سازی روابط با اسرائیل تشویق میکند.
دیدار با
نصرت الله تاجیک، دیپلمات سابق در خصوص عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای گوناگون و ادامه این عادی سازیها در دوران ریاست جمهوری بایدن در کاخ سفید به گفتگو پرداخته است.
نصرت الله تاجیک در خصوص تفاوت سیاست بایدن و ترامپ در مقابل اسرائیل میگوید: «سیاست بایدن و ترامپ در مقابل اسرائیل فرقی ندارد. آمریکاییهای یک سلسله سیاستهایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی دارند. ولی در عین حال تحفظهایی نسبت به اسرائیل دارند که در دوران ترامپ برداشته شد و بیشتر به سمت حمایت حداکثری رفت، ولی در مجموع سیاستهای آنها ثابت ماند. از این جهت برای بایدن و تیمش مشکل ساز نیست که اگر رژیم صهیونیستی به سمت عادی سازی روابط خود برود. مخصوصاً در قاره آفریقا که سرزمین بکری است؛ هم از جهت استفاده از تکنولوژیهایی که مزیت نسبی دارد و هم از جهت استفاده از منابع کشورهای آفریقایی اهمیت دارد. البته در سودان علاوه بر مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی و امنیتی هم مطرح است. کسی نمیتواند پیشگویی کند، ولی میتوان حدس زد که دولت بایدن خیلی مانع اقدامات اسرائیل در مناطق مختلف نخواهند بود. ولی این طور هم نخواهد بود که مثل دوره ترامپ هر اقدامی را نادیده بگیرند.»
وی در مورد اهداف عادی سازی روابط بیان میکند: «در دوران ترامپ هدف از عادی سازی روابط اسرائیل نه اقتصادی بود نه سیاسی. بیشتر استفاده ابزاری ترامپ بود برای اینکه بتواند لابی صهیونیستی را در داخل آمریکا همراه خود کند. برای همین بود که در روزهای نزدیک به انتخابات آنقدر ترامپ روی موضوع عادی سازی مانور داد و بیش از اینکه خود کشورهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی کردند، این موضوع را اعلام کنند؛ ترامپ آن را مطرح و توئیت کرد. بنابراین در شروع عادی سازی روابط بیشتر ترامپ از این موضوع استفاده کرد، ولی تداومش به عقیده من بیشتر برمی گردد به استفادههایی که دو کشور از همدیگر خواهند کرد که حالا میتواند جنبه سیاسی، اقتصادی یا جنبه امنیتی داشته باشد. مثلا در حضور رژیم صهیونستی در خلیج فارس مولفههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، یارگیری و حتی چنگ و دندان نشان دادن به ایران وجود دارد. ولی در مناطق مختلف ممکن است که اهداف متفاوت باشد، مثلاً در نیجریه بحث دیگری است.»
تاجیک در مورد تبعات عادی سازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل برای ایران میگوید: «این عادی سازی روابط به نظر من تبعاتی برای ایران ندارد. یعنی من موافق این ایده که اسرائیل به حوزه امنیت ملی ما وارد شده، نیستم. اسرائیل در آذربایجان (حتی قبل قضیه قرع باغ) هم حضور داشت و حتی در سایر کشورهای همسایه ایران هم حضور داشت؛ بنابراین این هیچ مسئلهای برای ما به آن مفهوم که اسرائیل به حوزه امنیت ملی ما ورود کرده و باید عکس العمل سیاسی یا نظامی نشان بدهیم، ندارد. من تحلیلم این بود که این عادی سازی روندی است که ترامپ برای بهره برداری انتخاباتی از آن استفاده میکند. نمیگویم حساس نباشیم، ولی اگر بخواهیم این موضوع را به امنیت ملی خودمان گره بزنیم یا مثلا عکس العملی نشان بدهیم به نظر من خیلی معقول نیست. ممکن است این روند یک فرصت برای اسرائیل یا امارات باشد اما در عین حال یک تهدید هم هست. یعنی اگر اماراتیها به این نحو حرکت کنند که بخواهند پایگاه نظامی به رژیم صهیونیستی بدهند خودشان را در حقیقت به یک نوعی وجه المصالحه روابط ایران و اسرائیل یا برخوردهای ایران و اسرائیل میکنند و به خودشان آسیب میزنند، ولی من بعید میدانم کار به این موارد بکشد. الان دیگر بحث سرزمینی با روند پیشرفت تکنولوژی ها، پهبادها و موشک ها و... دیگر مفهوم سنتی اش را ندارد؛ بنابراین با توجه به مسائلی که ما در سیاست خارجیمان داریم، نباید برای خودمان مسئله جدید درست کنیم. به عقیده من دارند با هم روابطی را برقرار کنند، ما نباید آن را خیلی برای خودمان حاد کنیم، ولی باید رصد کنیم. حواسمان باشد اگر از این امکانات ارتباطی میخواهند علیه منافع ملی ما استفاده بکنند؛ چه بکنیم. ولی اینکه ما بیاییم سناریوسازی بکنیم چیزی که هنوز محقق نشده و طبق آن مسائل را طراحی کنیم به عقیده من یک مقداری عجله کردن است.»
این دیپلمات سابق در خصوص معامله قرن و دو کشور شدن فلسطین و اسرائیل بیان میکند: «سیاست کلی اسرائیل همان از نیل تا فرات است و چنین چیزی در ایدئولوژی خود دارند. ولی آن چیزی که برای ما مهم است حداقل از بعد بین المللی آن، شکل گرفتن دو کشور (اسرائیل و فلسطین) است و در حقیقت باید محقق بشود. ولی بعید میدانم اسرائیل حتی به این هم معتقد باشد کمااین که دست اندازی آنها به سرزمینهای فلسطین یعنی شهرک سازیها بیانگر همین مسئله است و فقط زیر فشار بین المللی آنها راه حل دو دولت را پذیرفتند. معامله قرن هم زمان بایدن تمام نخواهد شد. مسئلهای است که ۷۰ الی ۸۰ سال سابقه دارد و بعید است به این سادگیها حل شود. آن هم با بایدنی که وارث مشکلات عدیدهای در داخل و خارج و بهم ریختگیهای ناشی از اقدامات ترامپ در دنیا است. به همین راحتی بعید است بتواند مسئله را حل کند.»