دیدارنیوز- مرضیه حسینی: در میان حوادث تلخی که این روزها در فضاهای خبری مختلف رسانه ای و خبری منتشر می شود، اخبار غرق شدن کودکان بلوچ در رودخانهها و هوتکها و همچنین بریده شدن دست امیر حمزه کودک بلوچ توسط گاندو، بسیار دردناک است. گزارش پیش رو مبتنی بر مصاحبه با مسئولین محلی در سیستان و بلوچستان از جمله
شهبخش گرگیج نماینده شورای استان در شورای عالی کشور،
اشرفعلی حسینی رئیس محیط زیست چابهار،
عبدالغفور بلوچ دهیار روستای هوتگت بالا و
منصور کریمدادی فعال بلوچ، اتفاقات مرتبط با آب در استان سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار می دهد.
بلوچ اگر نباشی!
اگر اهل سیستان و بلوچستان نباشی، باور اخبار این استان، چونان فیلم تخیلیِ تلخ و ترسناکی برایت دشوار است. پسر بچهها و دختربچههایی که اندامهای کوچکشان طعمه تمساحهای پوزه کوتاه میشود، تمساحهایی که که از بخت بد، خواستگاهشان سرزمینی رنجور است. حمزه یکی از آنهاست، راستی تو میدانی آوردن آب از محل زندگی صدها تمساح که نه حصاری اطرافشان هست و نه محیط بانی از آنها محافظت میکند، چه حسی دارد؟
باور اینکه هزاران انسان در مناطقی زندگی میکنند که نه آبی دارد، نه گازی، نه برقی، نه جاده ای، نه اینترنتی، نه مدرسه و درمانگاه درست و حسابی، نه پارکی برای بازی بچه هایش و نه زمین ورزشی، دشوار است. اگر به چشم خودت ندیده باشی که زینب ۹ ساله چطور برای یک لیوان آبِ خوردن غرق میشود و پیکر بی جانش را از رودخانه میگیرند، چطور باور میکنی که هر ساله دهها کودک تنها برای آب خوردن قربانی هوتک و رودخانههای خروشان میشوند؟
چیزهایی دیگری هم هست که اگر بلوچ نباشی نمیدانی، مثلا تو میدانی در گرمای ۵۰ درجه ساعتهای طولانی به انتظار کپسول گاز ایستادن چه حسی دارد؟ یا میدانی یک عقرب زدگی ساده یا زایمانی سخت میتواند جان انسانی را بگیرد وقتی که جادهای وجود ندارد و مسیر در واقع از وسط رودخانهای عمیق و خروشان میگذرد و پس از آن مردم مجبور میشوند بیمار را کول کرده و برای رسیدن به جاده و درمانگاه ساعتها پیاده روی کنند. چیزهایی که از سیستان و بلوچستان نمیدانی زیاد است، من، اما تنها چند مشت از خروار رنج مردمی را برایت مینویسم که محرومان نشسته بر گنج اند.
آب تمساح دارد! آمبولانس سوخت ندارد!
امیر حمزه اهل روستای هوتکت بالا از منطقه دشتیاری است، مادر امیر حمزه به همراه پسر ۸ سالهاش برای آوردن آب و شستن لباس به رودخانه رفته بودند، تمساحها هنگامی که احساس خطر کنند بر اساس غریزه رفتار میکنند. گاندوها نمیدانند که بیش از ۸۰ درصد مردم آب شرب ندارند و مجبورند برای آب برداشتن به محل زندگی آنها بیایند. دست چپ حمزه در میان دندانهای گاندو جا ماند، بیمارستان چابهار امکانی برای درمان نداشت، خانواده حمزه برای آمبولانس هوایی اقدام کردند، هلیکوپتر، اما سوخت نداشت، حمزه را خانواده اش به پاکستان بردند، حمزه، اما دیگر دست نداشت.
فرض گرسنه بودن گاندو غلط است
در خصوص اتفاق پرتکراری که برای حمزه رخ داد، اشرفعلی حسینی رئیس محیط زیست چابهار به دیدار نیوز گفت: «این صحبتی که مدام تکرار میشود که تمساحها گرسنهاند و به این دلیل به بچهها حمله میکنند، کاملا رد شده و غلط است، گاندوها گرسنه نیستند در این فصل موجوداتی که غذای گاندو را تشکیل میدهند به وفور وجود دارند، به علاوه اینکه در سبد غذایی این نوع از تمساح اساسا انسان وجود ندارد، احشام هستند، اما انسانها نه، مساله حمله گاندو به انسان به رفتار تهاجمی حیوان در فصل تخم ریزی، تولد نوزدان و رشد اولیه آنها که از اردیبهشت تا اواخر شهریور ادامه دارد برمی گردد. در این ایام گاندوها به هر موجود زندهای که نزدیک شود حمله میکنند. مثلا اتفاقی که برای حوا رئیسی یا پیشتر از آن برای مرحوم بزرگ زاده از روستای آزادی و در نهایت امیرحمزه افتاد، همه در فصل تابستان و رشد اولیه نوزادان گاندو بوده که بچهها برای آوردن آب به زیستگاه تمساح رفته و مورد حمله دفاعی تمساح قرار گرفتند. حسینی ادامه داد: دلیل دیگری که بر باطل بودن فرض گرسنگی تمساح میتوان ارائه داد این است که همواره انسانها به زیست گاه تمساح نزدیک میشوند، دیده نشده حیوان برای خوردن احشام وارد روستا شود، اما اگر احشام به زیستگاه او نزدیک شوند، حمله میکند. گاندو اساسا در خشکی مهارتی برای حمله یا حتی فعالیت ندارد.
وی افزود: محیط زیست هر ساله به اشکال مختلف به مردم در خصوص خطرات گاندو در این فصل هشدار میدهد حتی ما در بحث خدمات اجتماعی هم از طریق خیرهایمان به عنوان مثال نصب تانکر یا توزیع آب معدنی در ایام بی آبی ورود کردیم پیشنهادات و تلاشهایی هم برای آب شرب کردیم که مردم مجبور نباشند برای آوردن آب به زیستگاه تمساح نزدیک نشوند.
حسینی در خصوص تعداد تمساحهای موجود در منطقه گفت: این عددی چیزی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ گاندو در محدوده رودخانه کاجو، باهوکلات، محدوده بالا دست سد پیشین و رودخانه سرباز است. وی در خصوص مزایای اقتصادی استفاده از گاندوها گفت: با اجرای طرحهای اقتصادی و سرمایه گذاری بر روی این نوع از تمساح مانند آنچه در چابهار انجام میشود میتوان نتایج خوبی گرفت یا مثلا از گاندوها میتواند به عنوان جاذبه گردشگری استفاده کرد، محیط زیست برای همکاری و اجرایی کردن هر طرح اقتصادی در زمینه گاندوها آماده است.
آب بچگی ام را برد!
برای بسیاری از کودکان بلوچ بچگی معنای خاصی ندارد، وقتی کودکان آب آوران خانه میشوند و شانههای نحیف دختر بچهها و پسربچههای ۶ ساله و ۸ ساله ظرفهای سنگین آب را حمل میکنند. زینب یکی از همین دختربچهها بود که رودخانه بچگیش را بلعید. زینب اهل جکیگور از منطقه سربازبود، خانه آنها آب نداشت، مانند صدها خانهای که آب شرب ندارد، او در آب غرق شد مانند دهها کودکی که هرسال در هوتکها و رودخانههای استان سیستان و بلوچستان برای برداشتن آب میروند و غرق میشودند. بچههای بلوچ مقتولان آب اند، آن هم آب هوتکی که بعد از دو ماه بد رنگ و بد بو میشود، محلی که آبشخور احشام و جانوران دیگر نیز هست، آبی آلوده و کثیف، با احتمال دهها بیماری، مردم، اما چارهای جز خوردن این آب ندارند.
تشنگانی با مشک پر آب
شه بخش گرگیج رئیس شورای شهرستان دشتیاری و نماینده شورای استان در شورای عالی کشور، در خصوص موانع حل مشکل آب شرب منطقه به دیدار نیوز گفت: هر ساله وعدههای زیادی مبنی بر تامین اعتبار برای حل مشکل آب شرب استان داده و جزییات پروژه حتی زمان بهره برداری روی کاغذ مشخص میشود، اما در عملا کاری انجام نمیگیرد.
یکی از دلایل عمده بی فرجامی پروژهها عملکرد پیمان کاران هستند. به عنوان مثال پیمان کاران در یک مجمتع سه یا چهاره ماه مشغول کار است و بعد از آن کارگاهش را جمع میکند میرود. وقتی از پیمان کار دلیل را میپرسیم میگوید اعتبار کافی برای برای ادامه کار وجود ندارد. بی ثباتی وضعیت اقتصاد به بهانه گیری پیمان کاران کمک کرده است، پیمان کار ۵ ماه روی یک پروژه متمرکز میشود بعد میگوید قیمت مصالح و کالا بالارفته، نه تنها کار را رها میکند بلکه با زرنگی و سواستفاده از شرایط، ادعای خسارت نیز دارد.
دو یا سه پیمانکار در جنوب استان در مجتمع سد زیر زن و سد پیشین همین طور عمل کردند و در نهایت ۹۰ درصد کار بر زمین ماند و حتی یک قطره آب در خط انتقال قرار نگرفت. روستاهای حوزه جنوب سیستان و بلوچستان، مخصوصاً شهرستانهای چابهار و دشتیاری وضعیتشان از حیث دسترسی به آب اسفناک است؛ این درحالی است که ما منابع آبی خوبی داریم، آبهای زیرزمینی کم است، اما آبهای سطحی فراوان است؛ اما متاسفانه طرحی برای استفاده از میلیونها متر مکعب آبی که به عنوان مثال از رودخانه باهو، کاجو و کهیر است که به دریا میریزند وجود ندارد.
به علاوه هر دو سد زیر زن و سد پیشسن ظرفیتشان خیلی وقت است که پر شده، اما حتی یک قطره از اینهمه منابع آبی داخل شبکه نمیآید و کودکان ما کشته آب میشوند. سد پیشین در سال ۱۳۷۴ افتتاح شد، الان ۲۵ سال است که برای خط انتقال آن فکری نشده، عمر مفید سد رو به اتمام است. هیچ فکری برای حجم بسیار بالای گل و لای و آب مرده که در سد پیشین وجود دارد نشده است.
ضعف نمایندگان استان در کجاست؟
شه بخش گرگیج در ادامه و در پاسخ این پرسش که چرا ۸ نماینده استان در طول سالیان گذشته نتوانسته اند مشکل آب استان را حل کنند گفت: این ضعف عملکرد نمایندگان از چند زاویه قابل بررسی است، یکی ضعف در نظارت است، درست است که وظیفه نماینده قانون گذاری است، اما نمایندهها به ویژه در حوزه شهرستانها میبایست بر پروژههای اجرایی مانند همین آب شرب و عملکرد پیمان کاران نظارت داشته باشند.
ضعف بعدی بحث تخصیص بودجه است. همیشه استان سیستان و بلوچستان در حوزه تخصیص بودجه در ردیف آخر بوده است. شاید گاهی نمایندگان عالی دولت یا یک دستگاه متولی بگویداین استان بودجه خوبی دریافت کرده است، اما این بودجه در حوزه استانی است در حالی که بودجه استانی نمیتواند جوابگوی به اتمام رساندن پروژههای استانی درسیستان بلوچستان، استانی با این وسعت و این حجم از محرومیت و نابرابری باشد. سیستان بلوچستان در بودجه استانی در سال ۱۳۹۹ و سال ۱۳۹۸ در جایگاه دوم کشور بوده است. اما در بودجه ملی جایگاه استان از ۳۱ استان، ۲۸ است. این در حالی است که هزینه کَرد برای هر نفر در سیستان بلوچستان چهار برابر بیشتر از سایر استانها است. نظام بودجه ریزی کشور ما تبعیض آمیز است. چون سیستان بلوچستان یکی از وسیعترین و محرومترین استانهای کشور است، بودجهای که برای استانهای مثل تهران یا البرز مناسب است به هیچ عنوان کفاف سیستان و بلوچستان را نمیدهد. نظام بودجه بندی کشور باید بر اساس نیازها و نابرابریها باشد. استان ما با شاخصهای کشوری فاصله بسیار دارد و در تمام شاخصهای توسعه در ردیف آخرین هاست، زیرا ما جایی در بودجه ریزی ملی نداریم.
شاخص دسترسی به آب در استان سیستان بلوچستان در بهترین حالت و درمناطق شمال استان حدودا ۶۰ درصد و در سایر نواحی مانند جنوب استان مانند چابهار و نیک شهر تنها ۱۹ درصد است. در حالی که میانگین شاخص دسترسی به آب شرب در کشور ۹۴ درصد است. نمایندهها باید بتوانند در برنامههای توسعه ردیف مستمر بودجه برای استان ما در نظر بگیرند.
مرگ بازی کودکانه ماست
تمساحها و هوتکها تنها قاتلین کودکان بلوچ نیستند، بسیاری از کودکان فقط و فقط برای لحظهای شادی و آب بازی، در هوتکها و رودخانهها غرق میشوند. در چند روز اخیر دو دختر بچه ۸ و ۱۰ ساله در رودخانه ماشکید سراوان غرق شدند، از ابتدای تابستان ۲۳ نفر از اهالی بلوچستان در رودخانههای فصلی غرق شده اند، این آمار تنها متعلق به کودکان یا نوجوانانی است با هدف بازی به رودخانه رفته بودند، آمار کلی که شامل بزرگسالان و حتی خانوادهها نیز هست بیش از ۲۳ نفر است. در خصوص غرق شدن کودکان بلوچ در رودخانهها و هوتکها، عبدالغفور بلوچزاده، دهیار روستای هوتگت بالا منطقه دشتیاری، در گفتگو با دیدارنیوز گفت: وقتی که در سراسر مناطق و روستاهای اطراف حتی یک بوستان کوچک، یک پارک و یک فرهنگسرا وجود ندارد که بچهها بازی کنند و سرگرم شوند، کودکان ما چارهای ندارند جز اینکه برای بازی به رودخانه و هوتکها بروند، رودخانهها هم که مناطق هشدار ندارند پلاژبندی هم نیستند. اعتبارات دهیاری نیز برای تاسیس پارک و بوستان بسیار اندک است، اساسا اعتباری وجود ندارد.
بلوچ زاده در ادامه به مشکل آب شرب منطقه اشاره کرد و گفت: در منطقه، آب شرب و لوله کشی وجود ندارد، در بعضی از مناطق هم که هست، لولهها به حدی قدیمی و پوسیده اند که تقریبا بلااستفاده شده اند، قطعی آب هم که همواره وجود دارد به حدی که روزانه کمتر از نیم ساعت آب هست، در نتیجه مردم خاصه زنها و کودکان چارهای جز استفاده از رودخانهها و هوتکها و طعمه تمساح شدن و غرق شدن در آب ندارند. حداقل کاری که مسئولین میتوانند انجام دهند استخدام یک محیط بان برای روزهای در معرض خطر است که در هنگام بالا آمدن آب یا فصل بیقراری گاندوها اجازه ندهند بچهها به رودخانه نزدیک شوند.
بلوچ زاده در خصوص مشکل دیگر مردم روستا یعنی فقر اقتصادی نیز گفت: بیش از ۷۰ درصد مردم روستا یا بیکارند یا مشاغل کاذب مانند سوخت بری دارند. نه کارگاهی وجود دارد نه کارخانه ای، امکان کشاورزی هم برای مردم وجود ندارد، آب هست، اما هیج حمایتی از کشاورز از طرف دولت نمیشود. به عنوان مثال کشاورز بدون موتور پمب آب نمیتواند کشاورزی کند، کشاورزان یا موتور پمب ندارند یا اگر دارند سوختی برای راه اندازی پمبها در دسترس نیست، دولت چند سالی است که سهمیه سوخت کشاورزان را قطع کرده، اعتراض و داد و فریاد کردن هم تا به الان ثمری نداشته است. مقامات و نهادهای محلی در برابر دادخواهی مردم را به تهران ارجاع میدهند. مشکل محرومیتهای ما هم تا حدی زیادی به تصمیم گیریها در تهران بازمی گردد، زیرا نسخههای که در پایتخت پیچیده میشود اساسا در منطقه یا اجرایی نیست یا آسیب زننده است.
کمپین جلقه نجات گامی برای نجات کودکانمان
منصور کریمدادی فعال مدنی بلوچ، در خصوص مساله دردناک مرگ کودکان در رودخانهها هوتکها سیستان و بلوچستان به دیدارنیوز گفت: سالهاست که مساله را از طریق مسئولین مختلف پیگیری میکنیم، اما نتیجه چندانی نداشته، تصمیم گرفتیم به همراه سایر دوستان و فعالین مدنی بلوچ از طریق فعالینهای مدنی و رسانهای اقدام کنیم، پایگاه خبری و اطلاع رسانی «میارجل» با همین هدف تاسیس شد. کریمداد ادامه داد: از آنجا که هر ساله شاهد غرق شدن کودکانمان در هوتکها و رودخانه بودیم، و از طرف دیگر نمیتوانستیم باز هم به انتظار دولت در حل مشکل آب شرب یا تاسیس پارک و بوستان برای کودکان بنشینیم، تصمیم گرفتیم کمپین «جلقه نجات» را با هدف آموزش و آگاهی بخشی به کودکان و خانوادهها و همچنین افزایش مشارکت مردمی در جلوگیری از مرگ میر کودکان در هوتکها و رودخانه را به راه اندازیم. هدف دیگر پویش، خرید جلیقه نجات به عنوان کوچکترین کار برای نجات کودکانمان است.
نمیتوانستیم به انتظار دولت بنشینیم
کریمداد در ادامه صحبتهایی خود به محور پویش جلقه نجات یعنی مشارکتهای مردمی اشاره کرد و گفت: ما در این پویش مردم را به کمک طلبیده و از آنها خواسته ایم بعضی از موارد پویش از این قرار است:
آشنایان به فنون شنا و کسانی که منطقه را میشناسند با نصب تابلوهای ارزان قیمتف محدودههای خطر را مشخص کنند. - ورزشکاران و شناگران بلوچ با حضور در مناظق مختلف به کودکان اموزش رایگان داده و در خصوص خظرات غرق شدن صحبت کنند. - یکی از افراد با تجربه در هرمنطقه کودکان را به هوتکها و رودخانههای پرخطر برده به صورت شفاهی برایشان توضیح دهد. نوشتههایی حاوی شناسایی مناطق پر خطر درمساجد، سوپرمارکت ها، مدارس و .. نصب شود. غریق نجاتها به صورت داوطلب در ساعتهای آب تنی و بازی کودکان در محل حضور داشته باشند. - خیرین میتوانند با خرید جلیقه نجات برای کودکان، حصارکشی مناطق پرخطر، استخدام مربیان شنا، برگزاریهای دورههای آموزشی و ... در کاهش آمار مرگ کودکان موثر باشند. کریمداد در پایان گفت: امیدوارم بتوانیم با فعالیتهای مدنی – اجتماعی از این دست به مردم و کودکانمان کمک کنیم.
والا ادم این بچه ها رو میبینه دغون میشه