تیتر امروز

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...

دیدار آدینه ۸: ۵۰ هزار تومان بده؛ سوپراستار بشو!

گزارش ترمه ماندگار و بهناز جلالی‌پور نگاهی دارد به وضعیت موسسات جذب علاقمندان به بازیگیری که با دریافت مبالغی، چشم انداز حضوری موفق در دنیای هنر را به علاقمندان وعده می‌دهند. چشم‌اندازی که در بسیاری موارد در نهایت به هنروری یا همان سیاه لشگر شدن ختم می‌شود.

کد خبر: ۶۸۰۲۰
۰۸:۰۰ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۹

دیدار آدینه ۸: ۵۰ هزار تومان بده؛ سوپراستار بشو!

دیدارنیوز ـ ترمه ماندگار، بهناز جلالی‌پور:  به اندازه‌ای که تلویزیون‌ها بزرگ‌تر شده، شبکه‌های انتشار اخبار و اطلاعات گسترش پیدا کرده و راه‌های تبلیغ بازتر و ارزان‌تر شده، ذوق دیده شدن هم همچنان صعودی است، به خصوص اگر در صفحه‌ای در ابعاد سینما یا تلویزیون باشد. حتی اگر زمانش به کوتاهی یکی دو نفس باشد. همین یک یا دو نما‌ها است که می‌تواند کار دست صاحب تصویر بدهد و در چشم کارگردان‌ها بیاید و روزی که حتما در خیال چندان دور و سخت نیست، سوپر استار شود و فراری از دست تمام هوادارانی که منتظر امضا و یک عکس ایستاده‌اند. موسسه‌های جذب علاقه‌مندان به بازیگری هم از سر همین شوق مخاطب ایجاد شده‌اند تا بازیگر نهفته درون را بیرون بکشند و چهره‌ای تازه به دنیای هنر معرفی کنند. بی‌دردسر، بدون آموزش و کلاس و فن و یا هر آنچه که پیشتر برای بازیگری یا هر حرفه دیگری نیاز بود.


تنها ابتدای ورود به موسسه که حسابی و با رنگ و لعاب برای خودش تبلیغ کرده و در صادقیه دفتری دارد، پیش از هر حرف و حدیثی باید مبلغی پرداخت که در چشم‌تان و در مقایسه با قیمت‌های این‌روز‌ها اصلا عدد و رقمی نیست، به خصوص اگر عشق سینما و بازیگری باشید؛ آن هم در کنار بازیگرانی، چون شهاب حسینی یا هدیه تهرانی، پرویز پرستویی یا باران کوثری، رضا عطاران یا جمشید هاشم‌پور. اینجا، هنر و توان شما مهم نیست، حتی سواد و تخصص‌تان، کافی است سن‌تان را بگویید تا با آغوش باز از شما استقبال شود. حتی اگر آن را هم نگویید، یا بالا و پایین بگویید، باز فرقی ندارد.


بهترین سن، همین سن شماست
خانم منشی خوش اخلاق است و پاسخگو. یک جانم به این مراجع و یک جانم به آن که پشت خط است، می‌گوید. اولین سوال، سن مراجع است. یکی از مراجعان دختر می‌گوید: «۲۷ ساله‌ام». خانم منشی با اشتیاق می‌گوید: «بهترین سن». همان دم مراجع دیگری سنش را ۴۸ سال اعلام می‌کند و واکنش خانم منشی همچنان همان است که بود.


خانم منشی می‌گوید: «برای فردا وقت خالی نداریم، اما هفته آینده ساعت ۱۱ صبح اینجا باشید، فرم پر می‌کنید و کارشناس هم شما را ارزیابی می‌کند.» این تمام پروسه نیست، بخش اصلی، پیش از پر کردن فرم است که پرداخت ۵۰ هزار تومان است. هر نفر ابتدا باید این مبلغ را بپردازد. این وجه، پرونده را به جریان می‌اندازد و به سرعت برای یکی از کار‌ها فرستاده می‌شوید. به قول خودش سرشان خیلی شلوغ است و به سختی وقت خالی پیدا می‌شود.


خانم سن و سال‌دارتر نگران می‌شود که نکند همین فردا روز برای فیلم و سریال بفرستندش برای فیلمبرداری، دستپاچه می‌گوید: «من که اصلا تجربه کار ندارم. تازه هیچ کلاس آموزشی هم نرفتم. بعد از یه صحبت چطوری قراره بریم سرلوکشین؟ نکنه منظورتون سیاهی لشکر هست؟»


خانم منشی قیافه حق به جانب می‌گیرد که: «خیر اصلا هم این طور نیست. شما بازیگر هستید. مهمترین چیز در این حرفه علاقه است که شما دارید که الان اینجایید. ما هم کمک می‌کنیم تا بستری فراهم بشه تا شما بتونید از این فرصت استفاده کنید. بعد دیگه بستگی به پشتکار خودتون داره.» خانم منشی فرصت را برای ادامه نطقش آماده می‌بیند که می‌گوید: «سواد هم اصلا مهم نیست. خیلی از بازیگر‌ها را که می‌بینید، سواد آنچنانی ندارند؛ اما میان و استعدادهاشون کشف می‌شه.» خانم میانسال اندکی آرام شده. قرار مصاحبه می‌گذارد.


حالا دختر ۲۷ ساله مانده است و خانم منشی که اصرار دارد هیچ سوال و جوابی نداشته باشند تا بعد از پرداخت هزینه و ملاقات حضوری با کارشناس. خانم منشی می‌گوید: «سریال پدر را که یادتون هست، همه هنرورهاش را ما فرستادیم. سن شما هم خیلی عالیه. البته ما همه سنی می‌خواهیم. از بچه تا پیر. زن و مرد هم نداره. در‌ها بازه.»


یک فوج آدم
برای فیلم و سریال‌هایی که نیاز به جمعیت است و قرار است با هزینه‌ای حداقلی صحنه‌ای پر و پیمان در کادر ثبت شود، یک تماس با یکی از این موسسات کافی است تا به تعداد مورد نیاز، افراد را در محل حاضر کنند یک مینی‌بوس یا بیشتر. می‌آیند و ساعت‌ها گوشه‌ای جمع می‌شوند، زیر آفتاب یا باران، سرما یا گرما، فرقی نمی‌کند، آن قدر منتظر می‌مانند و به بازی گرفته می‌شوند تا صدایی بگوید «تمام است». گاهی وقت رفتن که دیگر وقت غذا نیست و فاصله‌ای تا سحر ندارد، ساندویچ یا ظرف غذایی یک‌بار مصرف دست‌شان می‌دهند که هزار بار سرد است و مزه هر چه بدهد، جز غذا. در این میان شاید یکی این شانس را داشته باشد تا در نمایی دور یا نزدیک، چهره‌اش مشخص شود یا دستی تکان بدهد آن هم در شرایطی که مستقیم به دوربین زل زده است.


در این بین افرادی می‌آیند و می‌روند که قبل‌تر وقت گرفته‌اند و ۵۰ هزار تومان را پرداخت می‌کنند تا به اتاق آقای کارشناس بروند و بی‌گفتگو تایید شوند.


خانم منشی، می‌گوید: «روز قبل از فیلمبرداری تماس می‌گیریم، آدرس می‌دهیم؛ البته اصلا اجباری در کار نیست، اما به هر حال نباید فرصت‌ها را از دست داد. ایشالا بعد از ۱۰ – ۱۵ جلسه که رفتید، جلسه‌ای ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان به عنوان حق‌الزحمه و ایاب و ذهاب پرداخت می‌شود. البته این حساب و کتاب‌ها بعدا بر اساس صلاحدید کارشناس انجام می‌شود.»


این جلسات و گفتگو‌ها چندان هم بی‌نتیجه نیست، هر مراجع ۵۰ هزار تومان می‌پردازد و گاهی از میان این جمعیت تنوری داغ می‌شود برای کارگردان‌هایی که می‌خواهند با کف قیمت، فیلم یا سریال بسازند و به خورد مخاطب بدهند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی