تیتر امروز

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...
حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم
از چشم جهان (۱۴۶)

حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم

پس از تنش‌های شدید اخیر میان تهران و تل‌آویو که با حمله مستقیم ایران و پاسخ محدود اسرائیل در اصفهان همراه بود، نویسندگان نشریه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشی به این موضوع حساس در خاورمیانه پرداختند...
حسام سلامت:در حال تجربه جنگ داخلی هستیم/سرنوشت جنگ،می‌تواند آینده ما را تعریف کند/ جامعه چندبار به حاکمیت فرصت تغییر داد
گفت و گوی دیدار در برنامه جامعه پلاس با یک جامعه شناس:

حسام سلامت:در حال تجربه جنگ داخلی هستیم/سرنوشت جنگ،می‌تواند آینده ما را تعریف کند/ جامعه چندبار به حاکمیت فرصت تغییر داد

"جامعه پلاس" عنوان برنامه جدیدی از دیدارنیوز است که ذیل این برنامه همه دغدغه‌های اجتماعی مانند زنان، محیط زیست، آسیب‌های اجتماعی، مهاجرت، حاشیه نشینی و ..با حضور کارشناسان تحلیل و بررسی می‌شود.
نگاهی به یک مقوله اجتماعی در گفتگو با دکتر علی نیکجو روان‌پزشک و فعال سیاسی

چرا مردم از خشونت پلیس و رنج دیگری لذت می‌برند؟

کد خبر: ۷۴۳۷۱
۰۸:۲۹ - ۰۷ آبان ۱۳۹۹
دکتر علی نیکجو
 
دیدارنیوز ـ مرضیه حسینی: در جامعه‌ای که افسردگی، ناامیدی، و ناامنی ذهنی و روانی به شکل فزاینده‌ای افزایش یافته، مسلما است که میزان همدلی و میل به کنترل و رعایت اخلاقیات کاهش می‌یابد. در چنین جامعه ای، بخش کینه جو و خشونت ورز حاکمیت با بخش انتقام جو و خشن جامعه علیه گروه یا تعدادی از مردم همدستان می شود تا با کمک همدلی با خشونت و له کردن دیگری، اضطراب را از خود دور کند.
***
پلیس دستان مردی را به میله بسته و با شوکر و گاز فلفل شکنجه‌اش می‌کند، تعدادی از مردم آنچنان با خونسردی نظاره گر صحنه شکنجه هستند که گویی به معرکه‌ای برای تفریح و سرگرمی دعوت شده‌اند. نه احساس تاسفی دارند و نه تلاشی برای ممانعت از عملکرد پلیس می‌کنند. زنی با صورت خونی بر زمین افتاده و توسط دو زن و یک مرد نگهبان شکنجه می‌شود، تعدادی زن و مرد نظاره گر این صحنه هستند و تلاشی برای نجات دختر نمی‌کنند. پلیس عده‌ای مجرم را سوار ماشین کرده و در حالی که آن‌ها را کتک می‌زند و تحقیر می‌کند، در شهر می‌چرخاند، تعدادی از مردم با هیجان و خنده‌ای برآمده از دل خنک شده، این شکنجه را نگاه می‌کنند و فیلم می‌گیرند. تمام این صحنه‌ها آدمی را به یاد فریاد‌های هیجان و تشویق‌های مردم در نبرد گلادیاتور‌ها می‌اندازند و این پرسش را ایجاد می‌کند که چطور گروهی از مردم حامی خشونت ورزی هستند و از دیدن صحنه‌های شکنجه لذت می‌برند؟ دکتر علی نیکجو روانپزشک و فعال سیاسی در گفتگو با دیدار، منشا پرخاشگری‌های دسته جمعی و اضمحلال همدلی میان مردم و حاکمیت از طرفی و خود مردم از طرف دیگر را بررسی می‌کند و همچنین به دلایل عارض شدن حالتی که در آن احترام به کرامت انسانی و به رسمیت نشناختن حقوق مجرمین فراموش شده و لذت بردن از زجر دیگران می‌پردازد.


خشونت می‌تواند سازنده باشد اگر...

نیکجو در ابتدا به ویژگی‌های خشم اشاره کرد و گفت: «تکانه‌های خشم بخشی انفکاک ناپذیر از ساحت روان شناختی آدمی است. خشم اغلب کور، واکنشی، تهاجمی، آسیب زننده و نابود کننده است. اما در افراد و نهاد‌هایی که به درجات بالاتری از رشد و پختگی فردی یا سازمانی رسیده‌اند، می‌تواند انسجام بخش، امنیت زا و سازنده باشد. بر این مبنا نهاد صاحب قدرت می‌تواند در برابر رفتار‌های غیر قانونی و پرخاشگرایانه شهروندان دست به حجمی از واکنش‌های متقابل آسیب زننده، منکوب کننده و حتی کشنده بزند یا با دوراندیشی آن را تحمل کند و به تعامل قانونی با آن بنشیند. در ارتباط با فجایع اخیر نهاد پلیس نشان داد چه میزان از به کارگیری قوه قهریه به مثابه یک امر امنیت زا و نجات بخش ناتوان است.»


آبان ماه و تسلسل خشونت 

علی نیکجو در خصوص حوادث آبان ماه و مناسبات مبتنی بر خشونتِ میان مردم و حاکمیت گفت: «اگر به وقایع اجتماعی و سیاسی در سال‌های اخیر نگاه کنیم متوجه تسلسلی از خشونت ورزی در جامعه در در ارتباط با ساختار سیاسی می‌شویم؛ بدین معنا که رابطه میان مردم و ساختار سیاسی به گونه‌ای متخاصم شده که مردم نسبت به طیفی از حاکمیت و حاکمیت نسبت به گروهی از مردم مدام خشونت ورزی می‌کند، (منظور از مردم در کل این نوشتار گروهی از مردم و منظور از حاکمیت، بخشی از حاکمیت است) به عنوان مثال در آبان سال گذشته شاهد اعمال حجم زیادی از خشونت در بستر اجتماعی و در میان مردم و حاکمیت بودیم که البته سطح خشونتی که از جانب حاکمیت اعمال شد، به دلیل در دست داشتن ابزار قدرت بسیار وسیع بود.»
 
چرا مردم از خشونت پلیس و رنج دیگری لذت می‌برند/ لذت جویی مردم از نبرد گلادیاتورها


ما و سودای له کردن دیگری

نیکجو در ادامه گفت: «وضعیت روان اجتماعی به گونه‌ای شده که بخشی از مردم دلخواه‌شان این است که یک دیگری وجود داشته باشد که شاهد له شدن و از بین رفتن او باشند؛ بنابراین وقتی که فرد یا گروهی از نظر ما نماد پلشتی است، بسیار علاقمندیم که بر او بتازیم و نابودش کنم، در شرایطی که خودمان ناتوان از این کاریم، منفعلانه با نهاد قدرت که دست به عمل له کردن و نابود کردن آن دیگری می‌زند، همدلی می‌کنیم. در زمانی که صاحب قدرت پایش را روی سینه زنی می‌فشارد، به صورت مردی گاز فلفل می‌زند یا مجرم را در شهر می‌چرخاند و تحقیر می‌کند، تمام کسانی که این صحنه‌ها را با لذت به تماشا نشسته‌اند، در واقع در حال انجام دادن همان عمل کشتن و تحقیر کردن و له کردن هستند با این تفاوت که به صورت فیزیکی اسپری فلفل در دست ندارند.»


اتحاد حاکمیت و مردم در خشونت ورزی

نیکجو در ادامه و در توضیح توافق حاکمیت و مردم در امر خشونت ورزی گفت: «اتفاقی که در ارتباط با حوادث اخیر از چرخاندن مجرمان در شهر گرفته تا جریان مهرداد سپهری، افتاده این است که بخش کینه جو و خشونت ورز حاکمیت با بخش انتقام جو و خشن جامعه علیه گروه یا تعدادی از مردم همداستان شده‌اند. این پدیده، یعنی اینکه ما دیگری سازی می‌کنیم و سپس متحد با حاکمیت آن دیگری را حتی می‌کشیم بسیار خطرناک است.»


جامعه ناامید جامعه بی شفقت است

نیکجو در توضیح دلایل این دیگری سازی بی‌رحمانه گفت: «در جامعه‌ای که افسردگی، ناامیدی، و ناامنی ذهنی و روانی به شکل فزاینده‌ای افزایش یافته، مسلم است که میزان همدلی و میل به کنترل و رعایت اخلاقیات کاهش می‌یابد. هر جامعه و هر فردی به فضا و امکانی برای تنش زدایی و دور کردن اضطراب‌ها نیاز دارد، تبدیل اضطراب به خشم از جمله این امکانات است، این خشم گاهی علیه خود، گاهی علیه حاکمیت و گاهی هم علیه دیگران عمل می‌کند؛ بنابراین تبدیل اضطراب به خشم از جمله مکانیسم‌هایی است که برای رهایی از اضطراب‌های روزمره توسط افراد به کار گرفته می‌شود. 


جامعه ناتوان از درک رنج دیگری 

این روانشناس اجتماعی در ادامه به مساله از دست رفتن تصور رنج دیگری اشاره کرد و گفت: «یکی دیگر از دلایل شکل گرفتن جامعه بی شفقت این است که افراد قادر به درک رنجی که دیگری می‌کشد نیستند و نسبت به شنیدن اخبار آن شدیدا بی تفاوت‌اند؛ حتی در سطحی بالاتر اعتقادی به حقوق اولیه و قانونی او به عنوان یک انسان ندارند. دلیل اتخاذ چنین رویکردی این است که گروهی از مردم استدلال می‌کنند که اگر ما اینطور بی تفاوت نباشیم مجبوریم در کنار درد‌هایی که خودمان داریم مدام غصه دیگران را هم بخوریم بنابراین ترجیح می‌دهیم باور کنیم بلایی که سر دیگری آمده حق اوست و دلیلی برای غصه خوردن وجود ندارد. هر انسانی در جامعه ما دلایل زیادی برای مضطرب بودن، غمگین بودن و ناراحت شدن دارد، بنابراین ترجیح می‌دهد به خاطر رنج دیگری عزاداری نکند و حتی بکوشد رنج خود را جابه‌جا کند یعنی به تماشای گرداندن مجرم در شهر بنشیند و لذت ببرد. 

مسئله دیگر این است که ما نسبت به  وضعیت موجود، نسبت به این نکبتی که همه ما را فراگرفته خشم داریم، اما چون دستمان به  کسانی که آن‌ها را مسبب این فلاکت می‌دانیم نمی‌رسد، دستمان به خودمان و هم نوعان‌مان که می‌رسد، بنابراین تکانه‌هایمان را جابه‌جا می‌کنیم تا کمی آرامش پیدا کنیم حتی کوتاه مدت و گذرا. واقعیت این است که جامعه ما به‎‌شدت بیمار است و هر روز از نُرم روان شناسی فاصله بیشتری می‌گیریم و این فاجعه البته با وضعیت حاکم بر مدیریت خرد و کلان کشور تعجبی هم ندارد....»
 
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
سید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۰
1
1
چرا اینقدر عوض شدی یه سر به سابقه اخبار و سابقه موضوعات اینستا گرامت بزن ببین همش چه خبر ها و موضاعاتی کار کرد ه ای این هجم از نفرت،خبرهاب بد و گشتن دنبال کیس های منفی ناشی از یک عقده هست .به کجا چنین شتابان، خیلی عوض شدی افراط و تفریط خوب نیست ااگه بعضی ها افراطی هستند شما هم در مسیر و انتقاداتتان کم افراط نمیکنین سعی کن ازاده باشی خیلی وقته ندیدمت اما خیلی عوض شدی و این هجم از تغیییر و بی ثباتی در خصیت خوب نیست
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی