دیدارنیوز: به سنت هر هفته «دیدار» چند محصول فرهنگی را معرفی میکند که میتواند آدینه خوبی برای شما رقم بزند. ببنید و بخوانید و بشنوید! آدینهتان پر از دیدار!
کاشفان رویا در آمریکای کوچک
از همان موقعیکه فاتحان اسپانیایی پا به قاره جدید گذاشتند، آمریکا به اصلیترین مقصد مهاجران از سراسر جهان بدل شد و هویت این کشور جدید از ابتدا با مهاجرانش شکل گرفت. در صد سال گذشته رشد اقتصادی و توسعه صنعتی این کشور ثروتمند را بیشتر از هر زمان دیگر پذیرای مهاجران کرده و همین مساله در خیلی از آثار ادبی و هنری که در این سالها خلق شدهاند منعکس شده است. چند سال پیش مجله اپیک در یک مجموعه مصور با نام «آمریکای کوچک»، سرگذشت برخی مهاجرانی را که در سالهای اخیر راهی سرزمین رویاها شدهاند منتشر کرد و همین مجموعه اساس یک مینیسریال با همین نام شد که در ماه ژانویه امسال از شبکه اپلتیوی پخش شد. این مجموعه هشت قسمتی داستان ۸ مهاجر را از کشورهای مختلف روایت میکند که با امید و آرزوهایی بسیار پا به آمریکا گذشتهاند و با چالشهای فراوانی روبهرو شدهاند. اما هر یک از آنها راهحلی جدید و متفاوت را برای کنار آمدن با تغییر و زندگی در این کشور پیدا میکند. نکتهای که شاید برای ما مخاطبان ایرانی جذاب باشد، استفاده از آهنگهای کوروش یغمایی در یکی از اپیزودهای این سریال است که در آن سرگذشت یک خانواده ایرانی ساکن نیویورک روایت میشود. آنطور که اپلتیوی اعلام کرده قرار است به زودی فصل دوم این سریال هم ساخته شود. این مجموعه با واکنش خوب مخاطبان و منتقدان روبهرو شد و سایت راتن تومیتوز امتیاز ۹۵ درصد را به آن داده است.
آواز کافه غمبار
کارسون مککالرز در ایران نویسنده تقریبا شناختهای است و در سالهای اخیر چند کتابی از او منتشر شده است. در هفتههای اخیر نشر بیدگل یک داستان بلند با نام «آواز کافه غمبار» را از او و با ترجمه حانیه پدرام منتشر کرده که به خاطر حجم کمش میشود با خیال راحت آن را در یک آخر هفته خواند و لذت برد. داستان ماجرای میس آملیا اونس را روایت میکند زنی مقتدر و ثروتمند که با ورود مردی گوژپشت که ادعا میکند پسرخاله اش است، زندگیاش دگرگون میشود. مککالرز در سال ۱۹۵۱ این داستان بلند را نوشت و دوازده سال بعد ادوارد آلبی نمایشنامهای را با همین نام از آن اقتباس کرد که آن هم به نوبه خود در ۱۹۹۱ برای ساختن فیلمی به همین نام (با بازی ونسا ردگریو و کیت کارادین) مورد اقتباس قرار گرفت. در جایی از این داستان میخوانیم: «قبل از هر چیز، عشق تجربهای است مشترک میان دو نفر، اما این موضوع به این معنا نیست که هردو طرف تجربهای مشابه را از سر میگذرانند. یکی عاشق است و دیگری معشوق، اما از دو دیار متفاوت. بیشتر وقتها معشوق صرفا محرکی است برای اندوخته عشقی که از مدتها قبل به آرامی در دل عاشق انباشت شده است؛ و هر عاشقی یک جورهایی به این مساله آگاه است. در دل، عشقش را چیزی یگانه میبیند. کمکم با تنهایی تازه و غریبی آشنا میشود و این آگاهی عذابش میدهد. پس در مواجهه با این عشق تنها یک کار از دستش ساخته است، اینکه عشقش را هرقدر که میتواند در دل خودش نگه دارد». خواندن این کتاب جیبی ۱۳۰ صفحهای را در این آخر هفته شدیدا توصیه میکنیم.
آلبوم زندگی استیو تیبتس
استیو تیبتس گیتارنواز و آهنگساز آمریکایی است که در آهنگهایش از سازها برای خلق صداهایی متفاوت استفاده میکند. تیبتس علاوه بر گیتار آکوستیک و الکتریک در نواختن سازهایی مانند کنداگ و کالیمبا هم خبره است و در سبکهای راک، جز فیوژن، امبینت و تجربی آهنگسازی میکند. منتقدان ساختههای تیبتس را به عنوان آثار «پستمدرن نئوپریمیتیو» دسته بندی کردهاند. فضاسازیها در آثار تیبتس چنان استادانه است که میتوان با گوش دادن به آنها سفری جادویی را به دل طبیعت و مناظر بکر تجربه کرد. تیبتس تا حالا ۱۲ آلبوم موسیقی منتشر کرده است. آخرین آلبوم او با نام «زندگی...» (Life of) در سال ۲۰۱۸ توسط ECM ریکوردز منتشر شد و مورد استقبال علاقهمندان به موسیقی جز فیوژن قرار گرفت.