دیدارنیوز ـ متهم که جوانی به نام آرش است، دو سال قبل به اتهام قتل مردی 34ساله بازداشت شد اما ادعا کرد گفته‌های مقتول و شاهدان پرونده اشتباه است و او کسی را نکشته است.
یازدهم آذر سال 95 پیکر نیمه‌جان یک مرد 34ساله به نام سهیل به بیمارستانی در جنوب تهران منتقل شد. او با ضربه چاقو به سینه‌اش به شدت زخمی شده بود. سهیل تحت درمان قرار گرفت و قبل از اینکه به اتاق عمل منتقل شود، گفت مرد جوانی به نام آرش او را در خانه پدری‌اش با چاقو زده و بعد متواری شده است.
این مرد به دلیل وخامت حالش به‌صورت اورژانسی به اتاق عمل برده شد اما دقایقی بعد به مأموران خبر دادند او جانش را از دست داده است. بنابراین کاوه، نوجوانی که همراه مقتول بود، مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من اصلا نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده و ماجرا چیست. ما در خانه پدربزرگم بودیم که دو مرد مقابل در خانه آمدند و به محض اینکه در را باز کردیم به ما حمله کردند و یکی از آنها با ضربه چاقو دایی‌ام را به قتل رساند.
این نوجوان گفت: من اصلا نمی‌دانم چرا این کار را کردند. آنها در میان دعوا و درگیری مرتب می‌گفتند شما مزاحم ناموس ما شده‌اید اما من نمی‌دانم از چه چیزی صحبت می‌کردند.
با توجه به اینکه مقتول به پلیس گفته بود مردی به نام آرش او را با چاقو زده است، پلیس آرش را شناسایی و بازداشت کرد. او در بازجویی‌ها گفت: من مرتکب قتل نشده‌ام و احتمالا دوستم کیان دست به قتل زده است.متهم که از ناحیه سر زخمی شده بود، گفت: ساعاتی قبل از این حادثه من در خانه دوستم بودم که همسر جوانش به خانه آمد. او به شدت آشفته بود و حال خوبی نداشت. کیان از او پرسید چه شده است که زن جوان گفت سهیل و خواهرزاده‌اش در خیابان مزاحم او شده و متلک گفته‌اند. این زن آن‌قدر برآشفته شده و ترسیده بود که ما خیلی ناراحت شدیم و با کیان تصمیم گرفتیم به سراغ سهیل و خواهرزاده‌اش برویم و آنها را ادب کنیم. وقتی مقابل در خانه سهیل رسیدیم، درگیری ایجاد شد. با یک چوب که به سر من زدند، از هوش رفتم و دیگر نفهمیدم چه شد.
من مرتکب قتل نشدم و نمی‌دانم چرا مقتول من را به عنوان متهم معرفی کرده است.با توجه به مدارک موجود در پرونده و گفته‌های مقتول کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی که دیروز در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده و اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند، متهم ردیف اول یعنی آرش در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام را قبول ندارم و انگیزه‌ای هم برای قتل نداشتم. همان‌طور که گفتم روز حادثه بعد از اینکه همسر دوستم به خانه آمد و خیلی آشفته بود، ما ناراحت شدیم و تصمیم گرفتیم با سهیل و خواهرزاده‌اش برخورد کنیم اما قرار بر قتل نبود؛ ضمن اینکه من اصلا چاقویی نداشتم. زمانی که درگیری شروع شد، ضربه‌ای با چوب به سر من کوبیدند و من بیهوش روی زمین افتادم و اصلا نفهمیدم چه شده است؛ تا زمانی که به‌هوش بودم سهیل زنده بود. احتمالا حین بیهوشی من کیان دوستم به سینه مقتول زده و او را کشته است. او بود که چاقو داشت و من چیزی نداشتم.سپس نوبت به کیان رسید.
او گفت من برای دفاع از زنم و ناموسم آنجا بودم اما ضارب نیستم و همان‌طور که سهیل گفته، ضربه را آرش زد. از آنجا که سهیل به سمت ما حمله کرد، آرش عصبانی شد و ضربه‌ای به او زد که بعد هم خانواده مقتول با چوب ضربه‌ای به سر آرش زدند که او را بیهوش کنند.با پایان گفته‌های متهمان و وکیل مدافع آنها هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
