به نظر میرسد که این رفتارها تعمدی است، زیرا بر اساس کار آماری که انجام داده بودم بسیاری از مردم در سالهای گذشته در تبریز معتقدند که این نوع از کارها برآمده از فعل و انفعالات درون هواداران تراکتورسازی نیست بلکه ارادهای خارج از باشگاه در حال تزریق این قومگرایی، دست به تحرکات میزند. حتی گروهی از شهروندان ریشه این رفتارها را به جریاناتی در درون سیستم سیاسی نسبت میدادند!
دیدارنیوز ـ بازی فوتبال بین دو تیم استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز با حواشی در خور توجهی همراه شد، به این صورت که برخی از هواداران تراکتورسازی در این بازی شعارهایی علیه "کردها" و همچنین "وریا غفوری" بازیکن کرد زبان تیم فوتبال استقلال تهران سردادند که از دید ناظران، نژادپرستانه معنا گرفت. این در حالی است که حمله اخیر ترکیه به خاک سوریه و کشتار کردهای این کشور از نظر ایرانیان محکوم شمرده شده است، اما اقداماتی که بر روی سکوهای ورزشگاه یادگار امام (ره) رخ داد، بسیار تلخ بود. این گروه اندک، نام ترکیه را فریاد زدند و در هنگام تلاوت قرآن به این کشور سلام نظامی دادند.
البته برای اولین بار نیست که برخی از هواداران تیم تراکتورسازی تبریز با حواشی این چنینی، تیم مورد علاقه خود را تشویق میکنند، اما این بار برخی اقدامات انجام گرفته نشان از آن دارد که گویا گستره تحرکات، از نظر دامنه و ریخته شدن قبح آن به مرز نگران کنندهای رسیده است. در طول این دیدار، تماشاگران مورد اشاره بار دیگر چهره پنهان نژادپرستی در عرصه فوتبال را آشکار کردند و این مسئله به قدری آشکار بود که حتی رسانههای ترکیه هم آن را بازتاب داده و از آن استقبال کردند.
احسان هوشمند پژوهشگر مطالعات قومی در گفتگو با دیدارنیوز در رابطه با نگرانکننده بودن رفتار برخی هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی گفت: رفتار هواداران تیم تراکتورسازی جای نگرانی دارد، اما پیش از آن باید به این نکته توجه داشت که اقدامهای فوق ناشی از یک دوره بیتوجهی مفرط و بی مبالاتی کارشناسان و بیمسئولیتی مسئولان در سطح ملی، استانها و ورزش است. در سالهای گذشته، نداشتن راهبرد و برنامه برای مقابله با این موج، ناشی از کج فهمی مسئولین امر از این پدیده نگران کننده است.
وی در ادامه اضافه کرد: حدود ده سال پیش برای اولین بار نداهای ناخوشایندی در میان بخشی از هواداران تراکتور سازی به گوش رسید، به عبارتی دیگر ازسال ۸۸ تاکنون شاهد ظهور قومی گرایی و رفتارهای تجزیهطلبانه در حاشیه بازیهای برخی تیمها مانند تراکتورسازی یا در فضای ورزشی آنها هستیم.
این پژوهشگر مطالعات قومی دراین رابطه یادآور شد: جا دارد تا این نکته را هم مدنظر داشته باشیم که اوباشیگری در حوالی فوتبال مانند رفتارهای پرخاشگرانه یا نظم ستیزانه، عمر طولانی در دنیا و کشور ما دارد که پدیده دیگری محسوب میشود. اوباشی گری رویدادی است که گاه در حاشیه مسابقاتی مانند دربی استقلال – پرسپولیس شاهد بودیم و نمونه آن را در سایر ورزشها مانند کشتی، هندبال یا حتی والیبال هم دیدهایم، اما سیاسی یا قومی شدن گروهی از هواداران در فضای ورزشگاهها پدیده جدیدی است که اغلب در بازیهای تراکتور و برخی از بازیهای فوتبال در استان خوزستان و یا در استان آذربایجان غربی برای مسابقات والیبال روی میدهد.
هوشمند در ادامه افزود: برنامهریزان و مسئولان امر برای مدیریت در این حوزه و نهایتا جهت ارائه راه حلها و راهکارهای ورزشی و فرهنگی مدبرانه، عاقلانه و کارشناسی شده اقدام چندانی نکردهاند، حتی کسانی مانند من سالها این نگرانی را داشتهاند و بارها و بارها مطالب مفصلی در رسانهها نوشتند و هشدار دادند اما کم توجهی جدی صورت گرفت.
هوشمند در این خصوص که آیا رفتار برخی از هوداران تراکتور نوعی خطر برای منافع ملی محسوب میشود، تاکید کرد: همینطور است. ابتدا باید توضیح داد که این نوع رفتارها لزوما توسط تماشاچیان صورت نمیگیرد، زیرا یک شهروند عادی دارای دانشی نیست که بخواهد از این الگوی رفتاری برای نشان دادن نیازها یا مطالبات خود بهره ببرد، بنابراین مشخص است که یک کار سازماندهی شده در جایگاههای ورزش و خارج از آن است. یعنی گروههای سیاسی و تجزیه طلبان خارج از ورزشگاهها چنین رویکردهایی را سامان میدهند در حالی که مسئولان امر تاکنون بیتفاوتی پیشه کرده بودند!
وی در ادامه اظهار داشت: نمونه این رفتار در ۱۰ سال گذشته به انحاء مختلف تکرار شده و میتوان به نمونههایی مانند استفاده از پارچه نوشته بزرگ چندین متری تحت عنوان مجعول آذربایجان جنوبی ـ در برابر آذربایجان شمالی با مرکزیت باکو (آذربایجان اساسا یک نام دزدیده شده ایرانی است و نام شمال ارس آران است و هیچگاه نامش آذربایجان نبوده است) ـ اشاره کرد. نمونه دیگر، پائین کشیده شدن پرچم ایران توسط یکی از همین هواداران در ورزشگاه آزادی بود یا اینکه مدیر عامل سابق این تیم مطرح میکند که بازیکن ارمنستانی در حال قرارداد را راه نمیدهند و مدیرعامل تیم تراکتورسازی با بیمسئولیتی و ندیدن منافع ملی این نکته را بیان میکند اما در هیچ یک از این موارد، واکنشی دیده نمیشود.
این پژوهشگر مطالعات قومی در این خصوص تصریح کرد: به نظر میرسد که این رفتارها تعمدی است، زیرا بر اساس کار آماری که انجام داده بودم بسیاری از مردم در سالهای گذشته در تبریز معتقدند که این نوع از کارها برآمده از فعل و انفعالات درون هواداران تراکتورسازی نیست بلکه ارادهای خارج از باشگاه در حال تزریق این قومگرایی، دست به تحرکات میزند. حتی گروهی از شهروندان ریشه این رفتارها را به جریاناتی در درون سیستم سیاسی نسبت میدادند!
هوشمند دراینباره که آیا چنین رفتارهایی بیش از هیجانات ورزشی، تحرکات قومی – قبیلهای است، توضیح داد: بله، ولی باید در نظر داشت که به نظر می رسد در این کار بخشی از نهادها نیز نقش دارند یعنی به دنبال منافعی این مسئله را برجسته ساختند و گروهی معتقدند گویی تعمدی در کار است، گروه دیگری اعتقاد دارند که مسئولیتناپذیری مسئولان امر و ندانستن ابعاد پیچیده موضوع موجب شده که تجزیهطلبان و گروههای قومگرا از این فرصت بهره ببرند و در حواشی جایی که دهها هزار تماشگر حضور دارند، القا را به جمعیت منتقل کنند و جمعیت هم به آن پاسخ میدهد. به این شاخصه و پدیده در جامعه شناسی انبوه، خلق یا کرود گفته میشود یا اثر گذاری یک رفتار به صورت غیر عقلایی و بدون برنامه قبلی بر شهروندان! البته برخی از کشورهای همسایه نیز در پی نفوذ به کشور از طریق قومگرایی هستند که رد پایشان در حوادث موجود چشمگیر است!
وی در ادامه بیان کرد: نکته دیگر این است که خلاف روال ۱۰ سال گذشته، خوشبختانه شاهد هستیم که مسئولان امر در آذربایجان به ویژه استاندار آذربایجان شرقی و معاونانشان، شورای تامین شهرستان، مسئولان ورزشگاه، فرهنگی و... نسبت به قبل بسیار حساستر شدهاند و اتفاقا درصورتی که این دو رویداد کوچک یعنی چند ثانیه پلاکارد و شعار ترکیه ترکیه را کنار گذاریم، حواشی این بازی به شکل مطلوبی اداره شد. یعنی مسئولین استان با جدیت در حال برنامهریزی برای مدیریت موضوع هستند.
این پژوهشگر مطالعات قومی افزود: بیتدبیری و بدسلیقگی مسئولان باشگاه نکته بعدی است. به این معنا انتخاب مربی نه چندان موفق، اما همراه با حواشی باید مورد توجه قرار گیرد. از طرف دیگر باید در نظر داشت که ترکیه در کشور ما به خصوص پس از روی کار آمدن دولت جدید (اردوغان) در دور دوم به دنبال منافعی است که سیاستهای توسعهطلبانهتری به خود گرفته و شکل متفاوتی از سیاست خارجی را دنبال میکند، بنابراین حضور یک مربی ترکیهای تصادفی نیست، او در حال استفاده از خلأهایی در ایران که خودمان در اختیارش قرار دادیم است.
هوشمند در ادامه ابراز کرد: نکته بدیهی دیگر ضعف فدراسیون فوتبال است، به این معنا که فضای ورزش و فوتبال به سرپرستی آقای تاج نتوانسته به فوتبال نگاه کارشناسانه داشته باشد. شخصا با مسئولان ورزشی کشور در اینباره صحبت کردم، این موضوع مخاطره برانگیز است و میتواند مردم را رودرروی یکدیگر قرار دهد، اما به نظر میرسد که درحال حاضر گوش شنوایی برای آن در بین مسئولان فوتبال و بسیاری از مسئولین ملّی وجود ندارد، مگر اتفاقاتی رخ دهد که سبب حساس شدن آنها شود.
این پژوهشگر مطالعات قومی درباره نوع برخورد با چنین رفتارهایی تصریح کرد: اشکال و روندهای مختلفی برای مدیریت موضوع باید مدنظر قرار گیرد. ابتدا نیاز به مطالعات جامعی است تا ابعاد آن درک و چگونگی ظهور این پدیده اعم از کمبود امکانات، مسائل زیر ساختی، نوع مدیریت و... مشخص شود، اما با تمام اینها به نظر میرسد تعدادی از قومگرایان، برخی کارهای از این دست را با برنامه انجام میدهند و اهداف سیاسی در سردارند که طبیعتا باید به شکل عادلانه و قانونی با آنها برخورد شود.
هوشمند دراین خصوص چنین توضیح داد: کسی که با هدف سیاسی برای تحریک جمعیت و نفرتپراکنی برای دیگر قومیتها مرگ میخواهد را نمیتوان آزاد گذاشت تا ملت را رودروی هم قرار دهد و با او برخورد نکرد، زیرا بیتوجهی ممکن است سبب درگیری قومیتی شود، اما این تنها و اولین راهحل نیست.
وی در بخش پایانی سخنان خود گفت: افزون بر حواشی تیم تراکتور سازی تبریز باید حواشی تیم پرسپولیس تهران نیز بررسی و با بیتدبیری و بی مبالاتیها برخورد شود. بخشی از حواشی تراکتور و پرسپولیس ناشی از عدم فهم دقیق ابعاد چنین موضوعات با اهمیتی توسط مسئولین فوتبال کشور و به خصوص فدراسیون و نیز مدیران باشگاهها است.