دیدازنیوز - آرش محمدنیا: این روزها بحث در مورد بازار سهام در اغلب محافل جریان دارد و بسیاری از سهامداران به ویژه تازهکارها در تبادل اخبار غیرموثق و شایعات، درباره بازار از هم پیشی میگیرند. در نهایت آنها که خود را خبرهتر از دیگران معرفی کردهاند با ادعای داشتن ارتباطاتی در سازمان بورس یا فلان کارگزاری، شرکت حقوقی یا بانک با دادن چند سیگنال خرید یا فروش و معرفی چند سهم، حرف خود را بر کرسی مینشانند.
در واقع کسانی که در این جمعها و به طور کل در کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی و... بدون داشتن هیچ اطلاعاتی در مورد استراتژی معاملاتی ِ مخاطبان، توصیه به خرید یا فروش سهام میکنند قطعا از سواد ابتدایی برای تحلیل بازار سهام، برخوردار نیستند.
هر معاملهگر در هر بازاری که معامله انجام میدهد از یک استراتژی معاملاتی استفاده میکند و در بازار سهام نیز به تعداد معاملهگران با سرمایهها و اهداف مختلف، استراتژیهای معاملاتی با کیفیتهای متفاوت وجود دارد.
در واقع کسی که بدون هیچ مطالعه و برنامهریزی، تنها سهام یک شرکت را خریده و در بازه زمانی بلندمدت، صرفا تحت تاثیر تورم روی قیمت سهم به سود رسیده است هم استراتژی معاملاتی از نوع بی کیفیت دارد و همچنین معاملهگران با تجربه و آموزشدیده که روزانه از بازار سهام، کسب سود میکنند استراتژی معاملاتی متناسب با سرمایه، وقت و دانش خود دارند.
بازار سرمایه غالبا نوسانات و هیجانات زیادی دارد و یک معاملهگر موفق با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت خود با تدوین قوانینی ساده و یا پیچیده، تلاش میکند سرمایه خود را مدیریت کند و در زمان معین به سودی که از قبل پیشبینی کرده است برسد.
در همه بازارها همیشه شایعات و احساسات گوناگونی چون ترس، طمع و خشم با نسبتهای مختلف وجود دارد و راه غلبه بر آن و مدیریت سرمایه این است که معاملهگر برای خود، مجموعهای از قوانین مدون، وضع کرده و از آن در تمام شرایط و وضعیتهای بازار، پیروی کند.
داشتن استراتژی معاملاتی، مستلزم تعیین چند اصل اساسی برای هر معاملهگر است. مهمترین قسمت تعیین استراتژی، مشخص کردن تایمفریم یا بازه زمانی معامله است.
معاملهگران حرفهای اغلب در بازه زمانی کوتاه به طور مثال ساعتی و یا روزانه، سهمهایی را انتخاب کرده و پیش بینی میکنند در همان بازه زمانی، سود مورد انتظارشان را کسب کنند؛ قطعا معیارهای انتخاب و خرید سهم برای این معاملهگران با دیگران متفاوت است.
به طور مثال اگر کارمندی از محل پسانداز خود برای کسب سود، اقدام به خرید سهام کند نباید بازه زمانی ساعتی، روزانه و یا هفتگی را برای معامله انتخاب کند و برای کسانی که دارای مشاغل حساس و زمانبر هستند بازه زمانی مناسب برای معامله، ماهانه و حتی سالانه است و در غیر این صورت، هیجان بازار بر شغل اصلی و حتی زندگی شخصی آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت و همچنین به دلیل نداشتن فرصت کافی برای دریافت آموزشهای اولیه و رصد دائمی بازار، خرید و فروش در بازه زمانی کوتاه، منجر به ضرر و به دنبال آن دلسردی از بازار خواهد شد.
بعد از تعیین بازه زمانی معامله، مراحل بعدی تعیین چارچوب استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه اغلب برای کسانی کاربرد دارد که از فرصت کافی برخوردارند و آموزشهای اولیه را گذرانده و قصد دارند به صورت حرفهایتر در بازار حضور داشته باشند.
معاملهگرانی که قصد دارند در بازههای زمانی کوتاهمدت معامله کنند باید از توانایی کافی برای تحلیل تکنیکال، بنیادی و رفتاری بازار، برخوردار بوده و از ابزارها و راهنماییهای این علوم برای انتخاب سهام، بهره ببرند.
حرفهایها باید در استراتژی معاملاتی خود، میزان تاثیرگذاری هر کدام از تحلیلهای تکنیکال، بنیادی و رفتاری را وزندهی و مشخص کرده و حتی به طور مثال در تحلیل تکنیکال مشخص کنند از چه ابزارهای تحلیلی استفاده میکنند و میزان اعتبار خروجی هر کدام به چه اندازه است یعنی با چه ضریبی روی انتخاب نهایی سهم، توسط معاملهگر تاثیر میگذارند. در مورد تحلیل بنیادی و رفتاری نیز همین مراتب باید معین و مکتوب شود.
با استفاده از علوم و روشهای ذکر شده باید نقطه ورود برای خرید و همچنین نقطه خروج برای فروش را از قبل تعیین کرده و دقیقا بر اساس آن معامله انجام شود.با انجام این روش در معاملات، هم حد ِ سود رعایت میشود، یعنی معاملهگر محدودهای از قبل تعیین کرده که با رسیدن قیمت به آن محدوده از معامله خارج شود و سودش در آن معامله را حفظ کند. همچنین حد ضرر در نظر گرفته میشود یعنی معاملهگر محدودهای را برای ریسک معامله در نظر گرفته و وقتی قیمت سهم وارد آن محدوده شد از ضرر بیشتر جلوگیری کرده و اقدام به فروش میکند.
استراتژی معاملاتی اغلب بعد از چندین ماه آموزش و کسب تجربه در فضای واقعی بازار شکل گرفته و عموما با روش آزمون و خطا اعتبارسنجی میشود و ممکن است در ابتدای کار، بارها توسط معاملهگر اصلاح شود. چیزی که قطعا باید به آن توجه شود پایبندی بی کم و کاست معاملهگر به قوانین و بایدها و نبایدهایی است که خود آنها را وضع کرده است.
در بازار پر سودی که سرشار از شایعات و احساساتی چون ترس و طمع است تنها کسانی که به استراتژی معاملاتی خود پایبندند و پا در کفش دیگران نمیکنند و گوش خود را بر سیگنالهایی که از همه جا سرازیر شده است میبنندند، در مدیریت سرمایه خود موفقاند و به سود میرسند.