دیدارنیوزـ مرضیه حسینی: کرونا همچنان قربانی میگیرد، ,وضعیت بیش از ۱۵۷ شهر قرمز است، اشتباهات دولت و بیتوجهی ملت در رعایت پروتکلهای بهداشتی، وضعیت نگران کنندهای را از حیث ادامه شیوع بیماری در کشور ایجاد کرده است. مساله نگران کننده در موج سوم کرونا، وضعیت نظام سلامت و کادر درمان است. گزارش زیر بر مبنای گفتگو با تعدادی از پرستاران بیمارستانهای دولتی در خصوص فرسودگی کادر درمان و ضعف بیمارستانها در ارائه خدمات به بیماران کرونایی تهیه شده است.
از هر چهار نفر یک نفر درگیر است
انگار روز محشر است، انگار جهنم است و همه وسط آتش هستیم. بخش غلغله است، اورژانس قیامت، آی سی یو هم پر شده از مریض کرونایی، حتی روی صندلیها هم مریض نشاندهایم، بیمارها صف کشیدهاند، چارهای جز انجام آزمایش و سی تی اسکن نداریم، از هر چهار نفر دو نفر ریهاش درگیر است از پیرمرد ۷۰ ساله گرفته تا دختر ۱۶ ساله، آنها هم که ریههایشان درگیر نیست، کرونا دارند، اما برای پذیرششان جا نیست. این موج سوم عجب کوفتی است!
رایگان نیست!
مشکل جدیدمان این است که نمیدانیم چطور به مردم بگوییم که پذیرش، بستری و pcr (آزمایش کرونا) بیماران کرونایی رایگان نیست و حتی تخفیف هم ندارد، بستری توی بخش عادی الان ۴۵۰ هزار تومان هزینه دارد و در بخش ویژه ۸۰۰ هزار تومان، هزینه یک آزمایش کرونا الان ۶۰۰ هزار تومان! مردم بیچاره با شنیدن این ارقام، چهرشان در هم میرود، دستپاچه و مضطرب میشوند و مدام میگویند: «آخه توی تلویزیون گفتن رایگانه!»
مریضهایی که بیصدا میمیرند!
آی سو یو، دقیقا شبیه قبرستان شده، فوتیهای کرونا بیداد میکند، بعضا شاهد شادی غیر ارادی کسانی هستیم که منتظر بودند در آی سی یو جا خالی بشود تا مریضشان را بستری کنند. مشکل جدیدی که داریم و به لحاظ روحی فشار زیادی به ما وارد میکند این است که، چون آی سو یو پر شده، مجبوریم بیمارهای بدحال را هم در بخش بستری کنیم، در بخش هم که امکان چک کردن بیمار با مانیتور وجود ندارد، میرویم بالای سر مریض میبینیم مرده!
مشکل دیگر اورژانس است، اورژانس پر از مریض است، چون در بخشها جا نیست میگویند مریض رو در اورژانس نگه دارید تا جای خالی پیدا شود، الان در اورژانس کلی مریض بدحال داریم که باید بروند بیمارستانهای دیگه بستری بشوند، به هر جا زنگ میزنیم میگویند، جا نداریم. مریضهای بیچاره التماس میکنند تا همراهها آنها را به خانه ببرند تا در بیمارستان نمیرند. از مردم خواهش میکنم مواظب باشند، به خدا تخت خالی نیست و دسترسی به خدمات پزشکی سخت و پرهزینه شدهاست.
با دست خالی چکار کنیم؟
بیمارستانهای ما جوابگوی این حجم از فشار و بیمار نیست. تجهیزات و امکانات نداریم، ابتداییترین وسایل و ابزار برای آزمایش و درمان یا نیست یا خراب است. مثلا دستگاه پالس اکسیمتری یا همون سنجش اکسیژن خون خراب است، صد بار باید امتحان کنیم تا یک بار کار کند؛ این طوری هم سرعتمان پایین میآید و هم دقت و کیفیت! خیلی وقتها اطلاعات درستی از اکسیژن خون مریض نداریم و این خطرناک است. دستگاههای مانومتراکسیژن یا همان اکسیژن رسانی به بیمار هم فرسوده و خرابند حتی ماسکهای اکسیژن درست کار نمیکنند، برای بیمارانی که مشکل تنفسی دارند این دستگاهها خیلی اهمیت دارد. حتی تختها هم قدیمی و خرابند و به سختی میشود بیمار را به حالت نیمه نشسته درآورد. دستگاه مانیتورینگ قلبی هم خیلی کم داریم و این مشکل جدی است، چون امکان چک کردن وضعیت بیماران بدحال را نداریم. تجهیزات که هیچ، حتی ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی هم به اندازه کافی نداریم، مجبوریم دو روز از یک ماسک استفاده کنیم. جان کادر درمان به حدی بی اهمیت است که حتی واکسیناسیون هم انجام نمیشود. برای نمایندگان مجلس و خیلیهای دیگه واکسن میفرستند، اما برای کادر درمان که بیشتر از همه در معرض خطر هستند نه. با این همه کمبود سوال این است که با دست خالی چطور با کرونا بجنگیم؟!
حقوقمون کمتر شده!
داغون شدیم، خسته شدیم، به ازای هر پرستار ۱۰ تا بیمار هست، واقعا نمیرسیم کار همه را انجام بدیم، از فشار خستگی و بودن در معرض بیماری، خودمون مریض میشیم، اما استعلاجی نمیدن، با بدبختی و گریه استعلاجی میگیریم. به خاطر خانوادههامون شدیدا استرس داریم. بسیاری از همکارهای ما که مبتلا شدن خانوادههاشون هم درگیر هستند. مشکل بعدی ما این است که نه تنها چیزی به اسم حق کرونا وجود نداره، حقوقهامون هم کمتر شده کارانهها و معوقاتمون رو هم نمیدن، با هزار بهانه از حقوق و اضافه کاریهامون میزنن. واقعا این بی مهریها و بی توجهیها باعث شده که کادر درمان مثل گذشته با جون و دل کار نکنند، حق هم دارند، دارن له میشن، اما نه اضافه حقوقی دارن نه حمایتی، نه کسی قدرشون رو میدونه. من و خیلی از همکارهام پشیمونیم که چرا از ایران نرفتیم، این ماجرا تموم بشه حتما اقدام میکنیم، میریم جایی که حداقل آدم حسابمون کنند.