تیتر امروز

رستوران بزنیم؟!
بازار کار و آینده رستوران داری

رستوران بزنیم؟!

در هر قسمت از پریسکوپ ۲ مهمان داریم که یکی علاقه‌مند و دیگری متخصص در یک مسیر شغلی است که در قالب گفت‌وگو آینده آن حرفه را به چالش می‌کشیم.

مخالفان اصلاح کاستی‌ها در مسیر «یلتسین» هستند نه اصلاح‌طلبان (گفتگو با احمد شیرزاد درباره بیانیه جبهه پایداری)

News Image Lead

اصلاح‎طلبان نشان داده‌‏اند که پای کشور و منافع ملی ایستاده‌اند. آن‌ها در ماه‌های اخیر به خاطر همین دفاع از کیان کشور و منافع ملی انواع و اقسام دشنام‌ها را از براندازان شنیده‌اند، اما چه باک که جبهه اصلاح‎طلب، جبهه‎ای وفادار به مردم و نظام جمهوری اسلامی است و اصلاحات را در چارچوب همین نظام می‌بیند. به نظرم آن‌ها که راه را بر اصلاح کاستی‌ها و ضعف‌ها می‌بندند شاید برای اتهام جبهه پایداری و زمینه‌سازی برای تغییر نظام مستحق‌تر باشند.

کد خبر: ۴۸۷۳
۰۹:۲۰ - ۲۳ تير ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ در ادامه اتهام زنی‌ها علیه دولت، جبهه پایداری از گروه‌های سیاسی تندرو اصولگرا در بیانیه‌ای ضمن حمله به مجلس و بخصوص هیأت رئیسه آن، دولت را متهم به عدم کفایت کرده و مهمتر آنکه اصلاح‌طلبان را متهم به برنامه‌ریزی برای تغییر نظام کرده است. در این بیانیه تأکید شده که اصلاح‌طلبان در حال ایفای نقش یلتسین در اواخر دوره اتحاد جماهیر شوروی هستند که نقش کاتالیزور تغییر نظام را بازی کرد. درباره این ادعا‌ها علیه اصلاح‌طلبان و انتشار خبرها و اتهامات نادرست علیه دولت با احمد شیرزاد از چهره‌های اصلاح‌طلب گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

جبهه پایداری، از گروه‌های مخالف دولت در بیانیه‌ای، ضمن ادعای عدم کفایت سیاسی دولت، اصلاح طلبان را متهم به زمینه‌سازی برای تغییر نظام کرده و نوشته که آنها در پی زمین زدن دولت روحانی و سپس جایگزینی خود با آن هستند تا همانند «یلتسین» در شوروی، زمینه تغییر نظام را فراهم کنند.

بالاخره بعد از مدت‏ها چشم ما به جمال یک بیانیه از جبهه پایداری روشن شد آن هم با چنین محتوایی. سؤال ما این است که برادران عزیز این چند وقت کجا بوده‌اید؟ شما فعالیت سیاسی را تخته کرده‎اید و رفته‎اید. تمام حضور این گروه سیاسی محدود به تعداد کمی نماینده در مجلس دوره قبل بود و بعد از اینکه همان نمایندگان برای دوره دهم مجدداً از سوی مردم انتخاب نشدند، ظاهراً دم و دستگاه جبهه پایداری هم به تعطیلی کشیده شد. الان هم روشن نیست که مواضع این جبهه چیست. بنابراین وقتی هیچ کدام از دیدگاه‏های سیاسی و اقتصادی یک جبهه‎ روشن نیست و معلوم نیست راجع به مسائل مهم کشور چه نظریه‎ای دارد، مواضع آنها به صرف اینکه حرف تخریبی علیه دولت و اصلاح‎طلبان بزند چندان جای تأمل و اعتنا ندارد. مردم بخوبی تعهد نیروهای مختلف سیاسی نسبت به قانون و ارزش‌های مورد تکریم خود  را تشخیص می‎دهند. خوشبختانه اصلاح‎طلبان هر انتقادی هم که به آنها وارد باشد، این سربلندی را دارند که در تمام سالیان و پس از تشکیل جبهه اصلاحات تاکنون هیچ زمانی دکان سیاست را نبستند و نرفتند در خانه خود بنشینند. مگر اینکه در مقاطعی آنان را از همه موقعیت‎ها و امکانات محروم کرده باشند. قطعاً این ادعا که اصلاح‌طلبان در پی زمین زدن دولت روحانی هستند و می‌خواهند نقش یلتسین را بازی کنند، تهمتی بیش نیست.
 
اصلاح‌طلبان خودشان در هر دو انتخابات ریاست جمهوری از آقای روحانی حمایت کردند. به نظرم طیف تندرو اصولگرا برخلاف بخش معتدل و عقل‌گرای آن اصرار دارد بین اصلاح‌طلبان و دولت شکاف ایجاد کند و لذا ادعا می‌کند که آنها خواستار استیضاح رئیس جمهوری هستند. اصلاح‎طلبان نشان داده‌‏اند که پای کشور و منافع ملی ایستاده‌اند. آنها در ماه‌های اخیر به خاطر همین دفاع از کیان کشور و منافع ملی انواع و اقسام دشنام‌ها را از براندازان شنیده‌اند اما چه باک که جبهه اصلاح‎طلب، جبهه‎ای وفادار به مردم و نظام جمهوری اسلامی است و اصلاحات را در چارچوب همین نظام می‌بیند. به نظرم آنها که راه را بر اصلاح کاستی‌ها و ضعف‌ها می‌بندند شاید برای اتهام جبهه پایداری و زمینه‌سازی برای تغییر نظام مستحق‌تر باشند.

در چند روز اخیر شاید به تعبیری بتوان گفت که یک جنبش دروغ‌سازی علیه دولت به راه افتاده است؛ از یکسو بحث استعفای اسحاق جهانگیری از معاون اولی مطرح شد و از سوی دیگر طرح موضوع رد صلاحیت حسن روحانی در انتخابات ریاست‎جمهوری دوازدهم و ادعایی مبنی بر دادن برخی امتیازات از سوی دولت اوباما به دولت یازدهم در زمان توافق هسته‎ای چند روزی سرخط خبرها بود. این اتفاقات را چقدر می‌توان ساخته و پرداخته اتاق فکر مخالفان دولت دانست؟

می‏ خواهم به خودم جرأت بدهم و بگویم که بخش‎های زیادی از جناح اصولگرا با این نوع حرکات و آزار و اذیت‎هایی که علیه دولت صورت می‎گیرد، همراه نیستند و تنها بخش‎های افراطی جناح راست در اینگونه مواقع علیه دولت فعالیت می‎کنند. این‎ها سعی دارند فضا را به سمت درگیری با دولت بکشانند که تاکنون هم نتوانستند طیف گسترده‎ای را از میان اصولگرایان با خود همدل سازند. آنچنان که بعد از سخنان چند روز اخیر رئیس جمهوری شاهد بودیم که صدا و سیما هم با برخی از شخصیت‎های اصولگرا گفت‌و‌گو کرد و آنها هم از دولت حمایت کردند. با اینحال همان عده اندک هنوز هم فکر می‎کنند از مشکلاتی که بر سر راه کشور پیش آمده علیه دولت استفاده کنند و حتی سعی دارند که بقیه اصولگرایان را با فضاسازی‎های مختلفی که می‎شود همراه خود سازند. واقعاً یکسری آدم بی‎مسئولیت داریم که نه اخلاق و تقوای مذهبی دارند و نه مصلحت سیاسی را می‎دانند و نه می‎توانند تحلیل درستی از وقایع کشور ارائه دهند و نه واقعاً آن طوری که ادعا دارند که دشمن را می‎شناسند، دشمن‎شناس هستند. وقتی آقای ذوالنور عنوان می‎کند که 2500 ایرانی بابت امضای برجام از دولت امریکا تابعیت گرفته‎اند، بلافاصله با واکنش توئیتری آقای ترامپ علیه ایران روبه‎رو می‌شویم که این حرف‌ها را مستند قرار می‌دهد تا بگوید آن‎چیزی که در برجام امضا شده و شورای امنیت سازمان ملل هم بابت آن 5 قطعنامه خود را لغو کرده است، ساخته و پرداخته دار و دسته اوباما و روحانی و ظریف بوده است.
 
طرح این مسأله قطعاً به نفع دشمن است. در این موضوع خاص، آقای ذوالنور و ترامپ دقیقاً موضوع مشابهی را ارائه دادند و حتماً نتانیاهو هم همین تحلیل را دارد. جالب است بدانید که این افراد همیشه به رخ ما می‎کشیدند که ما دشمن شناس هستیم و شما دشمن را نمی‎شناسید. حالا ما دشمن شناسی آقایان را می‎بینیم.

فکر نمی‎کنید این اتفاقات با برنامه‎ریزی از سوی همین طیف از اصولگرایان تندرو شکل گرفته باشد؟

آنچه اتفاق افتاده حرکات پراکنده‎ای است که نمی‎خواهم اتاق فکری را پشت آن ببینم و واقعاً هم به نظر نمی‎رسد اینگونه باشد. افرادی مثل آقای کریمی قدوسی و ذوالنور اصولاً نمی‎توانند مصلحت کشور را درک کنند و قبول کنند که لااقل برای مصلحت کشور هم شده مقداری از افکار افراطی خود کوتاه بیایند. کشتی‎ای که ما در آن نشسته‌ایم موقع غرق شدن اصلاح‎طلب و اصولگرا نمی‎شناسد. فعلاً همه بایستی دست به دست هم بدهیم که کشور را از این دشواری‎ها که خیلی دوست ندارم اسم بحران را روی آن بگذارم، نجات بدهیم. همیشه وقت برای دعوا هست.

‌‌ به نظر شما آیا جا دارد که مدعی العموم در این قبیل موارد وارد شود؟

نه. دولت باید با سعه صدر با این قضیه برخورد کند. البته شورای نگهبان اگر صلاح می‎داند و احساس می‎کند که به آنها توهین شده می‎تواند اقدام کند. ولی اینکه مقامات قضایی بخواهند وارد این موضوع شوند اصلاً به صلاح نیست. دولت هم نباید از قوه قضائیه چنین چیزی را بخواهد. ما نباید پیشقدم شویم تا افراد به‌دلیل اظهارنظرهایی که کردند مورد تعقیب و محاکمه قرار بگیرند. چون آنها چهره مظلومی به خود خواهند گرفت. اما روی صحبت من با روزنامه نگاران است. آنها باید موضوع را واشکافی کنند و به نمایندگی از افکار عمومی به ذوالنور بگویند 2500 اسم پیشکش، شما نام 50 نفر از گیرندگان تابعیت امریکایی را اعلام کنید. اگر او ‎توانست که لیست 50نفره خود را بیاورد، در صورت تحقیق و صحت و سقم حرف‎های او ما می‎توانیم دیدگاه خود را نسبت به آنها عوض کنیم. اما اگر نمی‎تواند این کار را انجام دهد، باید حرف خود را پس بگیرد. متأسفانه در کشور ما رایج است که اصحاب رسانه موضوعات اینچنینی را پس از چند روز پیگیری رها می‎کنند. دلیلی ندارد که حتماً دادستان به میان بیاید و موضوع را پیگیری کند. اگر موضوع از دست رسانه‎ها خارج شود طبیعی است که چند روز بعد آقای کریمی قدوسی باز هم مصاحبه‎ای می‎کند و پای موضوع دیگری را وسط می‎کشد.

‌ آیا می‌توان طرح این موضوعات علیه دولت را به بحث شفافیت دولت در حوزه اتفاقات اخیر بازار ارز و سکه ارتباط داد؟

به‌نظرم نه. البته شفافیتی هم که از سوی دولت صورت گرفته را خیلی نمی‎پسندم. درست است که صدا و سیما و حتی بخش‎های عمومی از افکار کوچه و بازار این موضوع را می‎پسندند و دائماً فضا را به این سمت می‎برند که همه مشکلات اقتصادی بر سر سوداگری کوتاه‌مدتی است که همیشه وجود داشته اما این تمام ماجرای اقتصاد کشور نیست. درست است مسئول اصلی اتفاقی که افتاده دولت است اما خوب نیست حالا بیاید و بر طبل این موضوع بزند و بگوید که عده‌ای دزد و غارتگر کشور را به این روز انداختند. یک زمانی بانک مرکزی قصد داشته که نقدینگی را از جامعه جمع کند و سکه عرضه کرد. هیچ قانون و محدودیتی هم قرار نداده که هر فردی چه مقدار می‌تواند از سکه‌ها خریداری کند. یک فردی هم آمده تعداد زیادی سکه خریده است. درست است که این کار اخلاقی نبوده اما کار غیرقانونی هم نبوده است. بهتر است قوه قضائیه کسانی را که واقعاً مرتکب جرم شدند، محاکمه کند.

‌ آقای جهانگیری وعده داده‌اند مرداد ماه با مردم درباره فساد سخن بگویند. فکر می‌کنید انتظارات از معاون اول چیست؟

من با صحبت کردن مسئولان با مردم موافقم. اما موافق نیستم که دولت مشی افشاگرانه در پیش بگیرد. این کار وظیفه قوه‌قضائیه است. دولت اگر اطلاعاتی دارد بهتر است آن را به دستگاه قضایی بدهد. البته درباره کلیت مسأله و واقعیت تلخی مثل انتقال ثروت‎های ملی به خارج از کشور که نمی‎توان طبیعی بودن آن را باور کرد می‎شود حرف زد.
 
منبع: ایران/۲۳ تیر ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی