عیاری در هیچ کجای فیلم خانه پدری قصد توضیح و اشاره به این دلیل را ندارد که چرا دیگران، مُلوک (دخترِ قربانیِ قصه) را سبب بی آبرو کردن خانواده میدانند. نکتهای که هنرمندانه و به دقت، این پیام را به مخاطب میرسانَد که؛ "دلیل هرچه که میخواهد باشد، سزایش خشونت و قتل نیست."
دیدارنیوز ـ آزاده محمدیان*: این چند روز در میان اخبار مرتبط با قتل «رومینا اشرفی»، افراد مختلفی به این اتفاق واکنش نشان داده و هر کدام به نوعی آن را در اینستاگرام یا جایی دیگر منتشر کردهاند. افرادی از اقشار گوناگون؛ و همین طور افراد مشهوری همچون بازیگران و خوانندگان و غیره. هر کدام به شکلی ابراز همدردی کرده و غم و اندوه خود را از این فاجعه به اشتراک گذاشتهاند. در این میان اما، نکتهای توجه من را به خود جلب کرد. بسیاری از این واکنشها و همدردیها، همراه با تعابیری "شاعرانه" از اتفاق است. تعابیری شاعرانه از "عشق" و "دلدادگی". همدردیهایی با این مضمون که «رومینای این قصه، "عاشق" بوده است؛ و چه غم انگیز که به جرم گفتن "دوستت دارم"، جانش گرفته شده است.»
بیایید کمی در این مفاهیم و عبارات عمیق شویم؛ در وهله اول به این نکته توجه کنیم که «رومینا» فقط و فقط سیزده سال داشته است. در مقابل و در طرف دیگر قصه، پسری ۳۵ ساله (آنطور که در اخبار آمده است.) یا ۲۸ ساله (آنطور که خود پسر میگوید.) قرار دارد. یک کودک ۱۳ ساله، به واسطه آن که مهارتهای شناختیاش همچنان در حال شکلگیریست، تعریف و درک درستی از مفاهیم "عشق" و "عاشقی" ندارد. همین نکته از دلایل اصلی و کلیدی مذموم و آسیب زا دانستن امری مانند "کودک همسری" است. حال با قرار دادن کودکی ۱۳ ساله در جایگاه "عاشق" و شکل دهی فضایی احساسی مبنی بر آنکه "او به جرم عاشقی به قتل رسیده است"، به نوعی مُهر تأییدی بر آنچه حامیان "کودک همسری" میخواهند و میگویند زدهایم. بیایید با این واقعیت روبهرو شویم که آنچه در قصه رومینا و قصههایی از این دست رخ میدهد، بیش و پیش از آنکه شباهتی به "عشق و عاشقی" داشته باشد، "کودک آزاری" به حساب میآید.
نکته بعدی قابل تأمل آن است که با چنین تعابیری، عملا صورت مسئله را نیز پاک میکنیم. «پدری، دختر ۱۳ سالهاش را به قتل رسانده است.» بیایید تنها همین یک جمله خبری را در نظر بگیریم. بدون هیچ نکته تکمیلی دیگر. حتی بدون آنکه شیوه هراسناک و تلخ این قتل را در نظر بگیریم. آنچه باقی میمانَد، وَرای هر دلیلیست. وَرای هر دلیل واهی و غیر واهی، عمل "قتل" رخ داده است. آن چیزی که حائز اهمیت است همین است که هیچ دلیلی توجیه کننده آن نیست که فردی فرد دیگر را شخصا محاکمه کرده و به قتل برساند. حال اگر این خبر را به یک دلیل و یا دلایلی مشخص تقلیل بدهیم و تکیه و تأکید سخنمان را هم بر این موضوع بگذاریم که "چه غمانگیز است که به این دلیل خاص، این قتل رخ داده است"، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته، در حال دامن زدن به این مفهوم هستیم که "شاید به دلایلی دیگر غیر از دلیل مذکور، این عمل، یعنی قتل، آن قدرها هم غم انگیز و قابل نکوهش نباشد!" حال آنکه هیچ دلیلی، "محاکمه صحرایی" را توجیه نکرده و نمیکند.
این همان نکتهایست که در فیلم «خانهی پدریِ» «کیانوش عیاری» هم به درستی رعایت شده است. عیاری در هیچ کجای فیلم قصد توضیح و اشاره به این دلیل را ندارد که چرا دیگران، مُلوک (دخترِ قربانیِ قصه) را سبب بی آبرو کردن خانواده میدانند. نکتهای که هنرمندانه و به دقت، این پیام را به مخاطب میرسانَد که؛ "دلیل هرچه که میخواهد باشد، سزایش خشونت و قتل نیست."
*بازیگر و کارگردان