اصلا این قصه شمال رفتن سر دراز دارد و ربطی به امسال و سالهای اخیر ندارد، اگر کمی به فیلمها حتی مسابقههای ورزشی و خانوادگی ساخته شده در دهههای اخیر نگاهی بیاندازید متوجه میشوید که همه نه، اما بخشی از آنها تمام عیار شهرهای شمالی و جاذبههای آن را به رخ بیننده کشیدهاند و این جاذبهها ناخوداگاه هر آدمی را وسوسه میکند که برای یکبار هم شده به آن شهر سفر کند.
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: اصلا این قصه شمال رفتن سر دراز دارد و ربطی به امسال و سالهای اخیر ندارد، اگر کمی به فیلمها حتی مسابقههای ورزشی و خانوادگی ساخته شده در دهههای اخیر نگاهی بیاندازید متوجه میشوید که همه نه، اما بخشی از آنها تمام عیار شهرهای شمالی و جاذبههای آن را به رخ بیننده کشیدهاند و این جاذبهها ناخوداگاه هر آدمی را وسوسه میکند که برای یکبار هم شده به آن شهر سفر کند.
آمار غیر رسمی میگوید بیش از دو میلیون مسافر در مدت پنج روز اخیر وارد سه استان شمالی شدند که استان مازندران رتبه اول و گیلان رتبه دوم پذیرش مسافر را داشت؛ استانهایی که از روز اول شیوع کرونا در وضعیت قرمز قرار داشتند و دارند و دور از ذهن نیست که دو هفته دیگر آمار ابتلا به کرونا در این استانها رشد صعودی داشته باشد.
در این گزارش نه قصد داریم برای مردم تعیین تکلیف کنیم که سفر بروید یا نروید و نه به دنبال این هستیم که از مشکلات و خطرات شیوع کرونا بگوییم، چون همه از چند و چون آن آگاه هستند؛ نکته قابل بررسی این است که چه کسانی و با چه هدفی در این شرایط به استانهای شمالی سفر کردند؟ هدف از این سفرها گشت و گذار به معنای گردشگر است یا فقط هدف سفر و زدن به دل جاده است؟ چه بخشی از جامعه تن به این سفرها میدهند، کسانی که شرایط مالی مناسبی دارند و در مقصد خانه و ویلایی دارند یا کسانی که به دنبال کمپ زدن در دل کوه و جنگل و درست کردن جوجه کباب هستند؟
قمر فلاح، جامعه شناس شهری هم یکی از ایرادهای جامعه کنونی را امر و نهی کردن از سوی دستگاههای ذیربط میداند و میگوید: «در شرایطی که مردم ماههاست درگیر ویروس کرونا هستند و آستانه تحملشان کم شده، امر و نهیها مانند سفر نروید، بیرون نروید، چنین کنید و چنان نکنید دردی را دوا نمیکند و بهتر است مردم و دولت دست به دست هم بدهند تا بیش از این با مشکلات دست و پاگیر سرشاخ نشویم.»
او در گفتوگو با دیدار، بالا رفتن سفر در هفته اخیر را از چند جنبه بررسی کرد.
اولین پرسشی که مطرح میشود این است که چرا مردم سفر میروند؟ جواب آن کاملا مشخص است، چون سفر رفتن یک امر اجتماعی است و هر فرد یا افرادی که تصمیم به سفر میگیرند با مجموع چند دلیل این کار را انجام میدهند و نمیتوان این حق را از آنها گرفت. اما در شرایط کنونی این سفر رفتن زوایای دیگری هم به خود گرفته است یعنی اینکه تنها این مسافران نیستند که آسیب میبینند، بلکه ساکنان شهرهای مقصد هم زندگیشان به خطر میافتد.
اینکه دولت هم در این میان نقش مهمی در ایجاد انگیزه برای رفتن یا نرفتن مردم به سفر دارد یا خیر نیز موضوع دیگری بود که فلاح درباره آن چنین میگوید: «دولت مهمترین نقش را در آموزش و مدیریت شرایط کنونی دارد، اما متاسفانه به جای آموزشهای درست و اصولی به دنبال اجرای مسائل دستوری و بروید و نروید گفتن است. وقتی یک حرف درست و منطقی گفته نمیشود مردم هم دیگر اعتماد نمیکنند، مردم آمارهای منتشره درباره ویروس کرونا را باور ندارند و تصورشان این است که همه چیز دروغ است و در یک سردرگمی و بلاتکلیفی بدی قرار دارند. شاهد بودیم که یک کارشناس رفتن به سفر در ایام عاشورا و تاسوعا را مخالف شرع و عرف نمیداند و یکی دیگر میداند؛ همه این تناقضها باعث شده مردم نتوانند تصمیمهای درستی بگیرند و به نقطهای میرسیم که با آمار عجیب سفر مواجه میشویم.»
کارشناسان معتقدند: اصطلاح "عشق شمال رفتن" مختص پایتخت نشینان است؛ یعنی بسیاری از مردم پایتخت وقتی با عددهای قرمز تقویم روبهرو میشوند و میفهمند تعطیلی در پیش است، بار و بندیل را جمع میکنند و دل به جادههای شمال میسپارند. برای بسیاری از مردم، سفر یعنی شمال و لاغیر.
مسئولیت و اخلاق اجتماعی کمرنگ شده است
این جامعه شناس هم معتقد است: «استانهای شمالی از دیرباز به دلیل تنوع آب و هوایی و داشتن کوه، جنگل و دریا و از همه مهمتر مهمان نواز بودن مردمانش بیشتر مورد توجه مردم برای سفر بودند، اما اینکه جاذبههای استانهای دیگر به خوبی معرفی نشده است هم میتواند دلیل دیگر این اتفاق باشد؛ اما در این میان نباید از پایین آمدن مسئولیت و اخلاق اجتماعی در میان مردم هم غافل شد و این دیگر ربطی به حکومت و دولت ندارد؛ خیلی از کسانیکه در این شرایط سفر میروند بیان میکنند که در سطح شهر مقصد ترددی ندارند و به اصطلاح از این خانه به آن خانه میروند، اما باز هم تاکید میکنم که این مشکل به تغییر مردم در بحث مسئولیت و اخلاق اجتماعی ربط دارد نه چیز دیگری.»
او ادامه میدهد: «روی آموزش اخلاق اجتماعی کار نشده، کسی درباره مسئولیت اجتماعی صحبتی نکرده است، هیچ کس نیامده روی دلایل موفقیت کشورهای دیگر در این زمینه تحقیق کند، اینکه چرا ژاپن در مواجهه با مشکلاتی از این دست موفق عمل میکند یکی از موضوعات مهمی است که به آن بی توجهی شد. ایرادی که به ما وارد است اینکه خود را داخل میدان حادثه نمیبینیم و فکر میکنیم اتفاق برای دیگری است و ما از آن مبرا هستیم و همین دیدگاه اجازه نداده ما اخلاق و مسئولیت اجتماعی بهروز و روشنی داشته باشیم.»
فلاح تاکید میکند: «از سوی دیگر وقتی دولت فیلمهای هجوم مردم کشورهای دیگر به فروشگاهها برای برداشتن مواد خوراکی و حتی دستمال کاغذی را نشان میدهد نمیتوان انتظار داشت که مردم برای رهایی از بحرانی که با آن دست و پنجه نرم میکنند حالت تهاجمی به خود نگیرند که این تهاجم میتواند مثل سایر کشورها به فروشگاهها باشد یا به سمت جادهها.»
جاذبههایی که غیر قابل انکار است
دریا و جنگل جاذبهای است که نمیتوان به راحتی از آن گذشت و به نظر میرسد کفه ترازو این دو جاذبه سنگینتر از مثلا دیدن موزه یا حتی بناهای تاریخی باشد، محمد یکی از مسافرانی که تعطیلات هفته اخیر را در رامسر گذارنده است این موضوع را تایید میکند و میگوید: «شمال هم دریا هست هم جنگل. راحتتر هم میتوانیم خانهای اجاره کنیم. در شهرهای دیگر سختگیریهای زیادی وجود دارد، اما اینجا آرامش داریم. شمال با قیمت مناسب راحت ویلا اجاره میکنیم و تا صبح هم میتوانیم لب دریا با دوستانمان وقت بگذرانیم. شما بگویید در کدام شهر میتوانیم این چنین خوش باشیم. از زمان شروع کرونا هم نشد جایی برویم و این تعطیلات بهترین فرصت بود که استرس و نگرانیهای این چند ماه را از تن بیرون کنیم.»
محسن یکی از دوستان محمد حرفهایش را تأیید میکند و میگوید: «شمال نسبت به شهرهای دیگر خرج زیادی ندارد. فقط پول ویلا میدهید. راه نزدیک است و هر موقع اراده کنی میتوانی برگردی؛ ما با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی رفتیم و برگشتیم و کلی مواد ضدعفونی و ماسک با خودمان برده بودیم و به جز یکی دوبار برای خرید نون دیگه بیرون نرفتیم.»
تاب آوری باید آموزش داده شود
فلاح هم حرفهای محمد و محسن را تایید میکند و میگوید: «داستان ویروس کرونا طولانی شد و همه خسته شدند و تنها کاری که در این میان نهادهای ذیربط باید انجام دهند این است که با دعوت مردم به صبر و شکیبایی آنان را به تاب آوری دعوت کنند، باید برنامههای آموزشی درباره نتایج خوب صبوری ساخته شود تا مردم صبوری بیشتری کنند.»
یکی از موضوعات مهم مطرح شده این است که عدهای پیش از آغاز محرم، برگزاری مراسمهای عزاداری و برپایی هیاتها را به شدت نقد کردند و گفتند که این تجمعات باعث شیوع کرونا میشود، اما واکنش جدی به سفر رفتن و قفل شدن جادهها نداشتند، این موضوع را هم با فلاح مطرح کردیم و پرسیدیم آیا میشود قشر شمال برو را از سایر قشرهایی که ترجیح دادند به جای رفتن به سفر، عزاداری کنند، جدا کرد و گفت آنهاییکه شمال رفتند قشر مرفه و متوسط رو به بالا هستند که به نظرشان سفر رفتن باعث شیوع کرونا نمیشود، اما بقیهای که سفر نکردند، با عزاداری باعث شیوع کرونا شدند؟
فلاح چنین پاسخ داد: «صحبت کردن درباره این مسایل نیاز به تحقیق و بررسی دارد و نمیتوان به راحتی همه آدمها را قضاوت کرد و نتیجه آن را به همه تعمیم داد، از آن طرف هم نمیتوان به طور قاطع گفت آنهایی که رفتند سفر پولدارند و مرفه و آنهاییکه نرفتند فقیرند و بی پول، پس دسته اول باعث شیوع ویروس کرونا میشوند و دسته دیگر نه و برعکس. اما نکتهای که نمیتوان آن را نادیده گرفت این است که تا زمانیکه درگیر کرونا هستیم باید آموزش و نکات لازم به مردم گوشزد شود و مردم هم باید همکاری کنند تا هر چه زودتر این ویروس بار سفر ببندد و از ایران و جهان برود.»
سفر رفتن در ایران احتیاج به فرهنگسازی دارد و در شرایط کنونی این کار باید با کار کارشناسانه و آگاه سازی مردم همراه باشد تا بتوانیم تا زمانیکه ویروس کرونا وجود دارد هم زندگی را ادامه دهیم و هم سفر کنیم، البته با رعایت همه پروتکلهای بهداشتی.