دیدارنیوز ـ
اسفندیار عبداللهی: در سیاستهای دولت روحانی یک موضوع خیلی روشن است و آن اصرار بر دیپلماسی است. راهی که از سالهای ۸۴ تا ۹۲ نادیده گرفته شد یا اگر هم ارادهای برای استفاده از این روش در آن سالها وجود داشت، اساسا دولت حاکم زبان آن را نمیشناخت و همین عامل هم بود که حسن روحانی راه جلب توجه افکار عمومی را بیابد و روی آن مانور دهد. این مفهوم که ما بمب هستهای نمیخواهیم بلکه کشور توسعه میخواهد در مبارزات انتخاباتی خیلی خوب شنیده شد و این راهبرد و استراتژی از ابتدا مبنای حرکت روحانی بوده است. شروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی به حساب میآید. ورود حسن روحانی در نقش رئیسجمهور ایران در شرایطی صورت گرفت که در طول این سالها دستاورد قابل ملاحظهای در مذاکرات هستهای به دست نیامد و تنها تغییر، تبدیل طرف مذاکرهکننده با ایران از نمایندگان ۳ کشور آلمان، فرانسه و انگلیس؛ به نمایندگان ۵ عضو دائم شورای امنیت بهعلاوه آلمان بودهاست.
کارشناسان تحقق وعدههای اقتصادی حسن روحانی را در گرو لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران قلمداد کردند که آن نیز در گرو به ثمر نشستن مذاکرات هستهای ایران با کشورهای مذکور بود. حسن روحانی تمرکز دولت خود را بر مذاکرات ـ امری که به آن مسلط بود ـ گذاشت و با هماهنگیهای لازم با مقام معظم رهبری و سپردن پرونده هستهای به وزارت امور خارجه به رهبری محمدجواد ظریف اولین و مهمترین قدم و وعده انتخاباتی خود مبنی بر روشن شدن تکلیف پرونده هستهای ایران و لغو تحریمها را برداشت و با تمام سختیهایی که این کار از نیویورک تا لوزان داشت موفق شد، توافق برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) را در تیرماه ۱۳۹۴ رقم بزند.
اما ظهور پدیده منحصر به فردی به نام ترامپ تقریبا تمام معادلات و قوانین و مقررات بینالمللی را به هم ریخت. این روزها که عملا برجامی وجود ندارد، ولی امید به دیپلماسی هنوز زنده است، برخی از منتقدان دولت با انتشار ویدئوهایی از نشستهای تخصصی که ظریف و یا سایر دپیلماتهای کشورمان درباره استحکام برجام صحبت میکنند، به زعم خود غلط بودن دیدگاه و نظر دیپلماتها را به رخ آنها میکشند. با این حال اگر قرار باشد از فضای احساسی و سیاست زده فاصله بگیریم میتوان گفت مفروض دیپلماتها و حتی همه کارشناسان و طرفهای مذاکره در برجام "برخورد عقلانی" هر کسی بود که به کاخ سفید راه مییافت.
ظریف: منافع ملی ایجاب کند، مذاکره میکنم
همزمان با محکومیت ایران در شورای حکام آژانس هستهای و صدور قطعنامه علیه ایران، سعید جلیلی و محسن رضایی برای چندمینبار به سیاست هستهای و دیپلماسی دولت حمله کردهاند. سعید جلیلی بهطور مشخص محمدجواد ظریف را مخاطب قرار داده و در توییتر نوشت: «بدتر از فشار اقتصادی دشمن، آن است که کسانی در داخل کشور با آنکه شاهد این دشمنی آشکار هستند، میگویند اگر لازم باشد مجددا مذاکره خواهیم کرد؛ مگر دفعات قبل که لازم دیدید، چه فرجامی را به ارمغان آوردید؟»
این اظهارات تند جلیلی در حالی مطرح شد که وزیر خارجه در گفتوگویی تأکید کرده بود «من طرفدار منافع ملی ایران هستم؛ اگر منافع ملی ایران و مردم مستلزم این باشد که مذاکره بکنیم، مذاکره میکنم. در هیچ مذاکرهای شما نمیتوانید به طرف مقابلتان اعتماد کنید. روابط بینالملل بر اساس بیاعتمادی است. برای همین است اگر قرار بود به کسی اعتماد کنیم، برجام ۱۵۰ صفحه نمیشد، بلکه دو صفحه میشد که ما میگفتیم ما سلاح هستهای نمیخواهیم و آنها هم میگفتند تحریمها را برمیداریم». ظریف تأکید کرده بود «با اعتماد در روابط بینالملل سازگاری ذهنی ندارم. با ضد این و آن بودن موافق نیستم. معتقدم منافع ملی را باید دنبال کنیم و اگر روزی این منافع ملی مستلزم آن است که مذاکره کنیم، این کار را انجام دهیم، البته بعد از اینکه همه مقامهای کشور مذاکره را تأیید کردند».
جلیلی: غربیها به دنبال تحمیل خواستههای نامشروع خود هستند
جلیلی سال گذشته هم گفته بود: «... در همین قضیه برجام، وقتی موضوع توافق هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ مطرح بود، ما با مطالعه توافقهای انجامشده متوجه ایراداتی شدیم. وظیفه داشتیم توصیههای خیرخواهانه خود را تقدیم دوستان دولت کنیم. منتها همان زمان برخی دوستان به این مسئله تأکید میکردند که به دلیل اقبال عمومی برای شکلگیری توافقی میان ایران و طرفهای مقابل، به برجام ایراد وارد نکنیم تا مورد نکوهش افکار عمومی قرار نگیریم. از اردیبهشت ۹۷ که رژیم آمریکا از برجام خارج شد، طرفهای غربی حتی یک بار رفتار آمریکا را محکوم نکردند و تا همین امروز هم سنگینترین واکنشی که به خروج آمریکا از برجام داشتند، این بود که اظهار تأسف عمیق میکنند. این مسیری است که از سوی اروپاییها در قبال کشورمان دنبال میشود. در این شرایط، وقتی غربیها در حال تحمیل خواستههای نابجای خود هستند، مکلف هستیم با تمام توان به دولت کمک کنیم تا با اتخاذ راهبرد مناسب، بتواند از منافع ملی در برابر زیادهخواهی غربیها حراست کند».
محسن رضایی هم در توییتی مدعی شده است: «اگر دولت گامهای یکم تا پنجم هستهای را کاملا برمیداشت، امروز آژانس ادعای جدیدی نمیکرد. دولت مسیر هستهای را گم کرده است». او قبلا هم توییت کرده بود: «پاسخ کوبنده به ترامپ، صدور سریعتر گام پنجم کاهش تعهدات هستهای است». این در حالی است که محسن رضایی سال ۹۴ و بعد از توافق هستهای گفته بود: «این مذاکرات سطح سیاست بینالمللی ایران را ارتقا داد. یک حیثیت سیاسی و بینالمللی تازه پیدا کردیم. این قابلیت سیاسی در آینده به کار خواهد آمد». او در گفتگو با یک نشریه خارجی گفته بود: «اگر آمریکاییها به تعهداتشان بعد از توافق عمل کنند و تحریمهای ظالمانه را بردارند و رئیسجمهور بعدی آمریکا نخواهد دوباره کارشکنی کند، برای ملت ایران مؤثر خواهد بود؛ اما برقراری رابطه ایران و آمریکا، پروسهای طولانی خواهد بود و به دلیل بیاعتمادی و عمق شکاف بین این دو کشور، این ارتباط بهزودی برقرار نخواهد شد؛ اما اگر آمریکاییها در پرونده هستهای خوب عمل کنند، میتوان در یک پرونده دیگر هم با آنها و کشورهای دیگر به بحث نشست».
ترامپ بیش از همه مذاکره میخواهد
بعید نیست که ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات موضع خود را در خصوص مذاکره تغییر دهد و امتیازات بیشتری درخواست کند. ترامپ به خاطر بحرانهای پی در پی داخلی، در موضع ضعف قرار دارد و اکنون به شدت محتاج یک دستاورد است. اما این وضعیت ممکن است بعد از انتخابات تغییر کند. از معدود مواردی که دونالد ترامپ در طول ریاست جمهوریاش هرگز از آن ناامید نشده است، مذاکره با ایران است. او در چهار سال گذشته به طور پیوسته از تمایلش برای مذاکره و حتی دیدار با سران ایران سخن گفته است. حدود دو هفته پیش، در جریان تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا، ترامپ از این تبادل برای گشودن باب مذاکرات با ایران استفاده کرد.
ترامپ، ضمن تشکر از ایران، با اشاره به آزادی وایت در توئیتی نوشت: «این نشان میدهد که [امضای] توافق امکان پذیر است.» اندکی بعد، ترامپ بار دیگر خواستار توافق با ایران شد و نوشت: «بسیار خوب است که مایکل به خانه برگشت. تازه رسید. بسیار هیجان انگیز است. از ایران متشکرم. برای امضای توافق بزرگ تا بعد از انتخابات منتظر نمانید. من پیروز خواهم شد. اکنون میتوانید به توافق بهتری برسید.»
ترامپ در نخستین گردهمایی انتخاباتیاش بعد از شیوع ویروس کرونا که در شهر تالسا در ایالت اوکلاهما برگزار شد، بار دیگر این ادعا را تکرار کرد و کری را به کارشکنی در مناسبات آمریکا و ایران متهم کرد. او با بیان اینکه ایران و چین به شدت خواستار پیروزی جو بایدن در انتخابات هستند، گفت: «با ایران توافق بسیار سریعی امضا خواهم کرد؛ بهترین توافقی که تا حالا دیدهاید. قبلا یک چنین توافقی با چین امضا کرده بودم و میتوانم [توافقات] بیشتری امضا کنم. آنها [ایران] شکست من را میخواهند، چون اگر شکست بخورم، صاحب آمریکا خواهند شد».
خط و نشان ترامپ برای ایران
تا اینجای اظهارات ترامپ در اوکلاهما تکرار ادعاهای پیشین است. ترامپ بارها و بارها ادعا کرده که اوباما به ایران ۱۵۰ میلیارد دلار داده و جان کری هم به ایران گفته که از مذاکره با ترامپ خودداری کند. اما ترامپ در ادامه، اظهارات قابل تاملی بیان میکند که نشان دهنده نوع نگاه او به ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری است. ترامپ با اشاره به توصیه ادعایی جان کری به ایران گفت: «برای من مهم نیست. من به آنها [ایران] گفتم میتوانیم [تا بعد از انتخابات] صبر کنیم. اما وقتی پیروز شوم، هزینه بسیار بیشتری نسبت به توافقی که الان امضا میکنید، پرداخت خواهید کرد». او ایران را تهدید کرده که بعد از انتخابات، امضای توافق با وی سخت خواهد بود. با این حال، بعید است که این تهدید، ایران را به مذاکره با ترامپ ترغیب کند. چرا که اولا تا انتخابات سوم نوامبر آمریکا کمتر از پنج ماه باقیمانده است و حتی اگر به فرض ایران قبول کند با کاخ سفید وارد مذاکره شود، در این مدت امکان رسیدن به توافق وجود ندارد. ثانیا، بعید نیست که ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات موضع خود را در خصوص مذاکره تغییر دهد و امتیازات بیشتری درخواست کند. ترامپ به خاطر بحرانهای پی در پی داخلی، در موضع ضعف قرار دارد و اکنون به شدت محتاج یک دستاورد است. اما این وضعیت ممکن است بعد از انتخابات تغییر کند.
از مذاکره خبری نیست
از سوی دیگر، در ایران هیچ اجماعی درباره مذاکره با آمریکا وجود ندارد. برخی از سیاستمداران ایران هرگونه مذاکره با آمریکا را رد میکنند. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس گفت: «ما مخالف دیپلماسی و مذاکره نیستیم، اما عقیده داریم مذاکره با آمریکا مطلقا مضر و ممنوع است.»
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در توئیتی، مذاکره با دولت ترامپ را منتفی دانست. او نوشت: «اوضاع ترامپ چه در تقابلهای بینالمللی، چه در افتضاح مدیریت کرونا و چه در آتش افروزی نژادپرستانه در داخل آمریکا به قدری خراب است که تیمش چارهای جز تولید و نمایش موفقیتهای ساختگی برای او ندارند. تبادل زندانیان، نتیجه مذاکره نبوده و هیچ مذاکرهای هم در آینده انجام نخواهد شد».
با وجودی که محمدجواد ظریف بعد از خروج ترامپ از برجام رادیکالترین مواضع را نسبت به آمریکا اتخاذ کرده ، ولی همواره به دنبال کورسوی امید و روزنهای بود که بزرگترین دستاوردش را نجات دهد، در تهران اصولگرایان مخالف مطلق هر نوع توافق با آمریکای ترامپ هستند. اصلاحطلبان هم در این مورد کاملا منفعلند و مانند همه چند سال اخیر هیچ نظری ابراز نمیکنند.
اصولگرایان احتمالا میدانند که هر نوع توافق با ترامپ یا هر دولتی در آمریکا دولت حسن روحانی و کل جریان اعتدالگرایی و اصلاحطلبی را از بن بست سختی که در آن گرفتار شدهاند خلاص خواهد کرد. این امر ممکن است به آنها جان دوبارهای بدهد و مایه دردسر اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 شود. انتخاباتی که اصولگرایان از حالا خود را برنده آن میدانند و احتمالا ترجیح میدهند هر نوع مصالحه با آمریکا را به بعد از این پیروزی موکول کنند.
بعید است که در تهران و در جبهه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان تحرکی برای بهره گرفتن از نیاز فعلی ترامپ به مذاکره وجود داشته باشد و احتمالا نتیجه همان خواهد بود که در حال حاضر خواست اصلی جریان اصولگراست. تعلیق هر نوع مذاکره تا خرداد ماه سال آینده. در آن زمان اگر بایدن در کاخ سفید بود که چه بهتر و اگر هم ترامپ بود که خود اصولگرایان در مورد نحوه مواجه با او تصمیم میگیرند، بدون مزاحمت ظریف و اصلاحطلبان و اعتدالگرایان!