ما تنها زمانی میتوانیم در جنگ جهانی انرژی، در تیم برندهها قرار بگیریم که روابط دیپلماتیک در راستای همکاریهای بین المللی با مقامات کشورهای جهان را افزایش دهیم.
دیدارنیوزـ*امیررضا اعتمادی: ما تنها زمانی میتوانیم در جنگ جهانی انرژی، در تیم برندهها قرار بگیریم که روابط دیپلماتیک در راستای همکاریهای بین المللی با مقامات کشورهای جهان را افزایش دهیم؛ با اینکار باید خود را به عنوان یک تثبیت کننده در بازار انرژی به جهان معرفی بکنیم و دیدارهای دیپلماسی را با راهبردها و سیاستگذاریهای جدید در راستای کرسی گرفتن در شبکه قیمت گذاری انرژی انجام دهیم.
مطمئنا ایران با وجود داشتن منابع گسترده انرژی، ذخایر نفتی فراوان، میدانهای بزرگ گازی و با حاکمیت بر روی مسیرهای مهم انتقال دریایی مانند تنگه هرمز پتانسیل این را دارد تا از موضع قدرت در جنگ جهانی انرژی کرسی مهمی به عنوان تعیین کننده قیمت جهانی انرژی داشته باشد.
ما اکنون در نقطه حساسی از تاریخ قرار گرفته ایم و شاهد این موضوع هستیم که سیاستهای انرژی دنیا به شدت درحال تغییر و حرکت در مسیر جدیدی هستند، اکنون مسئله جنگی که در دنیا به صورت جدی وجود دارد به عقیده من (جنگ جهانی انرژی) نام دارد و روز به روز این جنگ درحال پیشروی است.
اروپا با سیاستگذاریهای غلط اولین بازنده جنگ جهانی انرژی نام گرفت، جنگی که روسیه آغازگرش بود و این درحالی است که روسیه برگ برندهای را در دست دارد به نام ذخایر گازی!
روسیه به خوبی چندین سال انحصار تأمین سوخت پتروشیمیها و تأمین گاز کشورهای اروپایی را در دست داشت و به هیچ وجه طی این سالها این اجازه را به اروپاییها نداد تا بتوانند جایگزینی برای تأمین مصارف انرژی خود به غیر از روسیه پیدا کنند و این استراتژی که از سوی روسیه از مدتها قبل اجرا شده بود امروز موجب به این شد تا اروپا اولین بازنده این جنگ نام بگیرد.
اما امروز موضوعی که اهمیت دارد این است که زیرساختهای انرژی جهان از فضای سنتی خود پوست اندازی کرده و رو به تحولات تکنولوژی در حال حرکت است، (هر تصمیم و هر سیاستگذاری اشتباهی میتوانید مارا از این مسیر توسعه به عقب بیاندازد).
بیاید موشکافانهتر به این قضیه نگاه کنیم؛ توضیح دادیم که روسیه در آینده نگری کارش را خوب انجام داد و از سالها قبل خود را سوار بر بازار انرژی اروپا قرارداد فقط با داشتن یک مسیر راحت و میدانهای گازی.
حال به ایران نگاه میکنیم کشوری که جایگاه رتبه دوم ذخایر گازی دنیا را مال خود کرده و سال به سال به میدانهای گازی و چاههای نفت خود اضافه میکند، اما با داشتن همه اینها ایران هنوز از سیاستگذاریهای قدیمی در بحث انرژی پیروی می کند.
یادمان نرود که ایران یک برگه برنده به نام تنگه هرمز دارد؛ هر قدرتی که به تنگه هرمز سلطه داشته باشد به خلیج فارس تسلط خواهد یافت و هر قدرتی که به خلیج فارس دست یابد از منابع عظیم انرژی بهرهمند خواهد شد و هر قدرتی که به منابع عظیم انرژی جهانی تسلط یابد بر اقتصاد جهان تسلط خواهد داشت.
همچنین تنگه هرمز یک آبراه بین المللی بسیار ویژه و مهم است که روزانه ۴۳٪ از نفت فوب جهان و ۳۰٪ از کل نفت جهان را از خود عبور میدهد.
اما ایران چطور میتواند با تسلط بر روی تنگه هرمز در راستای تأمین امنیت ملی و تثبیت تسلط بر بازار انرژی استفاده بکند؟
تردد سالانه ۶۰ هزار کشتی تجاری اقیانوسپیما و روزانه عبور بیش از ۳۵ میلیون بشکه نفت خام از کشورهای ایران، عربستان سعودی، قطر، کویت، عراق و امارات و.. به سمت مقصدهای فرامرزی خود نشان از اهمیت بالای تنگه هرمز دارد.
همچنین کوچکترین اختلال در تنگه هرمز باعث میشود تا معاملات تجاری کشورهای حوزه خلیج فارس به طور کل قطع و اقتصاد جهانی با سقوط چشمگیری مواجه شود، از آنجایی که بیشترین نفت خام صادر شده توسط کشورهای حوزه خلیج فارس به سوی اروپا و ایالات متحده از تنگه هرمز عبور میکند نشان از اهمیت و قدرت دریایی ایران و تسلط بر مسیر تردد نفتکشها در دنیا دارد و اگر کوچکترین اختلالی در تنگه هرمز پیش بیاید، بازار جهانی انرژی با کمبود ۳۵ میلیون بشکه نفت در روز مواجه میشود و بهای تمام شده نفت از مرز ۲۷۰ دلار عبور خواهد کرد.
وابستگی قدرتها به وجود این آبراه این پیام را به خوبی میرساند که هرگونه تنش در این منطقه میتواند بهشدت موجب افزایش قیمت نفت و به هم خوردن تعادل فعلی عرضه و تقاضا در بازار جهانی نفت شود.
همچنین وابستگی دنیای صنعتی غرب به نفت خلیج فارس برای رفع نیازهای صنعتی، دفاعی و خدماتی خود به تنگه هرمز به عنوان یک نقطه کنترل و اعمال فشار ویژه مطرح میشود. همچنین اگر این تنگه در اختیار هر یک از قدرتهای جهانی باشد، میتواند موازنه استراتژیک را به نفع خود تغییر بدهد.
موضوع بعدی که بسیار حائز اهمیت است تمرکز بر روی (دیپلماسی انرژی) است!
ما تنها زمانی میتوانیم در جنگ جهانی انرژی، در تیم برندهها قرار بگیریم که روابط دیپلماتیک در راستای همکاریهای بین المللی با مقامات کشورهای جهان را افزایش دهیم؛ با اینکار باید خود را به عنوان یک تثبیت کننده در بازار انرژی به جهان معرفی بکنیم و دیدارهای دیپلماسی را با راهبردها و سیاستگذاریهای جدید در راستای کرسی گرفتن در شبکه قیمت گذاری انرژی انجام دهیم.
حال دیگر قدرت در فروش نفت نیست بلکه در ذخیره نفت است و استراتژی که مارا پیروز میکند توسعه شبکه فروش محصولات پتروشیمی در پی جبران خام فروشی نفت میباشد، انحصار تأمین انرژی کشورهای منطقه و کشورهایی که مسیر مطمئن دارد را باید به خود اختصاص دهیم و به مشتریان خود اجازه ندهیم به تأمین کنندگان دیگر حتی فکر بکنند، تا بتوانیم آینده را برای خود تضمین کنیم.
قطعاً با داشتن منابع و شاهراههای ارتباطی در آینده این ما هستیم که بیشترین تأثیر را بر قیمت انرژی جهانی خواهیم گذاشت فقط برای اینکار باید موارد زیر را به خوبی اجرایی کنیم.
۱_ دیپلماسی انرژی: توسعه روابط دیپلماتیک در راستای قراردادها و تفاهم نامههای اقتصادی
۲_ آینده پژوهی: تنها در صورتی می توانیم از جایگاهی در آینده بازار انرژی برخوردار باشیم که درک درست و تحقیق در راستای توسعه برای آینده انجام دهیم.
۳_ تحولات زیرساختی: طی سالهای اخیر تغییرات و تحولات زیادی را در زیرساختهای انرژی جهانی شاهد بودیم و ما هم باید با این تحولات همگام شویم بجای اینکه در پوسته فضای سنتی خود بمانیم از سوی دیگر طی چهار سال گذشته تا کنون با شتاب بسیار زیاد در تغییرات فناوری مواجه بودیم که این موضوع تا مقدار زیادی تصمیم گیریهای غلطی را توسط مسئولین و فعالین حوزه انرژی به همراه داشته است.
۴_ حذف قیمتگذاری دستوری: متاسفانه قیمتهای انرژی ما به قیمت جهانی انرژی متصل نیست و درحال حاضر قیمت گذاری دستوری که در این فضا وجود دارد به معضل بزرگی برای تبدیل شده استو راه حل این است زمانی که قیمت جهانی انرژی در پایینترین سطح خود قرار دارد قیمتهای خود را به قیمت جهانی انرژی متصل کنیم.
۵_ ناترازی انرژی: متأسفانه به دلیل ساختار غلط ساماندهی انرژی نصف سال بیش از نیمی از زیر ساختهای برق کشور بیکار است و همچنین در بحث صنعت گاز بیش از نیمی از سال مازاد گاز داریم و این موضوع کشور را با ناترازی در گاز رسانی مواجه کرده است.
۶_ مسیرهای جدید: سرمایه گذاری در بحث توسعه و ساخت مسیرهای انتقال انرژی با کشورهای خواهان انرژی ما جزو اولویتهای این مسیر توسعه است، همچنین افزایش کشتیهای فله بر و ساماندهی نفتکشها جایگاه ما را در آینده استحکام میبخشد.
۷_ شرایط پولی و ارزی: یکی از مهمترین عوامل بازدارنده در پیشرفت توسعه شبکه فروش انرژی دریافت ارز حاصل از فروش، به علت تحریمها و قوانین قراردادهای نفتی است. باید از طریق تفاهمات مالی و اعتباری با همسایگان و کشورهای دوردست و ساماندهی قراردادهای انرژی به کمک وکلای بینالمللی در انجام امور بازگشت ارز به کشور تسریع ببخشیم.
*کارشناس انرژی