دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: هنوز وزیرخارجه سوئیس از ایران نرفته، وزیرخارجه هند به ایران میآید. هر کدام با وعدههای اقتصادی با مقامات ایرانی دیدار کردهاند. پیش از این نیز چینیها برای بستن قرارداد ۲۵ ساله وارد ایران شدند. اما سوال اصلی این است که آیا در شرایطی که ایران تحریم است و مبادلات پولی و کالایی به حداقل رسیده است، چنین وعدههایی عملی خواهد بود یا خیر؟
به گزارش ایسنا، سابرامانیام جایشانکار، وزیر امورخارجه هند در جریان سفر کوتاه خود با مقامات ایرانی دیدار کرد و در این دیدارها طرفین در خصوص آخرین تحولات روابط دو جانبه، مهمترین مسائل منطقهای و بینالمللی گفتوگو و تبادل نظر کردند. ایگناتسیو کاسیس، وزیر امورخارجه سوئیس نیز بعد از دیدار با محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران در توئیتر خود نوشت: «صلح، توسعه اقتصادی و حقوق بشر از موضوعات بحث ثمربخش با همتایم ظریف بود.»
بعد از خروج آمریکا از برجام و فشار حداکثری به ایران و همچنین ورود نکردن ایران به FATF و مسائل دیگر، ارتباط اقتصادی ایران با دیگر کشورها غیر ممکن به نظر میرسد؛ اما در هفته اخیر شاهد رفت و آمد دیپلماتهای کشورهای مختلف به ایران هستیم که با وعدههای جدید میآیند. با این حال به نظر میرسد این وعدهها بیشتر شواف سیاسی است و در عمل راه به جایی نخواهد برد. دیدار برای بررسی عملی شدن وعدههای دیپلماتهای هند، سوئیس و حتی چین و روسیه با محمود جامساز، بهنام ملکی و علی بیگدلی به گفتوگو پرداخت.
هیچ کشورى قادر نیست در انزواى سیاسى و اقتصادى جلو رودمحمود جامساز، کارشناس اقتصاد بینالملل میگوید: «مدتهاست که روابط دیپلماتیک سیاسى و اقتصادی ایران و غرب بهویژه آمریکا در شرایط بسیار نامطلوبى قرار دارد. اخیراً نمایندگان آژانس هم به ایران آمدند و گزارشی تقریباً علیه ایران دادند، قطعاً این مسئله در تصمیمات کشورهای اروپایی تأثیر میگذارد. سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران است و در سفر خود به ایران مناسبات سیاسی را انجام میدهند تا بتوانند ایران را تا انتخابات آمریکا به یک نحوی پای میز مذاکره بنشانند. اما به اعتقاد من آن مذاکرهای که قرار است انجام شود، با دونالد ترامپ انجام نخواهد شد، اگر هم قرار است مذاکرهای انجام شود حتماً با کشورهای اروپایی است. کشورهای اروپایی هم انتظاراتی بیش از برجام دارند، یعنی مسئله موشکهای بالستیک، موشکهای کروز و برداشتن گام پنجم کاهش تعهدات ایران از برجام که این خودتقریباً نقض برجام است، مسائل منطقهای و مسائل دیگری مطرح خواهند کرد. این فقط مربوط به مسائل هستهای ایران و برجام و قطعنامه ٢٢٣١ شوراى امنیت سازمان ملل نمیشود. ایران هم از ابتدا موضع سفت و سختی در برابر این خواستهها داشته است. ایران به یک نحوی وقت کشی میکند تا تکلیف انتخابات آمریکا روشن شود. اگر دونالد ترامپ پیروز انتخابات باشد تحریمها همین طور ادامه مییابد و ممکن است بر شدت آن هم افزوده شود و اگر مکانیسم ماشه را هم یک طرفه اجرا کند باز از نظر اقتصادی و سیاسی به هیچوجه به نفع ایران نیست. از طرف دیگر کشورهای اروپایی و مخصوصاً انگلستان شرکای مهم تجاری آمریکا هستند و به طور سنتی با آمریکا در ارتباط هستند. اگر توافقی انجام نشود و یک هدف مشخصی معلوم نشود قدر مسلم اروپاییها دنبالهرو آمریکاییها خواهند بود. اما وضعیت چین مقداری فرق میکند. چین دومین قدرت بزرگ اقتصادى جهان است و با آمریکا بر سر مسائل سیاسی و اقتصادی و سایبرى روابط پر تنشى دارد. با این حال چین تجارت خارجی گستردهاى با آمریکا دارد. بهطوریکه مازاد تجارى چین در تجارت با آمریکا به ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار میرسید و لذا در تلاش است که این بازار بزرگ را از دست ندهد.»
وی در مورد راه نجات ایران برای دسترسی به وعده کشورهای مختلف بیان میکند: «یکی از مهمترین مسائلی که برای اروپا مطرح است مسئله FATF و کنوانسیونهای وابسته به آن مثل پالرمو، سی اف تی و... است، زیرا با عدم تصویب این کنوانسیون شفافیت تراکنشهای مالى ایران بیش از پیش زیر سوال رفته است. تا این شفافیتها مشخص نشود من فکر نمیکنم مذاکراتی شروع شود. اگر قرار باشد مناسبات سیاسی اینطور استمرار پیدا کند که مثلاً کشور سوئیس کنسولگری در ایران باز کند و شرایط را به گونهای برای ایران تسهیل کند که ایران پای میز مذاکره بیاید، ایران باید با خردورزى با آن روبهرو شود. اما سفر وزیر امورخارجه سوئیس بهمنظور ایجاد راهکارهاى مالى آن هم محدود به غذا و دارو بوده است و وى در حد و وزن سیاسى نیست که بتواند نقش میانجى را بین ایران و آمریکا ایفا کند. اکنون ایران با تنگناهاى مالى طاقت فرسایى دست به گریبان است و باید اقتصاد تضعیف شده خود را سامان بخشد. در غیر این صورت با از دست دادن اعتماد مردم و خشم فروخفته آنان از تجمیع مطالبات قانونى خود روبهرو خواهد شد؛ لذا دولت امیدوار است با رفتن ترامپ شاید بتواند با دموکراتها به مصالحهاى دست یابد. اما حتی اگر دموکراتها بیایند، آقای جو بایدن و خانم کاملا هریس نیز به سرعت قادر به برداشتن تحریمها نیستند. زیرا اگر مذاکرهاى هم حتى با کمى تعدیل در مواضع طرفین صورت گیرد همانطور که عرض کردم علاوه بر تغییرات در مفاد برجام مسائل دیگرى از سوى آمریکا و سه کشور اروپایی امضاء کننده برجام مطرح خواهد شد که خوشایند ایران نیست زیرا برجام دیگر آن برجام سابق نیست و ایران هم که بر مواضع خود ایستاده است؛ بنابراین این کش و قوس سیاسى تنشزا ادامه مىیابد و بیشترین زیان متوجه ایران خواهد بود.»
جامساز میگوید: «کشورهای امضا کننده برجام در سطح جهانى از مبادلات اقتصادى و روابط سیاسی مطلوبی برخوردار هستند، ولی ایران از این نظر در انزوای سیاسی و اقتصادی است و مخصوصاً در تجارت خارجی به شدت تضعیف میشود و به تبع آن تولید داخلی هم آسیب میبیند. به هر حال ما در اقتصادمان باید یک نگاه برونزا هم داشته باشیم، یعنی نگاهی که بتوانیم در زنجیره اقتصاد جهانی قرار بگیریم؛ ما الان خارج از این زنجیره هستیم. با هیچ بانک بینالمللی، اروپایی و آمریکایی و حتی چینی و روسی نمیتوانیم مبادلات بانکى انجام دهیم. چون روسیه هم از جانب آمریکا تحریم است و نمیخواهد شرایط را بدتر از این کند. کما اینکه اسرائیل را هم برای اینکه آمریکا تحریمهای روسیه را بردارد، واسطه قرار داده است. در هر حال در این شرایط ما اوضاع سختی را تجربه خواهیم کرد. به اعتقاد من با ادامه این شرایط درآمدهای ارزیمان بسیار کمتر خواهد شد و دور زدن تحریمها مشکلتر میشود. وقتی منافذ ورودی ارز ما کاملا"بسته شود، به تبع آن درآمدهای ریالی دولت هم کاهش پیدا میکند. با توجه به بودجهای که امسال با کسرى دویست هزار میلیارد تومان کسری پنهان تراز شده و هزینههاى مهار کرونا و جبران خسارتهاى مردم و کسبوکارهاى آسیب دیده هم به آن اضافه شده دولت در نهایت تنگنا قرار گرفته است. در حالت فعلی به اعتقاد من باید دیپلماسی سیاست خارجی و سیاست داخلی ایران با لحاظ منافع ملی مقدارى دستخوش تغییرات شود و این امر مستلزم آن است که اندیشمندان سیاسی و اقتصادی در درون دولت و حاکمیت به یک همیاری و همکارى مشترک فارغ از روابط سنگین و تحلیل برنده قواى یکدیگر با کنشى خردگرایانه در جهت حل مسائل بنیادین ساختارى با هدف بهبود روابط داخلى و خارجى اقدام کنند. امروزه هیچ کشورى قادر نیست در انزواى سیاسى و اقتصادى زندگى کند.»
این سفرها بده و بستانهای سیاسی است، نه اقتصادیبهنام ملکی، کارشناس اقتصادی بینالملل در خصوص سفر وزیرخارجه سوئیس و هند میگوید: «به هر حال ایران باید تمام تلاش خود را بکند تا مشکل مبادلات خارجی را حل کند. با ارتباطات دو یا چند جانبه بتواند نقشی ایفا کند که تحریمها را خنثی یا تعدیل کند. اما اینگونه نیست که همه مشکلات ما این مسئله باشد. یک بخش عمدهای از مشکلات ما داخلی است. دست مجلس، دولت، قوهقضاییه و سایر نهادها است که باید به سهم خودشان آن مشکلات و موانعی را که بر سر راه توسعه و تولید است بردارند. اما شاهد اراده جدی نیستیم.»
وی در ادامه بیان میکند: «در حقیقت این رفت و آمدها بده بستانهای سیاسی است و نه اقتصادی. به هر حال نقش آمریکا در اقتصاد جهانی پررنگ است. گاهاً بعضی از مقامات میگویند چین و روسیه هم دروغ میگویند و فقط شعار میدهند. بعضیها هم میگویند اگر این کشورها بخواهند میتوانند کاری کنند. اگر یک ارادهای بود که فقط ترکیه، چین، روسیه و ایران و گروه شانگهای که تحت تحریم آمریکا هستند با هم همکاری کنند، چه بسا میتوانستند بخش قابل توجهی از تحریمها را خنثی کنند. اما به نظر میرسد که این اراده وجود ندارد. از سوی دیگر، چون ایران عضو FATF نیست حتی چین و روسیه هم نمیتوانند خیلی با ما مراوده داشته باشند. مقامات تصمیم گیر در کشور به نظر میرسد دوگانه صحبت میکنند. این موضوع یک مشکل است که باید رفع شود.»
به غیر از کالاهای دارویی و مواد غذایی امکان هیچ مبادله تجاری وجود نداردعلی بیگدلی، کارشناس بینالملل در مورد اهداف این سفرها میگوید: «هر کدام اهداف و مأموریتهای متفاوتی دارند. وزیر امورخارجه سوئیس با توجه به اینکه حافظ منافع آمریکا است و در خیلی از کشورها مثل مصر حافظ منافع ما است، ناچار است روابطش را با ما نزدیکتر نگه دارد. تنها کشوری است که در دنیا عضو سازمان ملل متحد نیست و همه بی طرفی آن را پذیرفتهاند، یک مرتبه هم برای ما در این کوران تحریم، کالاهای دارویی و پزشکی فرستاده است. الان هم به دنبال این است که این کارها گسترش بیشتری پیدا کند و طلب ایران از کره جنوبی را بگیرد. فقط در این محدوده میتواند به ما کمک کند. در مورد هند نیز این کشور با ایران در چابهار سرمایه گذاریهای مشترکی دارد و شاید به دنبال گسترش این سرمایه گذاریها هستند. سرمایه گذاریها هم با مجوز آمریکا صورت گرفته است. به خاطر اینکه هم به هند و مخصوصاً افغانستان کمک شود تا کالاهای هندی از چابهار به هندوستان ترانزیت شود و وارد ایران نشود. با این حال ما به هیچوجه نمیتوانیم مبادلات مالی داشته باشیم تا تحریمهای آمریکا وجود دارد و FATF را تصویب نکردیم، برای ما امکان مبادله بانکی وجود ندارد؛ بنابراین تجارت هم مسدود میشود.»
وی در ادامه میگوید: «وقتی یک خبرنگار با وزیرخارجه سوئیس مصاحبه میکند ناچار است بگوید ما به دنبال این هستیم این مبادلات صورت بگیرد. حال به آن طرف قضیه اشاره نمیکند که ایران اصلاً مجاز به این کار نیست و این تحریمهای دوگانهای که علیه ما وضع شده، یعنی آمریکا و کشورهایی که طرفدار آمریکا هستند از جمله کره جنوبی و سوئیس، اصلاً مجاز نیستند که بدون مجوز آمریکا را بگیرند، با ما مبادله تجاری داشته باشند. ایران هم بدش نمیآید با مانور بر سفر این دیپلماتها مقداری جامعه را آرام کند و این سختی و سنگینی اقتصادی را یک مقداری بر مردم آرام کند. اما به هیچوجه غیر از کالاهای دارویی و مواد غذایی امکان ندارد آنها بتوانند با ما مبادله تجاری برقرار کنند.»
بیگدلی در مورد اینکه سوئیس و هند به دنبال این هستند که منطقه دچار تنش بیشتر نشود به ایران آمدهاند، میگوید: «اصلاً ایران دیگر نمیتواند در منطقه مسئلهای ایجاد کند. یکی از تهدیدات بالقوه آمدن اسرائیل به منطقه خاورمیانه است، یعنی ما قبلاً ۱۲۰۰ کیلومتر با اسرائیل فاصله داشتیم، الان فاصله ما به ۱۰ یا ۱۲ کیلومتر رسیده است. در آینده نزدیک اسرائیلیها در خلیج فارس پایگاه نظامی خواهند زد. همچنین ممکن است در آینده همان کاری که با سوریه و عراق کردند (سایتهای هستهایشان را زدند) در مورد ما هم بخواهند همین کار را کنند. مقامات سیاسی و نظامی ما باید بسیار با احتیاط در خلیج فارس اقدام کنند. آن گشاده دستی که ما در خلیج فارس داشتیم دیگر به پایان رسیده است و شرایط، حلقهها را بر ما تنگتر میکند؛ بنابراین ایران در شرایط فعلی دست به هیچ اقدام تحریک آمیزی نخواهد زد، چون با بقای خودش مغایرت دارد.»