تیتر امروز

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...

"آتابای"؛ رفتن همیشه اختیاری نیست

"آتابای" مقبول‌ترین و شاید بهترین نقطه کارنامه نیکی کریمی است. طرح داستانی که خود نیکی کریمی نوشته و هادی حجازی­ فر با بسط آن، فیلمنامه قابل توجهی خلق کرده و خودش نیز بازی نقش اول آن را به عهده گرفته است. "آتابای" ماجرای مردی است که برگشته تا شادتر سپری کند، اما گذشته­ اش بر این حال خوب، غلبه می­ کند؛ چنان که او را دوباره به رفتن محکوم کرده و دلخوشی چندانی برایش نمی­ گذارد. فیلم، اما از لحاظ ساختاری، تا حدود بسیار زیادی متکی و مدیون به فیلمنامه است. حتی طرح داستانی نیز آنچنان ایده­‌ی تازه­‌ای نیست، اما حجازی­ فر توانسته در فیلمنامه، با خلق موقعیت­‌های احساسی درست و مکالمه­‌های بعضا دلنشین، فیلم را تا حدودی در یک سطح مقبول قرار دهد.

کد خبر: ۵۲۷۲۹
۱۱:۴۹ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: پنجمین تجربه فیلمسازی نیکی کریمی، اساسا کیفیتی متفاوت و شاید تا حدودی متضاد با آثار پیشین این فیلمساز دارد. فیلمسازی که طی سال­های طولانی در سینمای ایران به عنوان یکی از شناخته­ شده‌ترین بازیگران زن معرفی شده بود و مقابل دوربین اساتیدی، چون داریوش مهرجویی به ایفای نقش پرداخته، حالا تغییر مسیر جدی­ اش به سمت کارگردانی که پیش از این با "چند روز بعد" و "سوت پایان" کلید خورده بود، با "شیفت شب" وارد فاز جدی­ تری شد. "آتابای" اما مقبول‌ترین و شاید بهترین نقطه کارنامه کریمی است. طرح داستانی که خود نیکی کریمی نوشته و هادی حجازی­ فر با بسط آن، فیلمنامه قابل توجهی خلق کرده و خودش نیز بازی نقش اول آن را به عهده گرفته است.

"آتابای" قصه­‌ی تنهایی است. آدم­‌های اغلب شکست خورده و غمگینی که با پس زمینه طبیعت بکر آذربایجان، میان کوه­‌ها و دشت­‌ها، در طول فیلم عموما با اشک­‌ها و غم­ هایشان حضور پیدا می­ کنند. کاظم (هادی حجازی­ فر) که ترجیح می­ دهد آتابای، خطابش کنند و تازه از سفری طولانی مدت از خارج بازگشته و با شمایلی نسبتا جدی­‌تر و مدرن­‌تر (اشاره به موزیک انگلیسی زبانی که در ماشینش پخش می­ شود) میان بافت سنتی و روستایی زادگاهش، گویی از محبوبیت خاصی بین اهالی برخوردار است، نوعی قهرمان خسته معرفی می­ شود که هم معشوقه­ و هم خواهرش را سال­‌ها پیش در همین روستا از دست داده و بار سنگین درد‌های گذشته، حالا روی دوشش، چهره­‌ای معمولا اخم آلود برایش رقم زده است.

 


 

اساس روایی فیلم را که تماما پشت سر کاظم پیش می­ رود، برخورد‌ها و تجدید دیدار‌هایی شکل می­ دهند که او پس از مدت­ها با آشنایان و دوستانش از سر می­ گذراند. خواهرزاده­‌ی جوان و بازیگوشش، رفیق سال­‌های دورش که زمانی عاشق فرخ­ لقا (خواهر کاظم) بوده، پدر بد قلق و لجبازش و باغی که در نبودش به یک غریبه­‌ی تهرانی واگذار شده و گویی از اهمیت به خصوصی برای کاظم برخوردار بوده است. شروع ایجاد گره­‌های عاطفی نیز دقیقا پس از ماجرای باغ و عصبانیت شدید کاظم به وقوع می­ پیوندد. همان جا که فیلمنامه، حالا در کنار مرور رابطه بین کاراکتر اصلی و محیط پیرامون، قصه عاشقانه­ اش را نیز از سر می­ گیرد. سیما (سحر دولتشاهی) دختر صاحب تازه­‌ی باغ که اتفاقا با معشوقه از دست رفته­‌ی کاظم نیز همنام است، رفته رفته تبدیل به محرکی عاطفی برای شخصیت سرد و نه چندان خوش اخلاق کاظم می­ شود. عشقی که دوباره لطافت و نرمی را به قلب او باز می­ گرداند و از آن مجسمه­‌ی سرد و بی روح، انسانی بهتر می­ سازد.

فیلم، اما چندان نگاه خوش بینانه و حالت سرخوش­ گونه­‌ی رمانتیک ندارد و قرار هم نیست مثبت اندیشانه پیش برود. "آتابای" ماجرای ناکامی­‌ها و نرسیدن هاست. سیمایی که دوباره مجبور به رفتن است، باغی که دوباره به متروکه­‌ای سوت و کور تبدیل می­ شود، ماهی­‌های قرمزی که در برکه جان می­ دهند و .... فیلمساز به کمک نویسنده، تمام این المان­‌ها و ویژگی­‌های روایی و بصری را به کار برده­ تا نشان دهد که غم، میان چشم­ انداز‌های زیبا و طبیعت تماشایی شهر خوی نیز جان آدمی را رها نمی­ کند. چه بسا همه اهالی روستا قصد فرار از این بهشت قدر نادیده را دارند. همه شان سودای رفتن به تهران و میان سازه­‌های شهری زندگی کردن را در سر دارند و چشم به روی تمام زیبایی­‌های اطرافشان بسته­ اند.

 


 

"آتابای" ماجرای مردی است که برگشته تا شادتر سپری کند، اما گذشته­ اش بر این حال خوب، غلبه می­ کند؛ چنان که او را دوباره به رفتن محکوم کرده و دلخوشی چندانی برایش نمی­ گذارد. فیلم، اما از لحاظ ساختاری، تا حدود بسیار زیادی متکی و مدیون به فیلمنامه است. حتی طرح داستانی نیز آنچنان ایده­‌ی تازه­‌ای نیست، اما حجازی­ فر توانسته در فیلمنامه، با خلق موقعیت­‌های احساسی درست و مکالمه­‌های بعضا دلنشین، فیلم را تا حدودی در یک سطح مقبول قرار دهد. کارگردانی و وجهه بصری اثر که عموما متشکل از نما‌های واید و لانگ شات­‌هایی که یادآور سینمای کیارستمی یا جیلان­اند است، علی رغم با کیفیت بودنشان، باز هم زیر سایه­‌ی ابعاد روایی همچون میزان احساس همذات پنداری با شخصیت اصلی و پیگیری داستان حول محور کاراکتر‌ها باقی می­ مانند و به چشم نمی­ آیند. با تمام این­ها، هرچند که "آتابای" از فیلم­‌های قابل تأمل امسال است، اما همچنان ایرادات جزئی و همزمان اساسی به خود می­ بیند که کامل بودن را از آن دریغ کرده است.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی