کارگری که یک میلیون یا ده میلیون داشت و یا سرمایهداری که صد میلیارد داشت، پولهایشان را در اختیار نهادهای مالی قرار دادهاند و بعد هم فاجعه ثامنالحجج، میزان، کاسپین و دهها موسسه دیگر پیش آمد ودولت مجبور شد ۲۵ هزار میلیارد از منابع خود را صرف جبران این هجوم ناآگاهانه و غیر علمی مردم کند و مردم نیز میلیاردها تومان، متضرر شدند. امروز نیز هجوم مردم به بازار بورس، آن خاطرات را یادآوری کند؛ هر روز عدهای از مردم خواهان ورود به بازار بورس میشوند. به نظر میرسد دیری نخواهد گذشت که سرنوشت موسسات، تکرار خواهد شد.
دیدارنیوز ـ بهیار سلیمانی: آنچه مسلم است، بازار سرمایه ضرورتی است که امروز برای اداره اقتصاد جهان باید آن را پذیرفت؛ بانک، بورس، صندوقهای سرمایهگذاری، بیمه، اوراق مختلف و دهها ابزار دیگر، وسایل لازم برای شکوفایی اقتصاد جهانی است و ایران نیز از این قاعده جدا نیست.
اما ما ایرانیان از کودکی در نظام آموزشی یا در جامعه و خانواده، آموزشهای لازم و مهارتهای کافی را نیاموختهایم که بتوانیم درست عمل کنیم. همه ما میخواهیم به سرعت راه یک ساله را یک شبه برویم و در زمینههای علمی و اقتصادی به اوج خواستههای خود برسیم.
در راستای همین تفکر این روزها مردم به صورت گسترده به سمت "بازار بورس" هجوم آوردهاند. معالاسف چند سال پیش همین هجوم بیرویه نیز به سمت بانکها و موسسات مالی انجام شد و از عواقب نامیمون آن هر چه گفته شد کمتر گوش شنوایی پیدا شد.
کارگری که یک میلیون یا ده میلیون داشت و یا سرمایهداری که صد میلیارد داشت، پولهایشان را در اختیار نهادهای مالی قرار دادهاند و بعد هم فاجعه ثامنالحجج، میزان، کاسپین و دهها موسسه دیگر پیش آمد ودولت مجبور شد ۲۵ هزار میلیارد از منابع خود را صرف جبران این هجوم ناآگاهانه و غیر علمی مردم کند و مردم نیز میلیاردها تومان، متضرر شدند.
امروز نیز هجوم مردم به بازار بورس، آن خاطرات را یادآوری کند؛ هر روز عدهای از مردم خواهان ورود به بازار بورس میشوند. به نظر میرسد دیری نخواهد گذشت که سرنوشت موسسات، تکرار خواهد شد.
همه افرادی که مایل به سرمایهگذاری در بورس هستند باید توقعات خود را عاقلانه مدیریت کنند، مشورت با اهل فن و استفاده از ابزارهای قانونی لازمه ورود به این عرصه است.
این روزها مجموعههای بزرگ اقتصادی نظیر شستا، صندوقهای بازنشستگی، ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان و بنگاههای بزرگ اقتصادی به بازار بورس ورود کردهاند و میبایست از اقبال مردم استفاده بهینه کرد و آن را به یک فرصت بزرگ برای اقتصاد جامعه تبدیل کرد.
معادن بزرگ و کوچک، صنایع نفت و پتروشیمی، ساخت زیرساختهای بزرگ بندری، راه آهن، حمل ونقل، مترو، بزرگراهها و احیای زمینهای کشاورزی در زیردست سدهای بزرگ ایران و ادامه احداث سدهای مطالعه شده و احداث شهرهای بزرگ در سواحل ایران، انتقال بخشی از جمعیت، به آن سوی کشور و ایجاد صنایع بزرگ در نوار چند هزار کیلومتری ساحل در شمال و جنوب ایران و احداث نیروگاههای خورشیدی و صنایع وابسته، سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات و شرکتهای دانش بنیان، میتواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند!
بخش خصوصی نیز میتواند از این اقبال عمومی بهرهمند و به بازار بورس وارد شود. به عبارت دیگر اگر دولت و بخش خصوصی و اصولا آن بخش از اقتصاد که در اختیار حاکمیت است چارهاندیشی نکند، این فرصت به تهدید تبدیل میشود و چندی بعد داستان موسسات مالی مجددا پیش میآید.
قطعا جهان پس از کرونا فرق خواهد کرد و حوزه اقتصادی با تغییرات گستردهای روبهرو خواهد شد. از اکنون میبایست به فکر تأمین مایحتاج عمومی بود. امری که به هیچ روی آسان نخواهد بود. میتوان به سراغ پیشههای پدری رفت و آن را زنده کرد، باید در حوزه تولید سرمایه گذاری کرد و بدان رونق و توسعه دوچندانی داد و از این رهگذر امنیت را به فضای اقتصاد و کسب و کار برگرداند. فردای بهتر منوط به سرمایه گذاری اقتصادی در حوزههای صنعتی و کشاورزی است شاید شرایط کنونی آخرین فرصت اقتصادی ایران باشد و مسئولان امر باید آن را دربیابند. کما اینکه مردم نیز باید بدانند با تلاش و پشتکار و قناعت میتوان از این مرحله گذر کرد و به دروازه فردای بهتر رسید. اگر گمان کنیم با ورود به بورس و سرمایهگذاری در آن یک شبه میتوانیم به تمام خواستههایمان برسیم سخت در اشتباهیم و باید به دنبال سرمایه گذاری بلند مدت بود.