دیدارنیوز ـ
مسلم تهوری: ۱. بعضی از اخبار، خوراک بسیار جذابی است برای طنزنویسان؛ فرض کنید یک تصمیم بسیار مهم و حیاتی قرار است اتخاذ شود، تصمیمی تأثیرگذار که با سرنوشت میلیونها نفر ارتباط مستقیم دارد؛ این تصمیم حواشی بسیاری به دنبال دارد، بعد تصور کنید مسئول مستقیم این داستان همه چی را به سخره میگیرد و با لبخندی ملیح و یا قهقههای مستانه میگوید من هم اطلاع نداشتم و... اصلا چرا فرض کنید؟ بیایید در دنیای واقعی و رئال قدم بزنیم. شب ولادت پیامبر گرامی اسلام به ناگاه خبر آمد که قرار است بنزین با افزایش ۲۰۰ درصدی مواجه شود. آن شب همه جایگاههای بنزین شلوغ شد. از بامداد جمعه دیگر خبری از بنزین ۱۰۰۰ تومانی نبود، میبایست با قیمت جدید بنزین زده شود. موجی از اعتراض در بسیاری از شهرهای ایران به راه افتاد، درگیریها بالا گرفت و بسیاری نیز متأسفانه در اعتراضها جان باختند. مردم که احساس کردند فضا از اعتراض به قیمت بنزین و گرانی نان و آب خارج شده و عدهای اهداف دیگری را دنبال میکنند به صحنه آمدند و شرایط بحرانی آن روزها فروکش کرد.
پس از این ماجراها عصر روز چهارشنبه ۶ آذر حسن روحانی که شایسته بود قبل از گران شدن بنزین با مردم صحبت میکرد در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی گفت: شبی که سهمیهبندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم و نمیدانستم که اجرای این طرح این هفته است یا هفته آینده؛ چرا که به شورای امنیت کشور گفته بودم که زمان آن را به من هم حتی نگویید، چرا که به آنها گفته بودم در صداوسیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کنید.
روحانی گفت: من هم مثل همه مردم ایران مطلع شدم که صبح جمعه قیمت بنزین تغییر کرده است چرا که من هم این طرح را به شورای امنیت واگذار کرده بودم و به آنها گفته بودم که زمانش را به من نگویید چرا که این مصوبه در جلسه سران قوا مصوب شده است.
۲. صحبتهای رئیسجمهور با موجی از اعتراض روبهرو شد. اصحاب رسانه نسبت به گفتههای رئیسجمهور واکنش نشان دادند. عدهای معتقد بودند رئیسجمهور اظهار بیاطلاعی کرده تا از زیر فشارها خارج شود. بنا به گفته برخی اصل این تصمیم امری لازم و ضروری بود؛ منتهی مشکل در نحوه اجرا بوده و رئیسجمهور قسمت مثبت داستان را به خود اختصاص داده و قسمت مشکلدار آن را به گردن دیگران انداخته است. گروهی نیز معتقد بودند هر چند بیان این مطلب از اساس مشکل دارد اما این لحن بیان، قبح داستان را دوصد چندان کرده است. هنوز بسیاری از مردم داغدار عزیزان خود هستند و روح جریحهدار شده مردم از اتفاقات اخیر التیام پیدا نکرده است؛ ای کاش رئیسجمهور نیز حداقل ظاهر امر را حفظ میکرد و آن طور خوشحال و بشاش به نظر نمیرسید.
علی مطهری از جمله کسانی بود که به سخنان رئیسجمهور واکنش نشان داد و در یادداشت کوتاهی با عنوان «عذر بدتر از گناه» نوشت: رئیسجمهوری گفتهاند: من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده، چون اجرای تصمیم سران قوا را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بودم. نمیتوان این عذر را برای تقصیر ایشان در نحوه اجرای تصمیم مذکور پذیرفت. رئیسجمهور مقام اول اجرایی کشور است و باید برای اجرای آن تصمیم در جزئیات آن دخالت میکرد و قبل از همه با مردم صحبت میکرد و ضرورت اصل این کار را ـ نه با این شیب تندی که انجام شد ـ برای مردم بیان میکرد و در واقع به شخصیت مردم احترام میگذاشت نه اینکه آنها را غافلگیر کند. قبول داریم که مسئولیت اجرا به وزیر کشور و شورای امنیت کشور و صداوسیما واگذار شده بود و به همین جهت استیضاح وزیر کشور در دستور کار مجلس است، ولی رئیسجمهور نباید این امر خطیر را رها میکرد. باید گفت این سخن رئیسجمهور عذر بدتر از گناه است.
۳. پس از اعتراضاتی که به گفتههای رئیسجمهور از اطراف و اکناف وارد شد محمود واعظی در راستای وظایف سازمانیاش شروع به توجیه کرد. وی در روز جمعه ۸ آذر گفت: «منظور رئیسجمهور به هیچ وجه سلب اختیار و مسئولیت از خود در قضیه اصلاح بنزین نبوده است بلکه به تفویض اختیار به شورای امنیت کشور اشاره داشتند که در دولتهای مختلف امری معمول بوده است».
روایت جمال عرف معاون سیاسی امنیتی وزارت کشور حکایت دیگری دارد و از اساس گفتههای رئیسجمهور را زیر سؤال برده است. وی درباره سخنان رئیسجمهور که گفته تا صبح جمعه از زمان افزایش قیمت بنزین خبر نداشته؛ گفته است: روز سهشنبه ساعت ۱۰ صبح شورای امنیت کشور برگزار شد و در همان جلسه زمان سهمیهبندی مطرح شد. بعد از جلسه صورتجلسه آن در اختیار رئیسجمهور قرار گرفت.
معاون وزیر کشور افزود: روز چهارشنبه نیز وزیر کشور در دولت گزارش میدهد بنابراین تلقی من این است که رئیسجمهور خواسته بگوید به وزیر کشور اعتماد دارم.
۴. قیمت بنزین افزایش پیدا کرد، مردم نیز البته سریعتر از رئیسجمهور متوجه افزایش قیمت بنزین شدند؛ عملکرد نامناسب دولت به معنای اعم کلمه باعث بروز حوادث ناخوشایندی شد. اما سوالی که اکنون پیش میآید این است که آیا رئیسجمهور صرفا از زمان اجرایی شدن قیمت جدید بنزین بی خبر بوده یا موارد دیگری نیز وجود دارند که حسن روحانی نسبت به آنها بی اطلاع است. آیا رئیسجمهور محترم خبر دارند صحبت از کاهش ۳۰ درصدی بودجه آموزش و پرورش در سال آینده شده است؟ رئیسجمهور میدانند مردم تهران و بسیاری از شهرهای دیگر در چه هوایی نفس میکشند؟ گویی واقعه چرنوبیل پیش آمده و مردم مجبورند در آن ریههایشان را از هوای آلوده پرکنند. آیا رئیسجمهور خبر دارند به دنبال گران شدن بنزین علیرغم تبلیغاتی که صداوسیما به راه انداخت اجناس هر روز گرانتر از روز قبل به فروش میرسد؟ یادم میآید در دوره هاشمی رفسنجانی به یکی از وزرا گفتند یک خاطره جالب از جلسات هیئت دولت تعریف کن؛ وزیر گفت: در دولت جلسهای تشکیل شد تا راهکاری برای مبارزه با گرانیها اتخاذ شود. فردی سؤال کرد الان قیمت مرغ چند است؟ جالب بود در جلسهای که برای پیدا کردن راهی برای مقابله با موج گرانیها تشکیل شده بود هیچ یک از اعضای هیئت دولت از قیمت مرغ خبر نداشت.
داستان اظهار بیاطلاعی رئیسجمهور از زمان اجرایی شدن قیمت جدید بنزین سوژه مناسبی برای طنزنویسان است؛ اما صد حیف که زخمها هنوز تازه تازه است و التیام پیدا نکرده و جایی برای طنز نیست. راستی آقای رئیسجمهور خبر دارند مرغ کیلویی چند عرضه میشود؟