دیدارنیوز: خانم بورشچوفسکایا از اعضای ارشد موسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک با تمرکز بر سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه است. وی دارنده دکترای علوم سیاسی از دانشگاه "جورج میسون" آمریکا است. مشروح مقاله بورشچوفسکایا در نشریه نشنال اینترست آمریکا تقدیم میشود:
منبع: نشنال اینترست
نویسنده: آنا بورشچوفسکایا
مترجم: راستین یزدانپناه
آمریکا صدها میلیارد دلار در امور امنیتی عراق سرمایهگذاری کرده است، اما با رقابت فزاینده روسیه برای اعمال نفوذ در این کشور عربی روبهرو است. مسکو در حال بازی گسترده – گرچه آرام – ژئوپولیتیک است. بدتر آنکه سیاست گذاران ارشد در واشنگتن به این تحول رو به جلو، پاسخی ندادهاند. اکنون در عراق، رئیسجمهور و نخستوزیر طرفدار آمریکا اداره کشور را برعهده دارند، یعنی برهم صالح و مصطفی کاظمی. اما کرملین میداند آنها در موقعیتی بیثبات قرار دارند، لذا به تلاش خاموش خود برای اعمال نفوذ در این کشور ادامه خواهد داد. با توجه به سفر ماه گذشته کاظمی به واشنگتن و اهمیت گسترش روابط آمریکا و عراق، منافع روسیه، مسالهای با اهمیت است.
سوابق
کرملین در سال ۲۰۰۳ با تهاجم نظامی تحت فرماندهی آمریکا به عراق مخالفت کرد. این عملیات به سقوط صدام حسین انجامید، دیکتاتوری بیرحم که دنباله رو مسیر جوزف استالین بود. برکناری صدام نه تنها سبب شد کرملین موقعیت استراتژیک خود را در عراق از دست بدهد، بلکه هشداری بود برای آینده خودِ این کشور. یک تحلیلگر روسی در آوریل ۲۰۰۳ گفته بود: از آن زمان تاکنون کرملین بسیار تلاش کرده است تا به عراق بازگردد؛ فراتر از آن، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، از خود تصویری از یک قهرمان علیه سیاستهای آمریکا ارائه کرده است؛ سیاستهایی که از نظر دیگران گویی لازمالاجرا هستند. به ویژه به دنبال اعتراضات مسالمت آمیز انقلابهای رنگین در حوزه شوروی سابق در اوایل و اواسط دهه ۲۰۰۰؛ از نظر پوتین آمریکا بود که این تحرکات را هدایت کرد تا روسیه را تضعیف کند. در همین خصوص، اعدام صدام در دسامبر ۲۰۰۶ کرملین را به شدت عصبانی کرد؛ لذا منافع مسکو در عراق، تقریبا شبیه دیگر کشورهای منطقه، همواره از رنگ و بوی مقابله با نظم جهانی تحت امر آمریکا برخوردار بوده است.
بعد از آنکه ولادیمیر پوتین بیشترین بخش از بدهی ۱۲.۹ میلیارد دلاری عراق را به ازای توافق ۴ میلیارد دلاری نفتی بخشید، کرملین توانست قدری در عراق در سال ۲۰۰۸ اعمال نفوذ کند. این بدهیها مربوط به دوران شوروی بود. در سال ۲۰۱۲ شرکتهای نفتی "لوک اویل" و "گازپروم" روسیه وارد بازار انرژی کردستان عراق شدند. اما در سالهای اخیر، تلاشهای روسیه در این خصوص تشدید شده است، این روند از سال ۲۰۱۴ آغاز شد یعنی زمانی که عراق برای مبارزه با داعش به کمکهای فوری نیاز داشت و واشنگتن کمکهای نظامی را با تاخیر ارائه کرد. مسکو بلافاصله وارد عمل شد، مسالهای که بسیاری از عراقیها تا امروز به یاد دارند. علاوه بر آن، دو سال بعد، یکی از بزرگترین هیاتهای روسی در چندین سال گذشته به عراق سفر کرد تا علاوه بر تشدید این تلاشها، درباره همکاریهای بیشتر امنیتی با مقامات بغداد گفتوگو کند. چند سال سرمایه گذاریهای (روسیه) در عراق و کردستان عراق افزایش یافت و هم زمان توافقاتی در عرصههای تسلیحاتی و دیگر زمینهها حاصل شد.
اکنون کجا قرار داریم
بر اساس مذاکراتی که پارسال با عراقیها داشتم، بسیاری در عراق همچنان معتقدند روسیه تهدید "تروریسم سُنی" را بهتر از غرب درک میکند. این سوءبرداشت احتمالا نشان میدهد قرائتهای اشتباه روسیه در خاورمیانه چقدر برگشت پذیر است و از طرفی منعکس کننده آسیب پذیری منطقه نسبت به آن است، به ویژه در شرایطی که گزینه بهتر دیگری وجود ندارد. البته در واقع، حمایتهای روسیه همواره با هدف کسب نفوذ صورت گرفته است؛ قطعا کرملین دائما با داعش در حال جنگ نبوده و احتمالا در برخی موارد آن را تقویت نیز کرده است.
البته مساله انرژی، عاملی بسیار مهم برای نفوذ کرملین در عراق است؛ و معاملات انرژی مسکو در این کشور در سال ۲۰۱۷ و زمانی اهمیت بیشتری یافت که "روس نفت"، غول انرژی روسیه، ۳.۵ میلیارد دلار وام به دولت خودمختار کردستان عراق پرداخت و چندین قرارداد اضافی در زمینه انرژی با آن امضا کرد. این وام، به کردستان عراق حیاتی دوباره بخشید و در تعاملاتش با بغداد نقش یک اهرم نفوذ موثر را ایفا کرد؛ زیرا عراق خواستار کنترل فروشهای نفتی کردستان است و اکنون نیز باید با شرکت "نفت روس" در این زمینه معامله کند. سال بعد "نفت روس" همچنین سهم عمدهای در خطوط لوله نفتی کردستان به ترکیه خریداری و موافقت کرد یک خط لوله مشابه گازی در منطقه بسازد.
برای مسکو، مساله انرژی عمدتا یک ابزار سیاست خارجی است؛ و کنترل یک خط لوله نفتی مفاهیم استراتژیک دراز مدت دارد، حتی بیشتر از سودِ خالص. این دلیل اصلی علاقه مسکو به کنترل منابع نفتی عراق است. سال گذشته میزان کلی سرمایهگذاری روسیه در بخش انرژی عراق به ۱۰ میلیارد دلار رسید، و اوایل امسال بود که مقامات روسی از سه برابر کردن این رقم سخن به میان آوردند. جاه طلبی موضوع مهمی است، و انتقال پیام به عامه مردم به همان اندازه اهمیت دارد، حتی اگر این اعداد و ارقام محقق نشود.
با این وجود ارتباطات مسکو در عراق، فراتر از مساله انرژی است. "ماکسیم ماکسیمف" سفیر روسیه در عراق در ماه می گذشته گفت: در سال ۲۰۱۹ مجموعا ۶۰ دیدار بین مقامات روسی و عراقی صورت گرفت که "این به معنای آن است که در هر ماه پنج هیات در روسیه و عراق فعال بودند." علاوه بر آن، در آگوست گذشته عراق (به همراه لبنان) به عضویت ناظر مذاکرات آستانه درباره سوریه درآمد؛ این مذاکرات با هدایت مسکو صورت گرفته و کرملین چندین سال از آن به عنوان ابزاری برای ایجاد یک مسیر دیپلماتیک موازی در خصوص سوریه استفاده کرده است تا آمریکا و "مخالفان واقعی بشار اسد" را از معرکه خارج کند.
ارتباط با شبه نظامیان
اما شاید مهمترین چیزی که از نظرها دور مانده، ارتباطات مسکو با شبه نظامیان شیعه تحتالحمایه ایران است که قاعدتا باید مایه نگرانی خاص برای واشنگتن باشد، به ویژه با توجه به تعاملات روسیه با ایران در خاورمیانه. اوایل آوریل ۲۰۱۲ بود که شبکه RT (راشا تودی) بلندگوی تبلیغاتی کرملین، در زبان عربی اعلام کرد "شیخ القراوی" نماینده مقتدا صدر ـ رهبر دمدمی مزاج شیعه ـ در حال دیدار از مسکو است. صدر و طرفدارانش شدیدا مخالف تلاشهای آمریکا در عراق هستند؛ صدر در سالهای گذشته از خود چهره سیاستمداری با نفوذ ارائه کرده است که با تمام طرفها، تعامل و از آنها استفاده میکند، ویژگی خاصی که احتمالا به چشم روسیه آمده است، زیرا خود آن نیز همین گونه عمل میکند. تعدادی از اعضای شبه نظامیان حشدالشعبی نیز که با ایران مرتبط هستند، در سپتامبر ۲۰۱۹ به مسکو سفر کردند. گزارشها حاکی است، ماکسیمف هم در آگوست گذشته با "فالح الفیاض" یکی از رهبران حشد دیدار کرد. علاوه بر آن، مقامات ارشد عراقی در محافل خصوصی مکررا از ارتباط حشد با مسکو میگویند.
با وجود خطرات موجود، مسکو نیز متعهد است برای نفوذ در علاق تلاش کند. در اواخر سال ۲۰۱۹ و در بحبوحه اعتراضات گسترده ضد دولتی که بسیاری از دیپلماتهای غربی را نگران کرده بود، و برخی نیز از بیم مسایل امنیتی عراق را ترک کرده بودند، سفارت روسیه همچنان باز بود و حتی "سرگی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه از بغداد و اربیل نیز دیدن کرد. به دنبال اعتراضات و تشکیل دولت کنونی در عراق، مسکو نه تنها با دقت نظارهگر تحولات بود، بلکه برای حفظ نفوذ و ارتباطاتش تلاش کرد و همچنان نیز به همین منوال عمل میکند.
مسکو قطعا ارتباطات بسیار گستردهای در دولت کنونی عراق دارد. رسانههای روسی، در ماه می امسال اعلام کردند مصطفی کاظمی، نخستوزیر عراق از طریق ماکسیمف، از پوتین دعوت کرد به بغداد سفر کند.
هر بار که شدت تیرگی روابط بغداد یا اربیل با واشنگتن زیاد میشود، کرملین از فرصت به وجود آمده برای داخل کردن خود، دریغ نخواهد کرد. مثلا بعد از کشته شدن ژنرال قاسم سلیمانی در حملات آمریکا در بغداد و افزایش تنشها، مقامات روسی و عراقی درباره تعمیق همکاریهای نظامی گفتوگو کردند.
راه پیشرو
اینگونه نیست که مسکو به خاطر این مسائل، در آستانه هجوم به عراق باشد تا جایگزین ایران یا آمریکا شود. بلکه کرملین به آرامی در حال اعمال نفوذ در بخشهای مهم عراق و حمایت از نیروهای ضد آمریکایی در این کشور است؛ و حتی در شرایطی که مسکو با رقابت روبهرو است، اهمیت تلاش ژئوپولیتیک را برای اعمال نفوذ در عراق درک کرده است، آن هم در شرایطی که تعهدات واشنگتن (در قبال عراق) ماهیتی متغیر یافته است. در عین حال مسکو با وجود اختلافات تاکتیکی با ایران، نه تنها هیچ علامتی مبنی بر جدایی از تهران نشان نمیدهد، بلکه همچنان به چین نزدیک میشود، عامل دیگری که در حال تلاش برای نفوذ در عراق است.
انتخابات زودهنگام پارلمانی عراق، در تابستان یا پاییز ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد؛ و اگر نیروهای طرفدار ایران صاحب کرسی مجلس بشوند، گشایش بیشتری برای روسیه نیز صورت خواهد گرفت؛ لذا آمریکا باید حضور خود را در عراق گسترش دهد، نه تنها برای تامین امنیت و مقابله با نفوذ ایران، بلکه به منظور برخورد با نفوذ روسیه در این کشور. نفوذ روسیه در عراق، فساد را افزایش داده، به تشدید تنشهای قومی و نژادی منجر شده، سبب خواهد شد آزادی شکننده که به سختی حاصل شده است، محدود شود.
هم زمان که سیاست خارجی آمریکا به سمت رقابت گسترده قدرت با روسیه و چین میرود، عراق به عنوان یک شریک استراتژیک اهمیت مییابد. آمریکا بیشتر و طولانیتر از آن در عراق سرمایه گذاری کرده است تا اکنون از این کشور رویگردان شود.