دیدارنیوز- مرضیه حسینی: از سال ۹۹ به این سو شاهد افزایش پدیده های، چون خودکشی، بزهکاری و قتل به ویژه در میان جوانان و نوجوان هستیم. آسیبهایی که به کلان شهرها محدود نشده و در شهرها و شهرستانهای کوچک هم افزایش یافته است. هر چند حوادث رخ داده در شهرستانها کمتر در رسانهها منعکس میشود، اما مشاهدات میدانی و اخبار رسانههای محلی حکایت از تعمیم یافتن نشانههای فروپاشی اجتماعی حاکم در کلان شهرها به شهرها و شهرستانها دارند.
در شهرستان نوراباد ممسنی تنها در سه ماهه اخیر ۶ قتل گزارش شده در حالی که مردم محلی اذعان دارند تعداد قتلها بیشتر است. حجم بالای مصرف مشروبات الکی، اعتیاد، بیکاری، پرسه زدنهای شبانه، نبود امکانی برای انجام تفریحات سالم و افزایش سطح تنش میان والدین و فرزندان از جمله دلایل بروز رفتارهای بزهکارانه مانند قتل در میان جوانان این شهرستان است.
جریان از چه قرار بود؟
به گفته مردم محلی، حوالی ساعت ده شب دو دختر نوجوان در خیابان شهدای نیروی انتظامی نوراباد ممسنی در حال دوچرخه سواری بودند که دو پسر جوان با متلک پرانی و تمسخر و تعقیب آنها ایجاد مزاحمت کرده و موجب ترس دختران دوچرخه سوار میشوند، محسن محمدی جوان ۲۵ سالهای که شاهد این صحنه بوده، از دو جوان موتور سوار میخواهد از رفتار زشت خود دست بردارند و مزاحمت ایجاد نکنند. این توصیه مودبانه تنها چند دقیقه بعد تبدیل به نزاع لفظی سختی بین موتورسواران و محسن میشود. یکی از دو جوان موتور سوار، (ف. ا) با محسن درگیر شده و چاقوی خود را در قلب محسن فرو برده و سپس به همراه دوستش متواری میشوند. قاتل و همراهش البته پس از ساعتی دستگیر و به قتل اعتراف میکنند.
مردم چه میگویند؟
واکنش مردم به حوادثی از این قبیل که پای زن یا زنانی در میان است جالب و البته تاسف برانگیز است. اغلب مردم دو دختر دوچرخه سوار را اولین مقصر ماجرا دانسته و حتی آنها را شدیدا سرزنش میکنند که برای انجام کاری غیرضرور خون پسر جوانی را به هدر داده اند. مردم با کشیدن انگشت اتهام به سمت دو دختر نوجوان میگویند: «گیس...ها! چرا باید ده شب از خونه برید بیرون؟ اصلا چه معنی داره دختر بعد تاریکی هوا از خونه بره بیرون اونم برای دوچرخه سواری! تازه پدر و برادری هم همراهش نباشه. دخترهای ... باعث مرگ پسر بیچاره شدند. البته تقصیر خود مقتول هم بوده چرا دخالت کرده، ول میکرد اینها رو تا اذیت بشن و دفعه بعد از این کارها نکنند»
واکنش رسانهها و گروهی دیگر از مردم چه بود؟
گروهی دیگر از مردم نیز مانند رسانههای محلی با موضعی همدلانه نسبت به ماجرای قتل واکنش نشان دادند. «صدای ممسنی» ماجرا را ناموسی دیده و ضمن تقدیر از محسن به عنوان پسری که نسبت به نوامیس خود متعصب است نوشت: محسن کشته ناموس و امر به معروف و نهی از منکر است. این رسانه سپس مساله قومیت و تبار را نیز به میان آورد و ادامه داد: محسن به عنوان یک مرد متعصب و اصیل میدانست که همتباران مونث اش به واقع ناموس او به حساب میآیند و نمیتوان در قبال ایجاد مزاحمت ناموسی بی تفاوت بود. صدای ممسنی در پاسخ به ملامت گرانی که معتقدند محسن میبایست بی تفاوت از کنار این مساله عبور کرده و مداخله نمیکرد نیز نوشت: اگر بنا باشد هر مردی چنین واکنشی نشان دهد تکلیف امنیت نوامیس ما که از تباری اصیل هم هستند چه خواهد شد؟
آنچه مهم نیست حقوق دو دختر دوچرخه سوار است
دختران دوچرخه سوار در خصوص حادثه رخ داده گفته اند: برای دوچرخه سواری شب را انتخاب کرده اند، چون چارهای جز این ندارند، زیرا در طول روز یک دختر حتی در پارک هم نمیتواند دوچرخه سواری کند، نگاههای مردم چنان سنگین است که حس میکنی در حال ارتکاب بدترین گناه دنیا هستی، مزاحمتهای پسرهای جوان و متلک پرانیهای آزار دهنده شان هم که همواره وجود دارد حتی اگر برای پیاده روی و نه حتی دوچرخه سواری به پارک رفته باشی. این هم که مدام مردی از بستگانت تو را همراهی کند نه ممکن است و نه معنا دار. چرا به عنوان یک انسان حق نداریم در خیابان دوچرخه سواری کنیم؟ چرا مردها تصور میکنند خیابان و فضاهای شهری و تفریحی تنها متعلق به آنهاست؟ چرا بعد از تاریکی هوا امنیتی وجود ندارد که یک دختر یکی از سادهترین تفریحات دنیا را انجام دهد و اگر مردی با او نباشد مورد آزار قرار میگیرد؟
جوانی است و آسیب و هزار دردسر
دلایل افزایش پدیدههایی، چون خودکشی و قتل در شهرستانهای کوچک از جمله ممسنی، مجزا و متفاوت با بسترهای افزایش آن در کلان شهرها و سایر شهرستانها نیست. شنیدهها و گفتههای مسئولین نیروی انتظامی حاکی از مست بودن قاتل و جوان همراه اوست. تولید و مصرف بی رویه مشروبات الکلی یکی از معضلات جدی در شهرستان ممسنی است. سن خوردن مشروب و مشارکت در تولید آن به نوجوانان چهارده ساله نیز رسیده است. میل به رفتارهای پرخاشگرانه و قدرت نمایی از این طریق که به حمل سلاح سرد در میان نوجوانان و جوانان منجر شده یک دیگر از دلایل وقوع نزاعهای خیابانی و قتل در شهرستان ممسنی است. وضعیتی ایجاد شده هر بچهای یک چاقو در جیب خود دارد، در کنار حمل آزاد و بی دردسر سلاح سرد، عدم مهارت کنترل خشم و هیجانات مختص دوران جوانی و نوجوانی، کوچکترین بحث و دعوای لفظی را به فاجعه قتل تبدبل میکند. بیکاری و پرسه زدنهای شبانه نیز بعضا به ایجاد مزاحمت و آزار خیابانی برای زنان و دختران از جانب جوانان منجر میشود.
از نیما که بیست ساله است نظرش را در مورد حادثه اخیر و حوادث مشابه میپرسم نیما میگوید: «واقعیت این است که در این شهرستان برای جوانانی مثل ما هیچ جایی برای تفریح، ورزش، کار و سرگرمی نیست. مدام یا سرمان تو این گوشی هاست یا با تتو کردن و ور رفتن با موهای سر و ریشمان وقت تلف میکنیم. اینجا هر جوانی یک موتور خریده و از غروب تا نیمههای شب به مشروب خوری و کشیدن گل و ول گشتن توی خیابانها مشغول است. آدم مست هم که هوش و حواس درست و حسابی ندارد و در مواردی مانند قتل محسن دست به جنایت هم میزند.»
حسین ۱۷ سال دارد، حسین میگوید: « ۴ ماه پیش دوستم را که هم سن خودم بود همین جا تو همین منطقه اشکان کشتن. معلوم هم نشد چرا، ظاهرا میخواسته مردی که توی کار توزیع مواد از طریق بچههای ۱۰ و ۱۱ ساله بوده رو لو بده. اینجا مخصوصا تو همین اشکان خیلی از بچههای نوجوون خلاف میکنن، خلافهای مختلف، مزاحمت برای دخترها که دیگه کوچکترین و عادی ترینشونه، اینجا همه بیکارن نه شغلی هست و نه جایی برای تفریح یا پر کردن اوقات فراغت، راهی جز پرسه زدن و ول چرخیدن نمیمونه برا آدم. در مورد قتل محسن هم به نظرم محسن خیلی مرد بود که از اون دوتا دختر بیچاره دفاع کرد، اما جونش رو سر این کار داد، این اتفاق باعث میشه بعد از این اگر آدم ببینه جلوی روش حتی دختری رو میدزدن سرش بندازه پایین و بره.»
تضعیف کارکردهای نظارتی نهاد خانواده
فرامرزی معاون فرمانداری نوراباد ممسنی در گفتگو با دیدار نیوز گفت: «از سال ۹۹ به این سو شاهد وقوع ۶ قتل در شهرستان ممسنی بوده ایم. دو مورد به اختلافات و نزاعهای مربوط به مراتع در منطقه برم سیاه و به قتل رسیدن دو برادر مربوط است، دو مورد دیگر قتل پدر و مادر بدست فرزند به دلیل مخالفت با ازدواج پسر بوده، دو مورد دیگر هم قتل دو نوجوان بوده یکی بدست دوست صمیمی مقتول و دیگری هم قتل محسن محمدی توسط قاتلی ۱۷ ساله که پنج مرداد به دلیل حمایت از دختران دوچرخه سوار اتفاق افتاد. تحقیقات در هر دو مورد از قتلهای اخیر مصرف مشروبات الکلی را دخیل میدانند»
فرامرزی افزود: «عارض شدن ویژگیهای مختص دوران بلوغ و نوجوانی از قبیل هیجانات، غرور کاذب و خشم در کنار مصرف مشروبات الکلی سبب شده که نوجوان و جوان توان کنترل خود را از دست داده و به راحتی دست به جنایت بزند. مساله دیگر، عدم نظارت خانوادهها بر زندگی روزمره فرزندان نوجوانشان است. متاسفانه خانوادهها توان نظارتی و هدایتی خود در قبال فرزندان را از دست داده و جوانان و نوجوانان تمام شب را در سطح شهر به گشت زنی و پرسه زدن مشغولند. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که بروز آسیبهای مربوط به حوزه نوجوانان و جوانان تا حدی زیادی محصول گسست نهادی میان خانواده، جامعه و نوجوان است. در حال حاضر شرایط به گونه ایست که تاثیر پذیری نوجوانان از جامعه بیشتر از خانواده است در نتیجه نهاد خانواده به تنهایی نمیتواند در کاهش آسیب موفق باشد. این موفقیت مستلزم همکاری و هم پوشانی نهادهای حاکمیتی، جامعه و خانواده است.»
معاون فرماندار نورآباد ممسنی ادامه داد: «در خصوص حمل سلاح گرم و سرد هم باید گفت بسیاری از نوجوانان و جوانان داشتن چاقو و اسلحه را نه تنها ناهنجاری ندانسته بلکه داشتن آن را هنجار و ضروری میدانند. این مساله و در دسترس بودن سلاح معضلی است که میبایست مورد توجه مسئولین در شهرستان قرار گیرد. مساله بعدی در خصوص دختران دوچرخه سوار است، واقعیت این است که بسترهای اجتماعی و فرهنگی برای دوچرخه سواری دختران در سطح شهر خاصه در شب مهیا نیست، ما نیاز به فرهنگ سازی جدی در این زمینه داریم تا از طریق آگاهی بخشی و فرهنگ سازی شرایطی فراهم شود که دختران بتوانند در امنیت کامل تفریح یا ورزش کنند تا آماده شدن چنین بستری خانوادهها میبایست نظارت بیشتری بر تفریحات دختران خود داشته و متوجه خطراتی که آنها را تهدید میکند باشند»