دیدارنیوز - پیشبینیهای متخصصان اپیدمیولوژی محقق شد و ضعف دولت در نظارتها و بیتوجهی مردم در رعایت پروتکلهای بهداشتی دست به دست هم داد و آمار فوت روزانه کووید ۱۹ از ۴۰۰ نفر هم گذشت. دیروز سخنگوی وزارت بهداشت در اعلام گزارش روزانه از وضعیت شناسایی مبتلایان جدید و فوتیهای این بیماری ویروسی در کشور خبر داد که در فاصله ۷ تا ۸ آبان ماه ۴۱۵ بیمار فوت کردهاند و حالا تعداد فوتیهای کووید ۱۹ در ایران به ۳۳ هزار و ۷۱۴ نفر رسیده ضمن اینکه در همین بازه ۲۴ ساعته ۶ هزار و ۸۲۴ بیمار جدید مبتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شده که از این تعداد ۲ هزار و ۴۹۰ نفر بستری شدند و مجموع بیماران کووید ۱۹ در کشور هم به ۵۸۸ هزار و ۶۴۸ نفر افزایش یافته است. اگرچه آمارهای اعلامی وزارت بهداشت و حتی سازمان بهداشت جهانی به دلیل سرعت صعود آمار مبتلایان و فوتیهای کووید ۱۹ فقط برای همان روز ارزش خبری دارد حالا مسلم شده که هر ۱۲ ثانیه یک ایرانی به کووید ۱۹ مبتلا میشود و هر ۴ دقیقه یک ایرانی مبتلا، جان خود را از دست میدهد. به دنبال صعود آمار ابتلا و فوت در کشور از چند شب قبل هم شبکه خبر هر ۴ دقیقه یک آلارم روی صفحه تلویزیون مخاطبان میفرستد با این پیام هشداری که «یک ایرانی دیگر قربانی کووید ۱۹ شد».
به نظر میرسد با پشت سر گذاشتن مرز ۴۰۰ فوتی در روز، تصمیمات دولت و وزارت بهداشت برای مقابله با متخلفان نادیده گرفتن پروتکلهای بهداشتی و البته ضمانت اجرایی همان مصوباتی که برای تصویب آن در ستاد ملی مقابله با کرونا، وقت صرف و تلف میشود باید به مراتب سختگیرانهتر از روزهای پیش باشد، چون این آمار فوت تایید میکند که ظرف هفتههای گذشته، رفتارهای پرخطر مردم و از جمله ترددهای غیرضروری و سفرهای تفریحی و برگزاری مراسم عزا و شادی و نادیده گرفتن فاصله اجتماعی و استفاده نکردن از ماسک در حدی بوده که حالا آمار فوت از مرز ۴۰۰ نفر هم گذشته و این مطابق با همان نگرانی چند ماهه معاون کل وزارت بهداشت است که بارها از شبکههای تلویزیونی و رادیویی و رسانههای مکتوب هشدار داده بود که در صورت نادیده گرفتن سادهترین الزامات بهداشتی باید منتظر فوت روزانه ۵۰۰ الی ۶۰۰ هموطن باشیم. البته اهمال دولت در نظارت بر آنچه مصوب کرده هم دلیل اصلی برای این رکوردزنی هر چند روز یک بار آمار فوت یا ابتلای جدید است. با گذشت ۵ روز از الزام کاهش ۵۰ درصدی حضور کارمندان دوایر دولتی در شهر تهران این الزام در بسیاری دوایر دولتی اجرا نشده و مدیران با توجیه اینکه «هنوز دستوری در این باره دریافت نکردهایم» از همه کارمندان خود میخواهند که هر روز در محل کار حاضر شوند. آن مدیرانی هم که این الزام را اجرا کردهاند و کارمندانشان را به دورکاری فرستادهاند، خبر ندارند که کارمند به ظاهر دورکار در ساعت اداری مشغول به خیابانگردی و انجام کارهای عقبافتاده شخصی است. پس دولت، الزامی قائل شده که حتی قادر به نظارت یا ایجاد ضمانت اجرایی سختگیرانه بر آن نیست.
به همین دلیل بود که دیروز وزیر بهداشت در جمع اعضای کمیسیون بهداشت مجلس با تاکید بر اینکه «اکنون وارد مرحله جدیدی شدهایم که در این مرحله غیر از تامین منابع، نیازمند ایستادگی بر رعایت پروتکلها هستیم» از ناتوانی تولیت سلامت برای نظارت و سختگیری بر اجرای پروتکلها هم گفت که البته اگر وزیر هم نمیگفت، اتفاقات چند روز گذشته در مشهد و برگزاری یک مراسم مذهبی بدون دریافت مجوز از مسوولان حوزه سلامت استان نشان داد که وزارت بهداشت و حتی ستاد ملی مقابله با کرونا برای مقابله و جلوگیری از برخی تخلفات هیچ اختیاری ندارد و لازم است سران سه قوه در برخی موارد وارد عمل شوند.
به دنبال اتفاقاتی از این دست بود که سعید نمکی هم دیروز در این نشست مشترک با اعضای کمیسیون بهداشت مجلس تاکید کرد: «در وزارتخانه عاملی برای اجرای پروتکلها نداریم و فقط مامور اعلام پروتکلها هستیم نه مامور اقدام.»
وزیر بهداشت در این دیدار ضمن اشاره به سابقه اقدامات بهداشتی و درمانی توضیح داد: «دو علت اصلی ناکامی برای مقابله با کرونا از نظر بنده، عادیانگاری و سادهانگاری نسبت به این بیماری بود که لطمات زیادی به ما زد. به محض اینکه در فروردین و اردیبهشت به پایینترین رقم مرگ و میر روزانه رسیدیم، ناگهان همه تصور کردند که کرونا تمام شده است که همان زمان نامهای نوشتم و تاکید کردم که عادیانگاری بیماری توسط مردم خوب نیست ولی عادیانگاری توسط مسوولان بسیار بدتر است و برخی تصور کردند که کرونا و نقش محوری وزارت بهداشت تمام شده و باید به سایر بخشها بپردازیم. در همه جای دنیا معمولا اقتصاد در شرایط اپیدمی بیماریها از حوزه سلامت حمایت میکند، اما در ایران ما از اقتصاد کشور حمایت کردیم، اما برخیها تصور کردند که کرونا تمام شده و عادیپنداری و عادیانگاری در تمامی عرصهها به ما آسیبهای زیادی زد. دومین اتفاقی که موجب ناکامی ما شد، تزریق ناکافی منابع در حوزه سلامت و وزارت بهداشت بود.
اکنون وارد مرحله جدیدی شدهایم که در این مرحله غیر از تامین منابع، نیازمند ایستادگی بر رعایت پروتکلها هستیم. در وزارت بهداشت عاملی برای اجرای پروتکلها نداریم و فقط مامور اعلام پروتکلها هستیم نه مامور اقدام. اگر یک نفر از نیروهای ما در بیمارستانها مورد هجمه قرار بگیرد باید از نیروی انتظامی و سایر مراجع کمک بگیریم. برای نظارت بیشتر مردمی بر اجرای پروتکلهای بهداشتی QR Code را تعریف کردیم، اما اگر فردی که بیمار است و به او گفتهایم باید در منزل بمانی از منزل خارج شد، نمیتوانیم او را کنترل کنیم بلکه دستگاه اجرایی دیگری باید فرد بیمار را به خانه بفرستد و حتی او را جریمه کند. ماهها برای استفاده همگانی و جریمه عدم استفاده از ماسک چانهزنی کردیم و اگر این اقدام عملی نشود، مردم باور نمیکنند که باید موضوع بیماری را جدی بگیرند. منحنی ابتلا و مرگ و میر بیماران امروز قابل مقایسه با روزهای نخست شیوع ویروس در کشور نیست و باید همه متوجه مظلومیت و تلاشهای بیحد نیروهای بهداشتی و درمانی و خجالت بنده از شهدای مدافع سلامت باشند. شهدای مدافع سلامت، شهدای کرونا نیستند، بلکه شهدای بیتوجهی به پروتکلهایی هستند که ماههاست، ابلاغ کردهایم. ما ۱۴۰۰ پروتکل نوشتیم، اما ۱۴ درصد آن رعایت میشود. معاون درمان در این مدت حتی یک روز هم در کنار خانواده خود نبوده، از خراسان میآید به خوزستان میرود و از این استان به آن استان. به او میگویم حداقل استراحت کن. مدتی آب یکی از مناطق کشور قطع شد، دیدید که چه اتفاقات و بلوایی رخ داد، اما چه کسی به خاطر کرونا به خیابان آمد و اعتراض کرد؟ نیروهای وزارت بهداشت در اوج تنهایی، بیکسی، غربت، بیپولی و تحریم برای کشور افتخار آفریدند و نخواهم گذاشت زحمت آنها پایمال مباحث سیاسی شود و فردی برای جمع کردن فالوئر به آنها بیاحترامی کند.»