دیدارنیوز - این بخشی از صحبتهای یکی از روزنامهنگاران اخراج شده از روزنامه شهروند است. اخراج و تعدیل روزنامهنگاران در جامعه مطبوعاتی ایران خیلی وقت است که مسئله تازهای نیست و گویی به جزء لاینفک این حرفه بدل شده است.
البته این تنها مشکلی نیست که روزنامهنگاران با آن دست و پنجه نرم میکنند، عدم امنیت شغلی و تیغ سانسور از یک سو و پایین بودن دستمزدها و غم نان از سوی دیگر.
اما امسال، سال متفاوتی برای روزنامه نگاران بود ویروس کرونا بر پیکر نیمه جان مطبوعات ایران ضربه زد.
یازدهم فروردین بود که خبری مبنی بر تعطیلی چاپخانهها بر اساس مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا منتشر شد. این تصمیم همچون تیری بر قلب روزنامه و روزنامهنگاران ایران بود چرا که توقف رسانههای کاغذی، بیکاری چندین روزنامهنگار و نیروی فنی را هم به دنبال دارد. به دنبال شیوع ویروس کرونا و اتخاذ این تصمیم بود که موجی از تعدیل نیروها در روزنامهها اتفاق افتاد.
در مواقعی که رسانهای دست به تعدیل یا اخراج نیروهای خود میزند، شاید بتوان گفت تنها امید یک روزنامهنگار حمایت و پیگیری انجمن صنفی روزنامه نگاران از آنهاست.
انجمنی که تاکنون در قبال این تعدیلها و اخراجهای گسترده، گامی فراتر از بیانیه دادن و اظهار تاسف، برنداشته است.
بهانه چیست؟ اینکه باید هر روزنامه نگار اخراجی درخواست کتبی برای حمایت به انجمن بدهد. اما آنها که درخواست دادند به جایی رسیدند؟
به همین منظور با تعدادی از روزنامهنگارانی که از آذر ماه سال گذشته تا خرداد سال جاری اخراج یا تعدیل شدهاند به گفت و گو نشستهایم و از آنها درباره واکنشی که انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران نسبت به اخراجشان داشته است، سوال پرسیدهایم.
روزنامه شهروند
آذر سال ۹۸ بود که اسماعیل رمضانی، مدیرمسئول روزنامه شهروند برکنار شد و رامیز قلینژاد به جای او نشست. اما این تغییر تنها محدود به مدیر مسئول نماند و قلینژاد از نیروی خدماتی تا سردبیر را هم تغییر داد. با روی کار آمدن گروه جدید، روزنامه شهروند تصمیم به اخراج تعدادی از روزنامهنگاران گرفت.
بهناز مقدسی که از سال ۹۲ در شهروند کار کرده است، درباره اخراج روزنامهنگاران شهروند توضیح میدهد: « ۱۹ آذر ماه سال ۹۸ بود. یک روز مثل دیگر روزهای کاری پشت میزهایمان نشسته بودیم که نامه عدم همکاری را به دستمان دادند. حداقل من فکرش را نمیکردم که همچین اتفاقاتی آن هم به این سرعت بیفتد چون آقای قلی نژاد زمانی که حکم اخراج را دادند، سرپرست روزنامه بودند و حکم مدیر مسئولی نداشتند. به ما نامه عدم همکاری دادند تا پایان آذر که این کار هم غیرقانونی بود چرا که باید یک ماه قبل از پایان قرارداد به ما اعلام میکردند. البته برای اخراج من چون بهانهای نداشتند، سردبیر خواست که من بمانم اما در دی ماه همان سال بهانه تراشیهای مدیر مسئول شروع شد و در نهایت دی ماه من را از روزنامه اخراج کردند.»
مقدسی ادامه میدهد: «دو سال مستمر و به تنهایی در سرویس گفت و گو کار میکردم و مسئول صفحه بودم. اما در دوره آقای قلینژاد تبعید شدم به سرویس دیگری که اصلا حوزه کاری من نبود. البته صفحهای که منتقل شدم مشکلی نداشت و حتی توانستم از دبیر سرویس نکاتی را یاد بگیرم اما حوزه من نبود و به همین علت هم خیلی راحت بعد از این انتقال اجباری اخراج شدم.»
این روزنامهنگار درخصوص وضعیت قرارداد خود در روزنامه شهروند میگوید: «قراردادهای ما در شهروند سه ماهه یا شش ماهه بود و بیمه و قراردادها همیشه درست بود و مشکلی نداشت. با هر مدیر مسئول و سردبیری که در شهروند کار کردم، قراردادها در زمان خودش آورده و امضا شد. مشکل ما قرارداد نبود، مشکل مدیریتی بود که باعث اخراج ما شد. مدیریتی که تازه کار بود و تا به حال حتی یک روز هم در مطبوعات و تحریریهها حضور نداشت، ناشیانه سرکار آمد و مدیر مسئول شد که باعث بوجود آمدن چنین اتفاقاتی برای ما شد.
مقدسی در پاسخ به این سوال که آیا روزنامه شهروند با او تسویه حساب کرده است، میگوید: «همچنان با بسیاری از نیروهای اخراج شده تسویه حساب را تکمیل نکردهاند. من هم مجبور به تسویه حساب شدم اما نه به طور کامل و بسیاری از حق و حقوقم را ندادهاند. من از طریق دادگاه هم شکایت کرده بودم اما به دلیل شیوع کرونا دادگاهم تشکیل نشد. چون دچار مشکل مالی شدم، با روزنامه تسویه حسابم را کردم اما در اداره کار هم دوباره پیگیر ماجرا شدم چون در دی ماه قرارداد داشتم و اخراج شدم، با این شکایت دوباره حکم بازگشت به کار گرفتم اما به دلیل مدیریت آقای قلینژاد تصمیم گرفتم که به شهروند بازنگردم.»
این روزنامهنگار در مورد اینکه آیا با انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در جهت حمایت، مکاتبه داشته است یا خیر، پاسخ میدهد: «به صورت مستقیم و مشخص صحبت نکردم اما تعدادی از نیروهای اخراج شده، نماینده شدند و تماس گرفتند ولی اتفاق خاصی نیافتد. با آنکه همان موقع این اتفاق به گوش انجمن رسیده بود ولی هیچ واکنشی نداشتند. البته انجمن صنفی انجمنی است که باید به صورت خودجوش عمل کند، دادگاه نیست که منتظر باشد خواهانی بیاید و نامه بنویسد و سپس به شکایت رسیدگی کند. به هرحال انجمن متوجه شد که در یکی از رسانههایی که متعهد به حقوق روزنامهنگاری است یک چنین اخراج گستردهای اتفاق افتاد و هیچ واکنشی نشان نداد.»
او در پایان تاکید میکند: «چند نفری از همکاران از جمله آقای کامبیز نوروزی پیگیر حال و احوالات ما بودند اما یک سری از دوستان مدافع حقوق روزنامه بودند و حقوق ما را نادیده گرفتند. کما اینکه در این چند وقت اخیر و حواشی که برای روزنامه شهروند اتفاق افتاد متوجه حمایتهای جانبدارانه از سوی برخی از اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران شدم.»
مهرنوش گرکانی که سه سال در شهروند کار کرده است و مسئول صفحه حقوقی شهروند بوده است درباره اخراج خود از شهروند میگوید: «مهر ماه سال گذشته بود که مدیریت عوض شد ولی تا سردبیر تغییر کند، حدود یک ماه به طول انجامید و کمتر از یک ماه هم زمان برد که سردبیر جدید تعدادی از نیروها را اخراج کرد. البته قرار بود زودتر از این اخراج کنند اما چون قراردادها سه ماهه تنظیم شده بود و تا آخر آذر قرارداد داشتم، نمیتوانستند من را زودتر اخراج کنند. نامه عدم همکاری را به دست ما دادند و گفتند به خاطر مشکلات مالی روزنامه میخواهیم تعدیل نیرو کنیم ولی نکته اینجاست که بعد از اینکه ما را به اصطلاح تعدیل کردند، شهروند چندین برابر اخراجیها نیرو استخدام کرد.»
او درباره وضعیت بیمه خود توضیح میدهد: « بیمه داشتم اما به ما گفته بودند که بیمه ما را خبرنگاری رد میکنند ولی در این سه سال که در شهروند کار کردم، یک مدتی بیمه خبرنگاری رد نشده که من در شکایتم در اداره کار مطرح کردهام همچنین در حکمی هم که برای روزنامه شهروند صادر شده است، گفتهاند که باید بیمه من را درست کنند.»
گرکانی درباره علت شکایت خود به اداره کار، میگوید: «شهروند هنوز با من تسویه حساب نکرده است. من حدود ۹ میلیون تومان از شهروند طلبکار هستم و حتی یک ریالش هم پرداخت نشده است. به همین علت به اداره کار رفتم و شکایت کردم اما به شرایط کرونا برخورد و اینکه متاسفانه روزنامه شهروند ما را سرد کرد. چون بعد از اتمام قرارداد و گرفتن نامه اخراج فقط یک ماه فرصت داریم که به اداره کار شکایت و حقوق بیکاری را دریافت کنیم. شهروند در طول آن یک ماه به ما اعلام میکرد که برای تسویه حساب برویم اما زمانی که میرفتیم شخصی که مسئول بود برخوردهای به شدت زنندهای با ما داشت. هفتهای یک بار به ما میگفتند بیایید تا تسویه حساب کنیم و در مقابل ما برگههایی میگذاشتند و میگفتند که امضا کنید تا پولتان را بدهیم که در آن برگهها نوشته بودند که هیچ شکایتی از شهروند نداریم و تمام حقوق خود را دریافت کردهایم. در صورتی که ما چیزی دریافت نکرده بودیم. البته بعضی از همکاران اخراج شده که نیاز مالی داشتند با مبلغ حدود ۳ میلیون تومان نامهها را امضا کردند ولی به نظر من تفاوت زیادی بین ۹ میلیون و ۳ میلیون تومان وجود دارد در نتیجه ترجیح دادم شکایت و پیگیری کنم. گرچه به علت کرونا اداره کار تا اوایل اردیبهشت ماه تعطیل بود و پرونده من دوباره از اردیبهشت به جریان افتاد.»
او ادامه میدهد: «هیچ نمایندهای از شهروند در هیچ یک از دادگاه های ما حاضر نشده است. نکتهای که حائز اهمیت این است که روزنامه شهروند هیچ حساب بانکی از خود ندارد و در اجرای احکام نمیتوان حسابشان را مسدود کرد و باید حتما به هلال احمر مراجعه کنیم و توقیف اموال هلال احمر را بزنیم از طرف دیگر هم چون اموال هلال احمر به عنوان یک ارگان دولتی و عام المنفعه محسوب میشود، نمیتوان مسدود کرد. این موضوع برای من تبدیل به یک دردسر شده است که از یک سو شرایط کرونا و با وجود اینکه شاغل هستم به اداره کار مراجعه کنم از سوی دیگر هم روزنامه شهروند با من تماس میگیرند که برای تسویه حساب بروم اما وقتی به روزنامه مراجعه میکنم، هیچ خبری از تسویه حساب نیست. در واقع چون از زمانی که حکم را گرفتهام، ۲۰ روز وقت دارم که برای اجرای احکام بروم، گویی مسئولان مربوط در روزنامه میخواهند عقب بیاندازند تا حقم را ندهند. هر چند بدهی که به بعضی از افراد اخراج شده داشتهاند را پرداخت کردهاند.»
سهیلا روزبان هم از جمله روزنامهنگاران اخراج شده شهروند در آذر ماه است. او هم مانند بعضی از همکاران خود از طریق شکایت و مراجعه به دادگاه توانسته است با شهروند تسویه حساب کند.
روزبان درباره روند شکایت خود از روزنامه شهروند میگوید: «از همان اول مدیر مسئول تسویه حساب نکرد و آن مبلغی که برای تسویه در نظر گرفته بودند بسیار کمتر از حقمان بود. در نهایت هم ما مجبور شدیم که شکایت کنیم که به دلیل شیوع کرونا روند دادگاه طولانی شد. طوری که دو هفته پیش تازه توانستم حقوقم را دریافت کنم. همچنین در هر مرحله دادگاه، طرف مقابل ما که روزنامه شهروند بود در جلسات حاضر نمیشد چون میدانست که محکوم میشود. در حقیقت میخواستند ما را اذیت کنند تا هم زمان را از دست بدهیم هم به علت شرایط کرونا از شکایت منصرف شویم.»
او در مورد اینکه با انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران جهت پیگیری وضعیت اخراجش نامه نگاری کرده است یا خیر، توضیح میدهد: «انجمن در جریان بود. مگر میشود در جریان نباشد؟ آقای عبدی در روزنامه شهروند مطلب مینوشت و هر روز در آنجا جلسه داشتند، مگر میشود که خبر نداشته باشند؟
ما همان موقع اعتراض کردیم. با انجمن به صورت دورادور صحبت کردیم که هیچ توجهی نداشتند. حتی با سازمان هلال احمر هم صحبت کردیم.»
روزبان درباره واکنش هلال احمر به اعتراضشان، مطرح میکند: «هلال احمر حق را به ما میداد و میگفت حتی اگر قرار بر تعدیل نیرو هم بود، که تعدیل هم نبود و در حقیقت ما را اخراج کردند تا یک سری دوستان و افراد سفارشی جای ما را بگیرند، باید بعد از تعطیلات عید انجام میدادند. سه ماه آخر سال، آن هم در این وضعیت نامطلوب مطبوعات چه کسی میتواند کار پیدا کند؟ بعد از آن هم بحران کرونا در کشور بوجود آمد تا حدی که تعدادی از نیروهای اخراجی مجبور شدند به شهرستانهایشان و نزد خانوادههای خود بازگردند به این دلیل که با وجود کرونا نتوانستند کار پیدا کنند و از پس هزینهها و اجارهها بر نمیآمدند.»
این روزنامهنگار در پایان میگوید: «خبرنگاران حق و حقوق همه را پیگیری میکنند. اگر یک کارفرما، کارگرش را اخراج کند، ما خبرنگاران پیگیر حق و حقوق آنها میشویم ولی خودمان هیچ حامی نداریم. هنگامی که ما اخراج میشویم، واکنشها محدود به چند توییت میشود. کما اینکه مدیر مسئول به دلیل رفتار اشتباه و اخراج گسترده نیروهای خود پاسخگو نیست و نه تنها بد نام نمیشود، بلکه بسیار راحت از یک رسانه به رسانه دیگر منتقل میشود. در صورتی که حتی در بنگاههای اقتصادیمان که وضعیت خوبی ندارند، وقتی نیرویی را اخراج میکنند از مدیر سوال میشود که به چه دلیلی این کار را کردهای؟
حال اما انجمن صنفی که باید از ما پشتیبانی کند، پشتیبان مدیر مسئول و سردبیر است چون جیره خوار آنهاست، چون از این طریق درآمد دارد. رییس انجمنی که جیره خوار روزنامه شهروند است، فکر میکنید پیگیر حق و حقوق من خواهد بود؟ خیر چون هر گونه اعتراضش ممکن است به درآمدش لطمه بزند.»
فاطمه صفری که چهار سال در شهروند و در سرویس حقوقی و اقتصادی کار کرده است، ماجرای اخراج خود را اینگونه تعریف میکند: «من از ابتدای امر در جریان نبودم. چند روزی مرخصی گرفته بودم که گویا در آن چند روز با دبیر سرویس صحبت میکنند مبنی بر اینکه تعدادی از نیروها باید تغییر کنند. زمانی که از مرخصی بازگشتم قرار بود یک جلسهای با ما داشته باشند که برگزار نشد و من اصلا در جریان مطرح شدن بحث اخراج نبودم که آخر آذر ماه به ما نامه تعدیل دادند.»
صفری توانسته است حقوقش را کامل دریافت کند اما او هم مانند دیگر همکاران خود از طریق شکایت از روزنامه شهروند توانسته است به حق و حقوق خود برسد.
او هم میگوید که به صورت مستقیم با انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران صحبتی نکرده است اما تعدادی از نیروهای اخراج شده، در همان زمان وضعیت اخراجشان از شهروند را به گوش انجمن رسانده بودند ولی نتیجهای را به دنبال نداشت.
عطیه کریمی روزنامه نگاری است که کارش را با روزنامه شهروند شروع کرده و یک سال در سرویس هلال احمر روزنامه شهروند کار کرده است. او میگوید که با انجمن صنفی مکاتبهای در جهت حمایت نداشته است. کریمی بر خلاف دیگر همکارانش توانسته است به راحتی تسویه حسابش را با روزنامه شهروند انجام دهد. صفری در این باره عنوان میکند: «تسویه حساب من کامل انجام شد. چند نفر از همکاران شکایت کردند به این دلیل که میخواستند از وزارت کار بیمه بیکاری بگیرند. ولی اولین نفری که تسویه حسابش تکمیل شد، من بودم. چون پیگیری کردم و همچنین روابط دوستانهای هم با بخش مربوط داشتم، کمتر از یک ماه تسویه حساب من انجام شد.»
روزنامههای اعتماد و تعادل
شاید بتوان گفت اولین مجموعه رسانهای که با شیوع ویروس کرونا در ایران و تعطیلی موقت چاپخانهها، دست به تعدیل نیروهای خود زد، گروه رسانهای اعتماد بود که تعدادی از نیروهای تحریریه و فنی دو روزنامه اعتماد و تعادل را تعدیل کرد و با تعداد نیروی کمتری در سال جدید فعالیت خود را از سر گرفت. همچنین در سایت اعتمادآنلاین نیز پیش از سال ۹۹ و با اتمام قراردادها، برخی از نیروهای آن وضعیت شان از قراردادی به حقالتحریری تغییر کرد.
بهار سرلک که به عنوان مترجم و روزنامه نگار در سرویس هنر و ادبیات روزنامه اعتماد مشغول به کار بوده است درباره اخراج و وضعیت قرارداد خود میگوید: « قراردادم تا ۲۹ اسفند سال ۹۸ بود و بنابراین قراردادم تمام شده بود که اخراج شدم اما پنج سال در روزنامه اعتماد کار کردم و فکر نمیکردم به یک باره این اتفاق برایم بیافتد. طبعا بیمه هم از همین تاریخ برایم رد نشد.» او هم میگوید که با انجمن صنفی روزنامه نگاران در رابطه با اخراجش تماسی نداشته و حمایتی هم ندیده است.
احسان شمشیری از روزنامه نگاران اخراج شده روزنامه تعادل است. او درباره وضعیت قرارداد و اخراج خود توضیح میدهد: «قرارداد و بیمه داشتم اما حقوقم یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود که مبلغ کمی بود. ۴ سال کار در روزنامه تعادل کار کردم ضمن اینکه در این چند سال گذشته، بهترین خبرنگار حوزهام بودم و هر سال در جشنوارههایی که اساتید روزنامه نگاری آنها را داوری میکردند، جوایزی را گرفتم. در واقع من را در شرایطی اخراج کردند که روزنامه نگار تازه کار یا بی سوادی نبودم. من به دلیل نیاز مالی کار نمیکردم و تنها به خاطر عشق به روزنامه نگاری کار میکردم اما متاسفانه برخورد مناسبی با ما روزنامه نگاران نداشتند و همچنان با من تسویه حساب نکردهاند.»
روزنامه شرق
ابتدای تیر ماه بود که موج تعدیل روزنامه نگاران به روزنامه شرق هم رسید و مهدی رحمانیان مدیر مسئول شرق هم به بهانه مشکلات مالی شماری از روزنامه نگاران و افراد مشغول در بخش فنی روزنامه را اخراج کرد.
طی گفت و گو با روزنامه نگاران اخراج شده از شرق، همگی اذعان داشتند که هیچ یک از روزنامه نگارانی که در شرق به عنوان عضو ثابت، مشغول به کار هستند و روزنامه نگارانی که در تیرماه از شرق اخراج شدند، با آنها قرارداد کتبی بسته نشده است. همچنین در اواخر تیرماه که این گفت و گو انجام شد، هیچکدام از نیروهای اخراج شده، تسویه حساب شان تکمیل نشده بود و در مراحل اداری خود را میپیمود.
عاطفه مرادی روزنامه نگار اخراج شده از شرق میگوید: «من شش ماه در شرق کار کردم و قرارداد و بیمه نداشتم. روزی که استخدام شدم گفتند تا آخر ماه بیمهام میکنند بعد گفتند تا آخر سال و بعد هم که اخراج شدم. به طور کلی کسی قرارداد نداشت اما بیشتر اعضا بیمه را داشتند.»
مرادی درباره وضعیت تسویه حساب روزنامه شرق با وی عنوان میکند: «تسویه حساب انجام نشده است و با من حتی تماس هم نگرفتهاند. زمانی که برای جمع کردن وسایلم به دفتر روزنامه رفتم هم صحبتی در این موضوع نکردند. چون سه ماه آخر سال به شرق آمدم، عیدی شامل من نمیشد، سنوات هم نداشتم ولی به خاطر اینکه این شش ماه را بیمه نبودم و ماه آخر هم از یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان حقوقم تنها یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان را پرداخت کردهاند، اگر شکایت کنم یک مبلغی را آقای رحمانیان موظف به پرداخت به من میشود ولی دوستان گفتند فعلا دست نگه دارم چون آقای رحمانیان پرداخت میکنند اما تا الان ایشان با من تماسی نگرفته اند.»
مرادی ادامه میدهد: «پاسخ من هم به انجمن صنفی این است که وظیفه شما حمایت از افراد نیست بلکه حمایت از قراردادهاست. شما باید روی قراردادها نظارت کنید و اینکه چرا من بیمه و قرارداد ندارم.»
این روزنامه نگار عنوان میکند: «انجمن صنفی روزنامه نگاران جدا از اینکه در حال حاضر ساختارش دچار مشکل است، در این شرایط کاری نمیتواند انجام دهد جز آنکه بخواهد وضعیت افراد را پیگیری کند. من احساس میکنم ما نیاز داریم که سندیکای ما احیا شود. در واقع ساختار انجمن صنفی تاب پاسخگویی به نیازهای ما را ندارند. میدانم که روزنامه نگاران به دنبال این هستند که سندیکای خود را احیا کنند و امیدوارم از این طریق بتوانیم نیازها و در خواستهایمان را پیگیری و برطرف کنیم.»
سپهر خرمی هم مانند دیگر همکاران خود قراردادی نداشته است. او وضعیت تسویه حساب خود را اینگونه تشریح میکند: «تسویه حساب هنوز انجام نشده است ولی آقای رحمانیان ما گفتهاند که کامل انجام میشود. تا آنجایی هم که میدانم و پیش از این بوده، ایشان کامل تسویه حساب میکردن و در این زمینه بدقولی هم نشنیدهام.»
او همچنین میگوید که در سال ۹۹، اضافه حقوق نداشته است و تنها ۷۰ درصد از حقوق خرداد ماه پرداخت شده است.