دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: خفتگیری و سرقت خیابانی به افراد مشهور هم رسید، دو موتور سوار در خیابان به علی دایی حمله کرده و با تهدید چاقو گردنبند او را که نزدیک به ۱۰۰ میلیون قیمت دارد، به سرقت بردند. اینکه فردی، چون علی دایی با برنامهریزی قبلی مورد حمله زورگیرها قرار میگیرد نشان میدهد که جامعه تا چه حد ناامن شده و سرقتهای خیابانی به شکل فزایندهای رو به افزایش است.
افزایش آمار سرقتها در ماههای اخیر
در ماههای گذشته سرقتهای خرد از جمله دزدی از داخل اتومبیل، جیببری، موبایلدزدی و کیفقاپی و ... افزایش یافته است. سردار «فرامرز بهگذر» جانشین پلیس آگاهی ناجا در خصوص افزایش آمار سرقتها در ۵ ماهه اخیر گفته: «در پنج ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل در بین سرقتهای مهم، سرقت اماکن ۲۹ درصد، سرقت مغازه ۲۶ درصد، سرقت موتورسیکلت ۱۴ درصد، اتومبیل ۱۰ درصد، کیفقاپی ۱۰ درصد و منزل ۵ درصد افزایش یافته است».
ورودی زندانها در چند ماه اخیر نیز روند فزاینده سرقتهای خرد و زورگیریهای خیابانی را تایید میکند. بازرس یکی از زندانها در جنوب کشور میگوید: «در ۵ یا ۶ ماه اخیر به ویژه از زمان شیوع کرونا، شاهد افزایش آمار جرائم مرتبط با سرقت هستیم. اغلب کسانی که به جرم دزدی دستگیر میشوند؛ جرم اولی هستند، به جرات میتوان گفت آمار دزدیها و سرقتهای خرد بیش از ۴۰ درصد رشد داشته است. الگوی سرقت در شهرهای کوچک کمی متفاوت از شهرهایی، چون تهران است. در شهرهای کوچک، هر آن چیزی که دزدیدنی باشد به سرقت میرود از مرغ و احشام و دستگاههای پمپ آب روستاهای اطراف گرفته تا کابل برق و لولههای شرکت نفت و ضبط صوت اتومبیلها و ...»
افزایش آمار زندانیان هزینه هنگفتی را بر اداره امور زندانها تحمیل کرده است، شلوغ شدن زندانها خاصه در ایام کرونا ضمن افزایش خطر شیوع این بیماری در بین زندانیها بر آسیبهای اجتماعی مرتبط با خانواده نیز دامن میزند.
دزدها لزوما اراذل و خطرناک نیستند
بحران اقتصادی اخیر که حتی امکان یک زندگی بخور و نمیر را از بسیاری از اطراف گرفته و گرانیهای عجیب و غریب که حتی نان خالی را از سر سفره فرودستان برداشته، در کنار شیوع کرونا که به موج بیکاریها دامن زده عامل اصلی افزایش بسیاری از جرائم از جمله سرقتهای خرد و زورگیریهای خیابانی است. «سردار علیرضا لطفی» رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در این خصوص گفته: «یقینا مشکلات مختلف به ویژه مشکلات اقتصادی در حوزه جرایم تاثیرگذار بوده و یکسری سرقتهای خرد مانند سرقت قطعات و لوازم خودرو و موبایلقاپی را افزایش داده». وی افزوده: «بیش از ۵۰ درصد سارقان دستگیرشده در ماههای اردیبهشت، خرداد و تیر در تهران، جرم اولی هستند.»
مسئول یکی از زندانهای کشور در خصوص جرم اولیها و سارقان جدید در ماههای اخیر گفت: «نباید تصور شود که سارقان لزوما افراد اراذل و اوباش و چاقوکش و خطرناکی هستند، بسیاری از زندانیان ما که سرقت اولی و سارق خرد هستند، اتفاقا افراد بی آزار و حتی مظلومیاند که از سر فقر و نداری و بیکاری دست به دزدیدن مثلا لولههای شرکت نفت کردهاند، بسیاری از آنها پدرانی هستند که نمیدانند در این بحران اقتصادی چطور شکم زن و بچههایشان را سیر کنند. طیفی دیگر نوجوانان و جوانان ۱۸ تا ۳۰ سال هستند که بیکارند و در خرج روزانهشان ماندهاند. حرف من مطلقا این نیست که هر کس بیکار و فقیر و گرسنه است، باید دست به دزدی بزند، حرفم این است که با افزایش مجازات سرقتها نمیتوان جلوی رونده فزاینده آن را گرفت. زندانی کردن کسی که کابل اداره برق را دزدیده و به قیمت چند کیلو برنج و گوجه و مرغ فروخته، جز اینکه خانوادهاش را در فشار بیشتر مالی قرار میدهد چه نتیجهای دارد.»
سابقه مجازاتها نشان داده حتی اعدام نیز نتوانسته جلوی دزدی و زورگیری را بگیرد. هنوز یادمان نرفته دو جوان در سحرگاه اولین روز بهمن سال ۹۱ به علت زورگیری و تحصیل ۷۰ هزار تومان مال نامشروع در پارک هنرمندان به دار آویخته شدند و متهمان شماره ۳ و ۴ به ۱۰ و ۵ سال حبس محکوم شدند؛ اما سوال اساسی آنجاست که آیا این مجازاتهای سنگین کمکی به بهبود اوضاع و احوال نابسامان جامعه کرده است؟ قطعا خیر. تا وقتی که فقر و تنگدستی گریبان قشر وسیعی از جامعه را گرفته دمادم باید منتظر صحنههایی همچون اتفاقی که برای علی دائی افتاد باشیم.
از سوی دیگر ترسناکترین وضعیتی که میتواند بر جامعهای عارض شود، ترس و احساس ناامنی مدام است. اینکه همواره از شنیدن صدای موتور در نزدیکیات احساس وحشت کنی، از اینکه جرأت نکنی در بیرون از خانه با موبایل صحبت کنی، اینکه اگر موبایلت را بدزدند قادر به خریدن گوشی نباشی، اینکه این دزدها افرادی بدبختتر از خودت هستند که حتی از دزدیدن کفش و لباس برای پر کردن شکمشان ابایی ندارند. در جامعهای که دزدانش از دزدی و فروش مرغ و خروس امور میگذرانند، چطور میتوان از ارزش و اخلاق صحبت کرد؟ بحران اقتصادی سالهای اخیر حالا خود را در تاروپود جامعه ایران به خوبی نشان میدهد و افزایش دزدی و زورگیری و ناامنی احتمالا یکی از هولناکترین و دردناکترین جلوه بحرانی است که معلوم نیست؛ کی و کجا باید مدیریت شود.