دیدارنیوز -
علی ماجدی: مجلس یازدهم با مشارکت ۴۲ درصدی مردم و با حضور اکثریت اصولگرایان فردا ۷ خرداد کار خود را بهارستان آغاز خواهد کرد. برنامه مجلس یازدهم در آینده چه خواهد بود؟ چه تصمیماتی برای پیشبرد اهداف خود در آینده خواهد داشت؟ رفتار مجلس در برابر یک سال آخر دولت حسن روحانی چه خواهد بود؟ برنامه اقتصادی و سیاست خارجی و داخلی مجلس به کدام سمت خواهد رفت؟ اینها مهمترین سوالاتی هستند که در فضای سیاسی و رسانهای ایران مطرح است و تحلیلگران در انتظار هستند تا با گشایش مجلس یازدهم پاسخ برخی از این پرسشها را بیابند و بتوانند سمت و سوی فضای سیاسی کشور در سال منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ را پیشبینی کنند. انتخاباتی که احتمالا تاثیر قابل توجهی بر سرنوشت کشور در سالیان آتی خواهد داشت و از هم اکنون برخی از
سیاستمداران متنفذ هر دو جناح سیاسی خود را برای شرکت در آن آماده میکنند.
برنامههای اصلی مجلس یازدهم
مجلس یازدهم درحالی کار خود را شروع میکند که اکثریت کرسیهای مجلس در دست نیروهای اصولگرا است. بسیاری از تحلیلگران، این مجلس را مجلسی تندرو میدانند که احتمالا از ایدهها و برنامههای مد نظر طیف تندرو اصولگرایان پیروی خواهد کرد. اما بعضی دیگر یکدست بودن ترکیب سیاسی این مجلس را امتیازی برای پیشبرد برنامهها در آینده کشور برمیشمارند. برخی تحلیلگران حتی پیشبینی میکنند مجلس اصولگرایان برخی برنامهها، طرحها و لوایح مجلس دهم را که به مرحله تصویب و اجرا نرسیده بود مثل تصویب لوایح FATF مذاکره مجدد با آمریکا، طرح احیای برجام، نظارت بر عملکرد تصمیمگیریهای سه قوه و... را اجرایی خواهد کرد. به عبارت دیگر در غیاب سایه رقیب اصلاحطلب، اصولگرایان حالا ممکن است با برخی نرمشها در عرصه داخلی و خارجی موافقت کنند، بدون آن که آن را یک عقب نشینی در برابر رقیب بدانند.
بازگشت مجلس به راس امور
یکی از مشکلات مجلس دهم، نبودن در راس امور بود. مهمترین مصادیق چنین وضعیتی به گواه اکثر تحلیلگران سیاسی، در برهههایی مانند گران شدن نرخ بنزین، عدم استیضاح وزیر کشور، نظارت بر تصمیمات دولت و دو قوه دیگر در جلسات شورای هماهنگی اقتصادی سه قوه، تصویب بودجه ۹۹ با فرمان رهبری و ... روشن میشد. علی لاریجانی رئیس متنفذ مجلس دهم عملا سهم عمدهای در تصمیمات مهم نظام سیاسی کشور داشت، اما نهاد مجلس و نمایندگان به دلایل مختلف در این عرصه چندان فعال نبودند. حالا اصولگرایان تلاش میکنند با پیشبرد اهداف و طرحهای مورد نظر خود بار دیگر مجلس را به راس امور بازگردانند.
چنین رخدادی در زمان تشکیل مجلس هفتم نیز کم و بیش تکرار شد. در حالی که مجلس ششم در اختیار اصلاحطلبان قرار داشت و به دلیل گرایش سیاسی اکثریت آن توسط بسیاری از نهادهای قدرتمند منزوی شده بود، با تشکیل مجلس هفتم با اکثریت اصولگرایان بسیاری از این نهادها تمایل بیشتری به همکاری با مجلس نشان دادند. به عنوان مثال محمدباقر قالیباف فرمانده وقت نیروی انتظامی بعد از تشکیل مجلس هفتم برای پاسخگویی به سوالات نمایندگان و برقراری تعامل بیشتر بین این دو نهاد در صحن مجلس حاضر شد. این روند البته در مجالس اصولگرای بعد باز هم روند نزولی به خود گرفت، حالا که قالیباف و یارانش این بار در ردای مجلس به ساختمان سبز بهارستان آمدهاند، احتمالا در تلاش خواهند بود که روند افزایش نفوذ و ارتقا جایگاه مجلس را تعقیب نمایند.
اختلافات احتمالی مجلس یازدهم با دولت روحانیمجلس یازدهم در حالی کار خود را آغاز میکند که بسیاری گمان میکنند این مجلس با توجه به شعارهای قبل از انتخابات، اختلافات بسیاری با دولت دوازدهم و شخص حسن روحانی داشته باشند. نمایندگان مجلس قبل از انتخابات تمام مشکلات اقتصادی، تحریمها و سایر مشکلات کلان کشور را ناشی از بیبرنامهگی و عدم توانایی دولت در اجرای برنامهها میدانستند. جبهه پایداری نفوذ و قدرت زیادی در این مجلس دارد و نزدیکان به این تشکل بارها از لزوم فشار بیشتر به دولت و حتی استیضاح رئیس جمهور سخن گفتهاند. اما بسیاری از تحلیگران باور دارند که بزرگان نظام، نخواهند گذاشت تا مجلس در مواجه با دولت به این مرحله برسد. اما اعمال بیشتر فشار از سوی مجلس بر دولت تقریبا قطعی است. هر چند روز گذشته
حسن روحانی در توییتی دست دوستی به سمت مجلس یازدهم دراز کرد اما به نظر نمیرسد که رابطه مجلس یازدهم و دولت دوازدهم چندان دوستانه باقی بماند.
جبهه پایداری و طرفداران احمدینژاد بیشترین نقش را دارند
گمان میرود که طیف تندرو اصولگرایان یعنی جبهه پایداری و طرفداران محمود احمدینژاد بیشترین نقش را در آینده سیاسی و برنامههای آینده مجلس یازدهم داشته باشند. تعدادی از مدیران و وزرای سابق رئیس جمهور دولت نهم و دهم، و نیز نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری احتمال در نوک پیکان معارضه با دولت قرار خواهند داشت. احتمال طرح ایدههای رادیکال در عرصه سیاست خارجی و مخالفت با هر نوع مصالحه در این عرصه هم احتمالا از برنامههای این جریان سیاسی خواهد بود.
از سوی دیگر جریان نواصولگرایی به رهبری محمدباقر قالیباف، با اختلافاتی که قبل از انتخابات در بستن لیست با جبهه پایداری داشت، تلاش دارد این اختلافات را کم کرده و تاثیرگذارتر باشد.
روشن نیست که وزن هر یک از این جریانات در مجلس یازدهم چقدر خواهد بود. تحولات مربوط به انتخابات هیئت رئیسه مجلس و تن دادن جبهه پایداری به ریاست محمد باقر قالیباف، علی رغم برخی نارضایتیها، میتواند نشان دهنده وزن بالاتر جریان میانهرو باشد و خبری خوش برای دولتیها محسوب شود، اما برای قضاوت دقیقتر حداقل باید تا فردا منتظر ماند.
تشکیل فراکسیونهای مختلف اصولگرایی
مجلس یازدهم از نظر ترکیب به مجلس نهم نزدیک است اما با این تفاوت که طیفهای متنوعتری از اصولگرایان در این مجلس حضور دارند. از جریان نواصولگرایی، نیروهای موتلفه و جبهه پایداری گرفته تا جریان طرفداران احمدینژاد به دنبال فراکسیون خوددر مجلس خواهند بود. قالیباف و یارانش علاوه بر جنگ بر سر کرسی ریاست مجلس، تشکیل فراکسیون نواصولگرایی را در دستور کار خود قرار خواهند داد. جبهه پایداری هم احتمالا فراکسیون خود را در مجلس خواهد داشت و احتمالا احمدینژادیها هم به دنبال فراکسیون خود خواهند رفت. اصولگرایان سنتی و حزب موتلفه هم ممکن است فراکسیون خود را در مجلس داشته باشند، همچنان که میرسلیم عضو قدیمی حزب موتلفه ثابت قدمترین رقیب قالیباف در انتخابات ریاست مجلس است.
رئیس مجلس چه کسی خواهد بود؟
محمدباقر قالیباف بعد از عدم موفقیت در سه انتخابات ریاست جمهوری، به انتخابات مجلس آمد. منتخبین تهران با سرلیستی محمدباقر قالیباف توانستند با ۱۱ درصد مشارکت مردم به بهارستان راه پیدا کنند. اما رسیدن قالیباف به جایگاه ریاست ممکن است با برخی ناهمواریها همراه شود. هر چند به نظر جریان نواصولگرایی به رهبری قالیباف با جبهه پایداری به توافق رسیده و علیرضا زاکانی کاندیدای جدی ریاست مجلس به نفع قالیباف انصراف داده و همین امر باعث شده تا ریاست مجلس قالیباف محتملتر به نظر برسد.
اما جریان اصولگرای طرفداران احمدینژاد در تلاش هستند تا سردار، شهردار، خلبان قالیباف به این جایگاه نرسد. حاجیبابایی نماینده همدان و وزیر سابق آموزش و پرورش دولت دهم جدیترین گزینه هواداران احمدینژاد برای ریاست مجلس است. طرفداران احمدینژاد عقیده دارند، ریاست قالیباف در مجلس یازدهم نمیتواند اهداف و برنامههای خود را پیش ببرند.
ناصر ایمانی: اصولگرایان به دنبال تصویب لوایح FATF و مذاکره با آمریکا نخواهند رفت
ناصر ایمانی تحلیلگر اصولگرا درباره سیاست مجلس آینده و احتمال مذاکره با دولت آمریکا به دیدار نیوز میگوید: بحث مذاکره هستهای ارتباطی با اصولگرا و اصلاح طلب ندارد. مگر الان اصلاح طلبها سر کار نیستند؟ ولی مذاکرهای انجام نمیشود. دلیل آن روشن است. در حال حاضر مذاکرات برای کشور معنایی ندارد. جز تسلیم شدن چیز دیگری نیست. مشکل سر اصلاح طلب و اصولگرا بودن نیست. مساله سر این است که مذاکرات با این دولت آمریکا غیر ممکن است. هر کسی که در قدرت باشد فرقی نمیکند. تعیین کننده اصلی سیاست مذاکرات با آمریکا رهبری هستند و ربطی به مجلس اصولگرا ندارد.
ایمانی درباره برنامه اقتصادی مجلس یازدهم و احتمال تصویب لوایح FATF میگوید: اصولگرایان قطعا برنامهای نخواهد داشت. چون آنها با این لوایح مخالف هستند و عقیده دارند که منافعی برای کشور ندارد. یک سری حرفهای سیاسی و جناحی زده شده و به دنبال دعواهای سیاسی هستند. مانند این نکتهای که مطرح میشود اگر اصولگرایان بیایند مذاکره را راه میاندازند و FATF را هم تصویب میکنند. منظورشان این است که مخالفت آنها برای این است که اصلاح طلبان این کار را نکنند و اصولگرایان با این کارها مشکلی ندارند. در حالی که اینطور نیست و واقعا مخالفند.
این تحلیلگر اصولگرا درباره احتمال محدود کردن فضای فرهنگی با توجه به سال انتخابات ریاستجمهوری هم میگوید: مجلس اصولگرایان قطعا برنامهای برای محدود کردن آزادی شاید با آن چیزی که در ذهن خیلیها باشد ندارند. اما تعاریف این موضوع خیلی مهم است.
ایمانی درباره بازگشت مجلس به را امور میگوید: مجلس در راس امور بوده و در حال حاضر هم هست. یک سری از نمایندگان مجلس دهم بخاطر اینکه ضعفهای عملکرد مجلس دهم را پنهان کنند میگفتند مجلس در راس امور نیست تا نگویند که ما کار نمیکنیم. در حالی که این طور نیست و مجلس جایگاه خودش را دارد و میتواند اثرگذار باشد. اگر کسی از جایگاه خودش استفاده نکند و ضعیف عمل کند به طور طبیعی مجلس ضعیف خواهد شد.
ناصر ایمانی درباره احتمال همراهی مجلس یازدهم با دولت حسن روحانی هم گفت: مجلس یازدهم با دولت کاملا همراه خواهند بود. فکر میکنم همراهی مجلس یازدهم از مجلس دهم بیشتر هم باشد؛ و با شخص رئیس جمهور هم همراهی کامل را خواهند داشت.
بهارستان: ۴ سال جدید
مجلس یازدهم فارغ از همه این تحلیلها و بررسیها، فردا تشکیل خواهد شد. برای سنجش صحت بسیاری از تحلیلها و نقد و نظرها باید به انتظار نشست و دید که سمت و سوی تحولات چه خواهد بود. آیا یکدست کردن قدرت اصولگرایان را به نرمش بیشتر واخواهد داشت یا آن که رادیکالیسم در اردوگاه اصولگرایی هنوز در اوج خواهد بود.