دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: یکی از کارهایی که سازمانهای مردم نهاد و برخی گروههای خودجوش مردمی و حتی تعدادی از سازمانهای دولتی قبل از شروع سال تحصیلی انجام میدهند توزیع لوازمالتحریر و کیف و کفش و لباس در مناطق محروم است. آنها دانشآموزان این مناطق را که در بسیاری از نقاط کشور مانند سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، ایلام، هرمزگان و... زندگی میکنند را شناسایی کرده و این اقلام را به دست آنها میرسانند. البته نیازی نیست که راه دوری برویم و در استان تهران هم مواردی از این دست به وفور دیده میشود.
بخش زیادی از جمعیت دانشآموزی کشور در شرایطی به مدرسه میروند که توانایی تهیه ابتداییترین امکانات آموزشی نظیر دفتر و مداد را هم ندارند. سازمانهای مردم نهاد و گروههای مختلف خیریه با این اقدامات تلاش میکنند تعداد افراد کمتری به دلیل فقر از تحصیل و آموزش محروم شوند. این ماجراها فقط شامل حال خانوادهها و دانشآموزان کم بضاعت نمیشود و بسیاری از مدارس دولتی نیز از ابتداییترین امکانات محروم هستند. مدارس کپری، مدارسی که سیستم گرمایش و سرمایش ندارند، مدارسی که آب آشامیدنی ندارند و ... .
در چنین شرایطی بحرانی جهانی به نام کرونا نیز پا به میدان گذاشته است. وزارت آموزش و پرورش با ورود کرونا به کشور و تعطیلی مدارس به مانند دیگر کشورها به سراغ آموزش از راه دور رفت. البته این اقدام بعد از آن بود که تمام ارکان نظام آموزش و پرورش توانست از شوکی که در وضعیت جدید وارد شده بود عبور کند. بعد از حدود یک ماه بلاتکلیفی و آزمون و خطا در مدارس که از برنامههای مختلف استفاده شد وزارت آموزش و پرورش پا به میدان گذاشت و با معرفی اپلیکیشن «شاد» از مدارس خواست از این برنامه برای انجام امور آموزشی دانشآموزان استفاده کنند.
قبل از ورود به بحث شاد باید این پرسش را به صورت جدی مطرح کرد که وزارت آموزش و پرورش در طول حداقل سه دهه اخیر که اینترنت وارد کشور شده چه اقداماتی انجام داده است؟ در شرایطی که آموزش آنلاین یکی از مباحث جدی روز دنیا شده است بی توجهی به این پدیده آن هم به مدت سه دهه نیاز به پاسخگویی مسئولین امر در این سه دهه دارد. چگونه سه دهه برای آموزش از راه دور هزینه شده است، ولی در روز عمل و اجرا یک دفعه در کمتر از یک ماه اپلیکیشن شاد ارائه میشود و به گواه اکثر فرهنگیان این برنامه نیز کارایی لازم را ندارد و حتی در حد برنامههای پیام رسان مورد استفاده جامعه هم نیست.
این مسائل در شرایطی است که به گفته مسئولین مختلف آموزش و پرورش بیش از سه و نیم میلیون دانشآموز عضو شبکه شاد نشدهاند. عدم دسترسی به اینترنت در کنار نداشتن گوشیهای هوشمند وضعیتی را به وجود آورده که خطر ترک تحصیل برای این میزان دانشآموز مطرح میشود. برای حل این مساله نیز از همان رویکرد قدیمی استفاده میکنند.
محمد مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام در ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ خبر از اهدای ۱۵ هزار تبلت به دانشآموزان مناطق محروم داد. او در این باره گفت: با توجه به شرایط کرونا و برگزاری کلاسهای درس به صورت آنلاین و اینترنتی، بهزودی ۱۵ هزار تبلت به دانشآموزان این مناطق اهدا خواهیم کرد.
در شبکههای اجتماعی نیز دیده میشود که برخی گروههای خودجوش مردمی و سازمانهای مردم نهاد نیز به دنبال آن هستند که بعد از شناسایی خانوادههای محروم برای دانشآموزان آنها گوشی یا تبلت تهیه کنند. اما به راستی اهدای گوشی و تبلت به این دانشآموزان راهگشا است؟
اگر پای صحبت معلمان و فرهنگیان کشور بنشینید حتما به شما خواهند گفت که مساله امروز آموزش و پرورش و به صورت کلیتر عدالت آموزشی در ایران کرونازده، فقط عدم دسترسی ۳.۵ میلیون نفر از دانشآموزان به اینترنت و گوشی هوشمند نیست. آنها، چون از نزدیک با مسائل مختلف این دوره سر و کار دارند به خوبی میدانند که این عدد به مراتب بیشتر است.
بخشی از بحران عدالت آموزشی این میزان دانشآموز است که هیچ دسترسی به آموزش مجازی ندارد و باید با شناسایی آنها شرایطی را فراهم کرد که از مدرسه فاصله نگیرند. شناسایی این خانوادهها برای آموزش و پرورش کاری ندارد و میتوان با شناسایی و تهیه جزوات آموزشی مشکلات آموزشی آنها را تا حدی بر طرف کرد. ولی بخش دیگر ماجرا آن خانوادههایی هستند که دسترسی به اینترنت و گوشی هوشمند دارند، ولی فقط پدر یا مادر خانواده این امکانات را دارد و نمیتواند برای چند فرزند دانشآموز خود امکاناتی را فراهم کند تا از آموزش مجازی استفاده کند. برای این گروه چه باید کرد؟ این وضعیت شامل حال فرهنگیان نیز میشود. فرهنگیان زیادی در کشور هستند که در زمانی که باید در کلاس مجازی حضور داشته باشند فرزند یا فرزندانشان نیز به گوشی همراه آنها برای آموزش خود نیاز دارد. برای این عده هم میتوان گوشی و تبلت خرید؟
گروههای دیگری نیز حضور دارند که هر چند امکانات اولیه آموزش مجازی مانند گوشی همراه یا تبلت را دارند، ولی در این وانفسای اقتصادی توان خرید بستههای اینترنتی را ندارند و آموزش و پرورش و وزارت ارتباطات نیز در این زمینه همکاریهای لازم را ندارند تا این مشکل را حل کنند. بماند که سرعت پایین اینترنت در بسیاری از مناطق کشور عملا اجازه هیچ گونه آموزش مجازی را به فرهنگیان و دانشآموزان نمیدهد.
به صراحت باید گفت که خانوادهای که در سیر کردن شکم فرزندان خود مانده است قطعا آموزش مجازی و گوشی و تبلت در اولویتهایش قرار نمیگیرد و حتی اگر تبلتی نیز به آنها اهدا شود احتمال اینکه آن را بفروشد و به زخمهای زندگیاش بزند کم نیست. در شرایطی که بسیاری از مدارس کشور مشکل آب آشامیدنی دارند یا در شرایطی که خانوادهها صورت خود را با سیلی سرخ میکنند اهدای تبلت به دانشآموزان به یک شوخی شباهت دارد. فرض کنیم که همه دانشآموزانی که این نیاز را دارند شناسایی کردیم و به همه آنها یک تبلت یا گوشی هوشمند اهدا کردیم. آن زمان میتوان گفت که بحران محرومیت از تحصیل حل خواهد شد؟ آن زمان میتوان گفت در عدالت آموزشی قدمهای مثبتی برداشته شده است؟
خبرهایی به گوش می رسد مبنی بر اینکه ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، وزارت ارتباطات، سازمانهای مردم نهاد و ... میخواهند به دانش آموزان مناطق محروم تبلت اهدا کنند. بهتر است به جای درمان سرطان با مسکن کارهای جدی تری صورت بگیرد. شاید این نکته مطرح شود که اگر بنا بود کار جدی صورت بگیرد در این سال ها انجام می شد و ما نباید منتظر آن روزی بمانیم که عدالت آموزشی در همه ابعاد به نتیجه برسد و باید کاری کنیم. کاملا نکته درستی است. پس بهتر است به جای اهدای تبلت به دانشآموزان مناطق محروم که امکان خرید اینترنت برای آنها وجود ندارد و امکان دارد آن را بفروشند و در جای دیگری هزینه کنند به فکر کارهای جدیتری باشیم.
آموزش و پرورش به صورت مشخص باید دانش آموزان محروم از امکانات آموزشی را شناسایی کرد و محتوای اختصاصی آنها را در چارچوب جزوه و کتاب به دست آنها رساند. نهادهای دولتی به جای خرید تبلت که احتمال رانت و فساد در آن زیاد است باید به سراغ بهبود وضعیت مدارس و امکانات آموزشی مناطق محروم بروند. به جای هزینه کردن برای خرید تبلت هزینه کنند و به مدارسی که آب ندارند آب برسانند. به جای هزینه کردن برای تبلت دسترسی به اینترنت را بالا ببرند و به فکر مناطقی باشند که آنتن دهی نزدیک به صفر است.
ساختن یک مدرسه با امکانات کامل اصلیترین وظیفه نهادهای حاکمیتی است. توجه به اقشار آسیب پذیر هم وظیفه آنها است، ولی نه در شکلهای دم دستی مانند اهدای تبلت. سازمانهای مردم نهاد و رسانهها نیز به جای طرح مباحثی نظیر خرید تبلت و گوشی بهتر است به سمت مطالبهگری در حوزه عدالت آموزشی بروند. اهدای تبلت به دانشآموزان محروم هیچ کمکی به آموزش مجازی او و عدالت آموزشی در سطح کلان نخواهد کرد و به یک شوخی شباهت دارد. خانوادهای که در تهیه دفتر و مداد فرزندش مانده است و مدرسه ای که امکانات اولیه را ندارد اصلا سوژه مناسبی برای شوخیهایی از این دست نیست.