تیتر امروز

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...
اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...

زنان علیه زنان

بسیاری از زنان در مقایسه با مردان نسبت به یکدیگر احساس محبت و مدارای کمتری دارند. در اداره‌ها و اماکن مختلف بعضی از کارمندان زن با مراجعین هم جنسشان رفتار مناسبی ندارند و در نهایت به نظر می‌آید بسیاری از زنان در مقایسه با مردان، حس حسادت بیشتری دارند و از پیشرفت هم جنسانشان خوشحال نمی‌شوند. مصادیق «زنان علیه زنان» و مثال‌های از این دست بسیار است. نسبت دادن پدیده «زنان علیه زنان» به ذات زنانه و این جمله معروف که «زن است دیگر» بسیار ساده انگارانه است. علت را باید در تاریخ و فرهنگی دید که در شکل دادن به هویت زن ایرانی به صورت تاریخی عمل کرده است.

کد خبر: ۶۵۴۱۴
۰۹:۰۵ - ۲۲ تير ۱۳۹۹
 
مرد خدای دوم زن است، وقتی که زنان علیه زنان زندگی می‌کنند/ چگونه مردان خدای دوم زنان می‌شوند

دیدارنیوز- مرضیه حسینی: «والا ننه مرد اگه سوسک روی دیوار هم باشه از زن سره! هر کاری هم که بکنه و هر جوری باشه همین سایه اش رو سرت باشه کافیه همین اسمش روت باشه بسه.»

«مادرجون! این حرف منو آویزه گوشت کن! شوهر خدای دوم زنه! زن باید مطیع مردش باشه! نکنه یکی به دو کنی باهاش، اگه داد و بیداد کرد حق هم با تو بود چیزی نگو مرده دیگه صداش بالا می‌بره یه وقتایی، وقتی ببینه تو به احترامش هیچی نمیگی خودش پشیمون میشه.»

«اوه خاله جون چرا اینقد بزرگش می‌کنی؟ اصلا نباید به روی شوهرت میاوردی عوضش محبت و توجهتَ بهش بیشتر میکردی، به خودت بیشتر می‌رسیدی و غذا‌های خوشمزه‌تر درست می‌کردی تا از اون زنه دل بکنه لابد یه کم کاری کردی که رفته سراغ یه زن دیگه!»

«خاله‌ات راس میگه عزیزم، تازه مرده دیگه تا بوده همین بوده، اشکالی هم که نداره تازه هر جا بره برمیگرده کفتر جلد همین خونه‌اس تو فقط داد و بیداد نکن. برا تنوع یه چند روزی باهاشه و ولش می‌کنه، اوه ما اینقد از اینا دیدیم مگر شوهر‌های خودمون کم شیطنت کردن، اما آخرش برگشتن پیش مایی که ازمون بچه دارن.»

«وا راس میگی خواهر؟! دختره پا شده اومده خونه باباش فقط برا یه کتک خوردن ساده؟ والا زنای این زمونه دیگه خیلی نازک و نارنجی شدن. حالا مرده دیگه عصبانی شده یه چیزی هم پرت کرده خورده به این نباید آبروی شوهرش پیش خانواده اش می‌برد. والا ما هم کتک دنیا رو از شوهرمون خوردیم، اما به خاطر بچه هامون دم نزدیم.»

زنی گفتن مردی گفتن!
«عزیزم، من برا پسرم زن نگرفتم که پاشه ظرف بشوره و سفره جمع کنه، این کارا کار مرد نیست. زنی گفتن مردی گفتن!»

«مادر تو رو خدا از من ناراحت نشو من مادرتم بدت رو نمی‌خوام که مادر، تو این زن رو خیلی پررو کردی یعنی چه خورده فرمایش‌هاش به تو میگه الانم رفته فس فس خوابشه تو باید کارای بچه رو انجام بدی، والا ما هم بچه داری کردیم، تا صبح بیدار بودیم، صبح هم کل کار خونه مادرشوهر کردیم و کلی هم غر شنیدیم، زن ذلیل باشی، هم زنه سوارت میشه هم تو فامیل مسخره ات می‌کنند دیدی که هفته پیش تو مهمونی خونه خاله‌ات و مراسم انتخاب زن ذلیل‌ترین مرد فامیل باز تو انتخاب شدی همه بهت خندیدن چقد من خجالت کشیدم.»

وای اگه بابات بفهمه!

«بابات بفهمه خون به پا می‌کنه من دخالت نمی‌کنما خودت می‌دونی و پدرت...»

«آبرمون رو بردی تو محل این چه سر و شکلیه؟ کاش می‌مردم و خواهر تو نبودم.»

«خیلی چموش و حرف گوش نکن شدی دختره چشم سفید فکر نکن بابات نیست هر غلطی بخوای می‌تونی بکنی! بذر به عموت زنگ بزنم اون می‌دونه با تو چکار کنه!»

«چرا به خواهرت چیزی نمیگی با اون شلوار و مانتوش، والا اگر من بودم که منو کشته بودی غیرتت فقط رو من بدبخته!»

پیشونی داره با اون قیافه اش!
 
«دیدی دختره ایکبیری ترفیع گرفت؟ حتما سر و سری با رئیس داشته...»

 «نه بابا با اون قیافه اش کی به اون نگاه می‌کنه؟ پیشونی داره والا! حالا اگه اون دختره قسمت پخش رو میگفتی یه چیزی اون خوشگله حداقل...»

«وا اون چیه؟ همش عمل و پروتزه! اونم اگر قیافه‌ای داره از صدقه سری دوست پسر‌های پولدارشه، خدا شانس بده دور ما که هر کی میاد گدا گشنه و بدبخته!»

زنان علیه زنان
حتما شما هم در زندگی روزمره تان با حرف‌هایی از نمونه‌های بالا برخورد داشته و هر روز شاهد ادا شدنشان هستید. شاید با شنیدن هر کدام از دیالوگ های  فوق که از زبان زنی ادا می‌شود، به ویژه اگر مرد هستید به خود یا بغل دستی‌تان گفته اید که این زن‌ها چقدر بدجنس اند و به خودشان هم رحم نمی‌کنند. یا مثلا بار‌ها گفته اید زن‌ها نسبت به مرد‌ها در حق هم ظالم ترند. یا مثلا از رفاقت و دوستی میان بعضی از زنان متعجب شده اید که در ظاهر مدام در حال قربان صدقه رفتن همدیگر هستند، اما در واقع نسبت به هم عناد دارند.

مناسبات میان بسیاری از عروس‌ها و مادر شوهر‌ها به ویژه در بعضی از مناطق کشور مبتنی بر دشمنی حتی بی رحمانه است، زنان و مادران زیادی در ازدواج اجباری دخترانشان و در محروم کردن آن‌ها از تحصیل، در ختنه آن‌ها و کتک خوردن دختران و عروس هایشان مشارکت دارند. بسیاری از دختر‌ها بر سر تصاحب یک مرد با یگدیگر و حتی با نزدیک‌ترین دوستانشان می‌جنگند و دست به اعمال بی‌رحمانه‌ای می‌زنند. واقعا چرا این گونه است؟ چرا زنان نسبت به هم مدارای کمتری دارند؟ نسبت دادن دلیل ستیز زنان با زنان دیگر به ذات زنانه ساده انگاری است. این مساله ریشه در سنت های فرهنگی و اجتماعی ما و تاریخ طولانی مردسالاری در جامعه ایرانی دارد.

متون اخلاقی، تربیتی، ادبی – تاریخی و همچنین رساله‌هایی که به ویژه از عصر صفوی به بعد در حوزه زنان نوشته شده (تادیب النسوان، عقاید النسا) همچنین انبوه سفرنامه‌ها و خاطرات زنان در اداوار مختلف تاریخی، همه نشان می‌دهد که زن ایرانی امروز، میراث دار آموزه‌هایی است که زن را طفیلی مرد می‌داند و در حوزه آموزش و تربیت از همان بچگی به دختران می‌آموزد که چگونه برای خوشبختی شان با زنان دیگر بجنگند و آن‌ها را حذف کنند.
 
این آموزه‌ها که رنگی از مذهب نیز با خود دارند به زنان القا می‌کنند که مردان جنس برتر‌اند و سعادت زنان در گرو اطاعت از آنهاست. تاریخ اجتماعی زن ایرانی همچنین نشان دهنده این واقعیت تلخ است که  او برای داشتن اندک توجهی از جانب شوهر مجبور بود با زنان رسمی و صیغه‌ای شوهرش بجنگند و حتی تلاش کند آنان را بکشد. دختر ایرانی که برای ادامه حیاتش راهی جز ازدواج نداشت ناچار بود به هزار جنبل جادو و خرافات متوسل شود و رقیب زیباتر را از سر راه بردارد که شوهری مناسب بیابد. از همین روست که در بررسی تاریخ خرافات در ایران، زنان در محور تحلیل قرار می‌گیرند. 

تازه پس از یافتن شوهر موقعیت زن بسیار متزلزل بود، زیرا از آنجایی که نه ازدواج در جایی ثبت می‌شد و نه زن نگون بخت حق و حقوق و پناهی داشت، این احتمال قوی بود که هر آن، زنی جوان‌تر و زیبا‌تر و پسر زاتر جای او را بگیرد؛ بنابراین همواره از سایر زنان متنفر بود و آن‌ها را به چشم دشمن می‌دید. 

آنچه گفته شد تنها اشاره کوچکی به مناسبات زنان ایرانی با همجنسانشان است. مطالعه آثار جعفر شهری یا آثاری، چون خاطرات مونس الدوله و خاطرات تاج السلطنه به همراه سفرنامه‌هایی که زنان خارجی در ایران نوشته اند مانند خاطرات لیدی شیل، پرده‌هایی بیشتر از زندگی پر محنت زنان و تلاش برای حذف یکدیگر از صحنه رقابت و همچنین جنایت‌هایی که زنان از سر حسادت نسبت به زنی دیگر مرتکب شده اند را بازگو می‌کنند.

چگونه مردان خدای دوم می‌شوند
این رقابت حسد آمیز و تلاش دیوانه ور زنان برای تصاحب مردان در این رقابت تدام یافت و در ادامه در عصر پهلوی با ورد زنان به عرضه اشتغال و سپس مشارکت سیاسی، رقابت برای بدست آوردن شغل در بازاری که فضای کمی برای زنان داشت به مبارزه قدیمی بر سر تصاحب شوهر اضافه شد. در ادوار جدید، کاربست مفهوم سرمایه جنسی و بدست آوردن منزلت از طریق بدن در کنار فقدان هویت مستقل زنان و تحقیر تاریخی جنس زن، دغدغه زنان برای بدست آوردن مردان و دادن جایگاه خدایی به آن‌ها را وارد مرحله جدیدی کرد.
 
بنابراین هر زن ایرانی از ابتدا درون مجموعه‌ای از هنجار‌ها و ارزش‌های تبعیض آمیز که مبتنی بر سرکوب زن و برتری مردان است متولد می‌شود و به ناگزیر منطبق برنظم اجتماعی موجود و مناسبات تبعیض حوزه خانواده، در روابط اجتماعی خود رفتار می‌کند. زنان در طول زمان و در اثر تکرار و تربیت، به هنجار‌ها و روابط مألوف خو گرفته و قانون‌هایش را درونی می‌کنند، زنان همچنین در جریان چنین فرآیندطولانی، هستی اجتماعی و شخصیت فردیشان شکل می‌گیرد. زن ایرانی درحالی که تجربه و امکان چندانی برای دست یابی به آگاهی جنسیتی و ضرورت برابری ندارد، بر اساس انباشتی از ارزش‌های پدرسالارانه‌ای که درونی شده عمل کرده و ناخواسته این هنجار‌ها را به نسل‌های بعدی منتقل می‌کند. حتی اگر در مقام حرف طرفدار حقوق زنان باشد؛ بنابراین تبیین مشارکت زنان در ستم به زنان دیگر بدون اشاره به ساخت اجتماعی – تاریخی جنسیت در ایران نادرست است.
 
زنان حساس‌تر، حسودتر، کنجکاوتر و آسیب پذیرتر هستند، زیرا نسبت به مردان در جامعه جایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فروتری دارند، حقوق انسانی و شهروندی آن‌ها به رسمیت شناخته نمی‌شود، به ثروت و ابزار قدرت و فرصت‌های کمتری دسترسی دارند، مورد قضاوت‌های ارزشی متفاوتی قرار می‌گیرند، کلیشه‌های فرهنگی تبعیض آمیز همواره علیه آنهاست، و راه‌های پیشرفت کمتری پیش روی آنان قرار دارد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی