در سند امنیت ملی ۲۰۲۵، تأکید بر ابزارهای نظامی به معنای استفاده از قدرت نظامی صرف نیست؛ بلکه ابزارهای نظامی بخشی از یک مجموعه کامل از گزینهها هستند که شامل دیپلماسی فعال، فشار اقتصادی، همکاریهای فناورانه و نفوذ مالی میشود.

دیدارنیوز-مرتضی بنانژاد*: سند امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده با تأکید بر بازتعریف قدرت ملی و نظم جهانی، آمریکای لاتین و بهطور کلی نیمکره غربی را در جایگاهی ممتاز قرار میدهد که نشاندهنده اهمیت راهبردی آن برای آمریکا است. نویسنده، پیشتر و قبل از انتشار رسمی سند با توجه به تحولات منطقهای و فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی به ونزوئلا، اشاره کرده بود که ایالات متحده در حال بازتعریف ابزارهای نفوذ خود در نیمکره غربی است و فشار بر ونزوئلا تنها بخشی از یک استراتژی کلان و منسجم برای تثبیت نفوذ اقتصادی و امنیتی در منطقه به شمار میرود.
این یادداشت تلاش دارد به بررسی چرایی اهمیت آمریکای لاتین برای ایالات متحده در سند امنیت ملی ۲۰۲۵ بپردازد و ابعاد مختلف این اولویت را تحلیل کند. ایالات متحده با نگاهی استراتژیک میکوشد از حیاط خلوت خود محافظت کند و نفوذ قدرتهای خارجی را در نیمکره غربی محدود نماید. آمریکای لاتین به دلیل مجاورت جغرافیایی، منابع طبیعی غنی، زنجیرههای تأمین استراتژیک و پتانسیلهای اقتصادی، برای آمریکا بهعنوان محور حفظ امنیت و نفوذ راهبردی تلقی میشود حضور این منطقه در رأس اولویتها نشاندهنده فهم این واقعیت است که ثبات، رفاه و همسویی سیاسی در آمریکای لاتین مستقیماً با امنیت ملی، ثبات اقتصادی و قدرت جهانی ایالات متحده گره خورده است.
در گذشته، دولتهای قبلی آمریکا به دلایل متعددی نسبت به آمریکای لاتین غفلت کرده بودند؛ تمرکز بیش از حد بر مناطق خاورمیانه و آسیا، نگاه کوتاهمدت اقتصادی و سیاسی، هزینههای مداخلات نظامی گسترده و نیز باور به ثبات نسبی نیمکره غربی باعث شد توجه لازم به فرصتها و تهدیدهای استراتژیک این منطقه صورت نگیرد. همچنین ضعف دیپلماسی اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری مستقیم آمریکا در این منطقه سبب شد تا رقبا در فضای اقتصادی و سیاسی آمریکای لاتین جای پای خود را مستحکم کنند و حضور آمریکا در این عرصه کاهش یابد. این عقبنشینی تاریخی، فرصتهایی را برای نفوذ رقبای جهانی فراهم آورد و اهمیت بازگشت استراتژیک آمریکا به این منطقه را بیش از پیش نمایان ساخت.
در سند امنیت ملی ۲۰۲۵، تأکید بر ابزارهای نظامی به معنای استفاده از قدرت نظامی صرف نیست؛ بلکه ابزارهای نظامی بخشی از یک مجموعه کامل از گزینهها هستند که شامل دیپلماسی فعال، فشار اقتصادی، همکاریهای فناورانه و نفوذ مالی میشود. این رویکرد به ایالات متحده امکان میدهد تا با کمترین هزینه و در عین حال با بیشترین اثرگذاری، منافع راهبردی خود را در منطقه تأمین کند. تمرکز بر آمریکای لاتین همچنین به معنای کاهش احتمال نفوذ رقبای جهانی، از جمله چین و روسیه، در این منطقه است، چرا که هرگونه حضور آنها میتواند بر ثبات اقتصادی و سیاسی نیمکره غربی تأثیر بگذارد.
یکی از ابعاد اساسی اولویت آمریکای لاتین، مدیریت مهاجرت و مبارزه با جرایم فراملی از جمله قاچاق مواد مخدر است. کنترل مرزها و حمایت از ثبات داخلی کشورهای منطقه به ایالات متحده امکان میدهد از بروز بحرانهای انسانی و امنیتی که میتواند به داخل خاک آمریکا کشیده شود، جلوگیری کند. همچنین این اقدامها زمینه را برای ایجاد چارچوبهای اقتصادی و سیاسی همسو فراهم میسازد که به تثبیت نفوذ آمریکا در سطح منطقه کمک میکند.
اقتصاد و منابع طبیعی به ویژه انرژی و معادن استراتژیک، یکی دیگر از دلایل توجه آمریکا به آمریکای لاتین است، منابع نفت و گاز، خاکهای کمیاب و فلزات حیاتی برای فناوریهای پیشرفته، ابزارهایی هستند که میتوانند در بازی جهانی قدرت نقش تعیینکننده ایفا کنند، کنترل این منابع و هدایت جریان سرمایه و فناوری، آمریکا را قادر میسازد تا بر قواعد بازی اقتصاد جهانی تأثیر گذاشته و از برتری راهبردی خود حفاظت کند به عبارت دیگر، آمریکای لاتین نه تنها یک منطقه جغرافیایی، بلکه یک بستر کلیدی برای اعمال قدرت نرم و سخت و تثبیت مزیت رقابتی آمریکا در عرصه جهانی محسوب میشود.
یکی دیگر از محورهای سند امنیت ملی ۲۰۲۵، تأکید بر ثبات سیاسی و تقویت نهادهای دموکراتیک در آمریکای لاتین است. ایالات متحده با حمایت از دولتهای همسو و نهادهای منطقهای، میکوشد تا نفوذ خود را در چارچوب قوانین و همکاریهای چندجانبه تثبیت کند و از ایجاد خلأ قدرت که میتواند زمینهساز نفوذ بازیگران خارجی شود، جلوگیری نماید. این رویکرد، ابعاد انسانی، اجتماعی و سیاسی امنیت را در کنار اقتصاد و انرژی قرار میدهد و نشان میدهد که آمریکا در طراحی استراتژی، تمامی متغیرهای راهبردی را در نظر گرفته است.

با در نظر گرفتن این چارچوب، سه سناریوی محتمل برای آینده روابط آمریکا با آمریکای لاتین قابل پیشبینی است.
سناریوی اول: تقویت همکاریهای اقتصادی و سیاسی در این سناریو، آمریکا با بهرهگیری از ابزارهای اقتصادی و دیپلماتیک، همکاری نزدیک با کشورهای منطقه ایجاد میکند. سرمایهگذاری در زیرساختها، فناوری و پروژههای مشترک انرژی، موجب ثبات و همسویی سیاسی کشورهای آمریکای لاتین میشود و نفوذ رقبا محدود میشود، این سناریو به دلیل کمترین هزینه و بیشترین اثرگذاری، محتملترین مسیر در کوتاهمدت به نظر میرسد.
سناریوی دوم: فشار اقتصادی و دیپلماتیک هدفمند در این حالت، آمریکا از ابزارهای فشار اقتصادی، تحریمهای محدود و دیپلماسی فشار برای هدایت سیاستهای داخلی کشورهای خاص استفاده میکند، نمونهای از این رویکرد، فشارهای اقتصادی بر ونزوئلا است که پیش از انتشار رسمی سند نیز تحلیل و تفسیر شده بود، این سناریو با هدف ایجاد تغییرات سریع در رفتار کشورها طراحی شده و میتواند با مقاومت محلی و تنشهای سیاسی همراه باشد، اما به عنوان یک گزینه مکمل در کنار سناریوی اول مورد استفاده قرار میگیرد.
سناریوی سوم: مداخله نظامی محدود و بازدارنده این سناریو شامل استفاده از ابزار نظامی در شرایط بحرانی یا تهدید مستقیم امنیت ملی آمریکا است، اما تمرکز اصلی بر بازدارندگی و حمایت از امنیت منطقهای است، نه تصرف یا حضور طولانیمدت. استفاده از ابزار نظامی در چارچوب این سناریو، مکمل استراتژی اقتصادی و دیپلماتیک است و به عنوان گزینه آخر در مواقعی که سایر ابزارها کافی نباشند، مورد توجه قرار میگیرد.
با تحلیل سند و شرایط فعلی منطقه، به نظر میرسد سناریوی اول، یعنی تقویت همکاریهای اقتصادی و سیاسی، محتملترین مسیر باشد. آمریکا با این رویکرد میتواند نفوذ خود را تثبیت کرده، تهدیدات خارجی را محدود کند و بدون هزینههای سنگین نظامی، اهداف امنیتی و اقتصادی خود را دنبال نماید. سناریوی دوم، به عنوان یک ابزار فشار هدفمند، در کشورهای خاص قابل اجراست و سناریوی سوم بیشتر جنبه بازدارندگی دارد تا اجرای سیاستهای گسترده در نهایت، اولویت آمریکای لاتین برای آمریکا در سند امنیت ملی ۲۰۲۵ نتیجه درک استراتژیک از ترکیب امنیت، اقتصاد، انرژی و ثبات سیاسی در نیمکره غربی است. آمریکا با بهرهگیری از ابزارهای اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی محدود، تلاش میکند نفوذ خود را حفظ کرده و رقبا را به حاشیه براند. این نگاه نشاندهنده تغییر رویکرد از تمرکز صرف بر عملیات نظامی به معماری کاملتر و همهجانبه قدرت ملی است که نیمکره غربی را به کانونی حیاتی در سیاست راهبردی آمریکا تبدیل کرده است.
*کارشناس ارشد مطالعات آمریکا