تیتر امروز

پیروزی مجدد بایدن در انتخابات ریاست جمهوری، به جنبش اعتراضی دانشجویان گره خورده است
از چشم جهان (۱۴۷)

پیروزی مجدد بایدن در انتخابات ریاست جمهوری، به جنبش اعتراضی دانشجویان گره خورده است

اعتراضات دانشجویی در مخالفت با حمایت آمریکا از جنگ اسرائیل در غزه، مانند آتشی خودسوز در این کشور شعله‌ور شده است؛ آنچه می خوانید ترجمه اختصاصی دیدارنیوز از مطلب مدیر موسسه اعراب آمریکایی است.
مطهرنیا: محاصره اقتصادی ایران در زمان اوباما و هیلاری کلینتون آغاز شد/ اسرائیل و آمریکا به ضد واقعه ۷ اکتبر نیاز داشتند
رئیس اندیشکده آینده‌اندیشی سیمرغ در گفت‌وگو با دیدارنیوز

مطهرنیا: محاصره اقتصادی ایران در زمان اوباما و هیلاری کلینتون آغاز شد/ اسرائیل و آمریکا به ضد واقعه ۷ اکتبر نیاز داشتند

گفت‌وگوی مهدی مطهرنیا با سرویس بین‌الملل دیدارنیوز حول محور جنگ ایران و اسرائیل و نقش و نقشه آمریکا را ببینید و بخوانید
نگاهی به پدیده فرار دختران از خانه و تاملی در دلایل و ریشه‌های آن

ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می‌شد!

 آمار‌های موجود و رسمی تنها متعلق به خانه‌های سلامت و دختران تحت پوشش سازمان بهزیستی است. بر اساس آمار بهزیستی، در سال ۹۴ بیش از ۵۰۰ دختر فراری در ۳۱ خانه سلامت بهزیستی نگه‌داری می‌شدند. در نه ماهه اول سال ۹۰ حدود ۳۹۷ نفر دختر فراری در خانه‌های سلامت بهزیستی پذیرش شده بودند و تعداد زیادی از آن‌ها توسط مراکز مداخله در بحران به منازلشان بازگشت داده شدند. آمار دختران فراری در سال ۹۵  را  ۵۰۳۸ نفر اعلام کرده‌اند.

کد خبر: ۱۳۲۴۵
۰۸:۵۳ - ۱۱ آبان ۱۳۹۷

دیدارنیوزـ مرضیه حسینی: به گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از یک میلیون نوجوان ۱۳ تا ۱۹ ساله در جهان از خانه‌هایشان فرار می‌کنند که ۶۰ تا ۷۰ درصدشان دختر و ۳۰ تا ۴۰ درصد آن پسر هستند. در ایران آماری درستی از تعداد دختران فراری وجود ندارد و این اعداد و ارقام جزو آمار‌های محرمانه‌ای تلقی می‌شود که مسئولان تمایلی به افشای آن ندارند.

در کنار امتناع مسئولین از دادن آمار، اساسا آمار مشخصی موجود نیست، زیرا خانواده‌ها فرار دخترشان را مایه آبروریزی می‌دانند و از اعلام آن به مراجع امتناع می‌کنند.

بنا به اعلام سازمان بهزیستی در نه ماهه اول سال ۹۰ حدود ۳۹۷ نفر دختر فراری در خانه‌های سلامت بهزیستی پذیرش شده و تعداد زیادی از آن‌ها توسط مراکز مداخله در بحران به منازلشان بازگشت داده شدند، اما در همان سال برآورد می‌شد که بین دو هزار و پانصد تا سه هزار دختر فراری در کشور وجود داشته باشد.
 
آمار‌های موجود و رسمی تنها متعلق به  به خانه‌های سلامت و دختران تحت پوشش سازمان بهزیستی است و در سال ۹۴ آماری از کل دختران فراری ارائه نشد. بر اساس آمار بهزیستی، در این سال بیش از ۵۰۰ دختر فراری در ۳۱ خانه سلامت بهزیستی نگه‌داری می‌شدند.
 
رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی آمار دختران فراری در سال ۹۵  را  ۵۰۰۰ و  ۳۸ نفر اعلام کرد. این مقام مسئول در خصوص وضعیت دختران فراری در سال ۹۶ گفت: در شش ماه ابتدایی سال، از طریق مرکز مداخله در بحران ۶۴۴ مورد، خط ۱۲۳ یک هزار و ۷۲۷ مورد، خدمات سیار ۵۱۵ مورد و در نهایت از طریق مرکز مداخله در بحران نیز ۱۴۴ مورد پذیرش شده‌اند.
 
ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می‌شد!

دلایل فرار دختران

آمار‌های اعلام شده ضدو نقیض است، اما آنچه مسلم است این است که تعداد دخترانی که خانه را رها کرده و خود را به دام آسیب‌های جدی می‌اندازند، به شکل فزاینده‌ای رو به افزایش است. این دختران عمدتا از شهرستان‌ها و متاثر از عوامل مختلف که ریشه در ساختار خانوادگی دارد، این شکل از مهاجرت را انتخاب کرده و به شهر‌های بزرگتر می‌آیند و در ابتدا، چون حمایتی دریافت نمی‌کنند، سرگردان، در حالی که بشدت احساس درماندگی می‌کنند، به آسیب‌های جدی، چون اعتیاد و روسپی‌گری دچار می‌شوند.
 
بررسی‌ها نشان می‌دهد، ۷۸ درصد از افرادی که به عنوان روسپی شناسایی شده‌اند، دختران فراری هستند که در سنینی بین ۱۲ تا ۳۰ سال قرار دارند. عمیق شدن شکاف بین‌نسلی و به دنبال آن عدم درک متقابل والدین و فرزندان از زیست‌جهان هم، تعارض‌ها و تضاد‌هایی را ایجاد می‌کند که برای فرزندان و اغلب دختران قابل تحمل نیست؛ به علاوه و به‌ویژه در شهرستان‌ها و در بین بعضی از قومیت‌ها، دختران وادار به تمکین از سنن خانوادگی و فرهنگ محلی در تن‌دادن به سبک زندگی و اموری چون ازدواج، اشتغال و تحصیل می‌شوند و چون تحمل این وضعیت برایشان دشوار است، ترجیح می‌دهند خانه را ترک کرده و در سرنوشت نامعلومی رها شوند.

اعتیاد یکی از والدین یا هر دو، دلیل دیگری است که دختران برای فرار از خانه عنوان می‌کنند. سمیه دختر ۱۵ ساله‌ای که زیر پل حافظ با او آشنا شدم، در باره علت فرارش می‌گوید: «پدرم اعتیاد داشت. مادرم اغلب خونه نبود برای کار خدمتکاری می‌رفت. پدرم همیشه یا خمار بود یا نشئه. این اواخر برای جور کردن مواد منو مجبور می‌کرد با دوست‌های مردش برم تو اتاق. من از این کار نفرت داشتم. اونم منو می‌زد. منم فرار کردم که تو اون جهنم نباشم»

سمیه البته وارد جهنم بدتری شده بود، وقتی که من او را دیدم بین دو گروه از پسر‌های نوجوان که بر سر بردن او برای آن شب نزاع می‌کردند، دست به دست می‌شد. سعی کردم پلیسی را که در آن نزدیکی‌ها بود به کمک بخواهم، اما او گفت: مداخله در این امور وظیفه او نیست و اینکه تعداد این دختر‌ها در این پارک زیاد است. تقصیر خودش است می‌خواست فرار نکند.

اغلب دختران فراری که در سنین پایین قرار دارند، از طریق شبکه‌های مجازی با پسری آشنا شده و فریب خورده‌اند و پس از آمدن به تهران، از طرف پسر و دوستانش مورد سوءاستفاده قرار گرفته و سپس رها شده‌اند.

دختران فراری پس از پشت سر گذاشتن چند روز ترسناک، اغلب مایل‌اند به خانه برگردند اما با اطمینان از اینکه خانواده پذیرای آن‌ها نخواهد بود و حتی ممکن است کشته شوند - «چون آبرو و ناموس خانواده را به مخاطره انداختند» - از رفتن به خانه سرباز می‌زنند.
 
ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می‌شد! 
دختران فراری همچنین در بسیاری از موارد در خانواده مورد خشونت و انواع کودک‌آزاری بوده‌اند، اما در فقدان یک سیستم حمایتی و قانونی مجبور به گریختن از خانه شده‌اند.

تنها ۱۰ درصد از این دختران  به خاطر شغل و درآمد، رفاه بیشتر و آرزو‌های دور و دراز در شهر‌های بزرگ، از منزل فرار می‌کنند و اغلب تحت تاثیر تبلیغات باند‌های قاچاق دختران با وعده رفاه و سفر به خارج و … از مدت‌ها پیش از اقدام، تصمیم به فرار می‌گیرند و برنامه‌ریزی می‌کنند.

مراکز نگهداری

ایجاد مراکز حمایتی و رفاهی برای این دختران اصلی‌ترین نیاز آن‌ها و مهم‌ترین مسئولیت نهاد‌های دولتی است. در حال حاضر بهزیستی اصلی‌ترین نهادی است که مسئولیت ساماندهی وضعیت این دختران را بر عهده دارد و سایر نهاد‌ها مانند شهرداری برای جلوگیری از موازی کاری! فعالیت خود را در این زمینه متوقف کرده‌اند. دولت مانند آنچه در خصوص آسیب اعتیاد و زنان کارتن‌خواب، معلولین، سالمندان، زنان خشونت‌دیده، تن‌فروشان و ... وجود دارد، نه تمایلی به ورود نهاد‌های غیردولتی به این حوزه دارد، نه خود به شکل جدی فعالیتی می‌کند.
 
ایجاد مراکزی مانند مرکز مداخله در بحران‌های اجتماعی، خانه سلامت، مرکز مداخله در طلاق، حمایت از کودکان بی‌سرپرست معلول و ایجاد خط تلفن امداد، از جمله فعالیت‌های سازمان بهزیستی در مورد نوجوانان فراری بوده، اما کارایی این مراکز از جهات مختلف کامل نیست.
 
ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می‌شد!

مراکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی، از سه طریق دختران فراری را به این سازمان ارجاع می‌دهند: یکی از طریق تماس با خط مستقیم ۱۲۳ که برای ارتباط و گزارش‌دهی به مددکاران بهزیستی وجود دارد، دوم از طریق نیروی انتظامی که در سطح شهر به این دختران برخورد می‌کند و سوم از طریق قوه قضاییه.

خانه‌های سلامت سازمان بهزیستی دختران را تنها برای شش ماه (و در مواردی طولانی‌تر) نگهداری می‌کنند و پس از آن گزینه پیش روی این دختران یا بازگشت به خانه است یا اسکان در مراکز شبه خانواده. از آنجا که اغلب خانواده‌های این دختران دارای آسیب هستند، بازگشت این دختران به خانواده مشکلی را حل نمی‌کند.
  
به گفته حبیب‌الله مسعودی فرید در حال حاضر  ۳۱ خانه سلامت ویژه دختران در معرض آسیب و خشونت‌دیده در استان‌های مختلف و ۴ مرکز در چهار گوشه تهران وجود دارد که دختران فراری را سامان می‌دهد. زنان و دخترانی  که خانواده آن‌ها از پذیرش‌شان سر باز می‌زنند تا حدود ۸ ماه در این مراکز نگهداری می‌شوند.

مراحل پذیرش خانه‌های سلامت و تمام مراکزی که برای دختران آسیب‌دیده هست، به گونه‌ای است که دسترسی به این مراکز را در بعضی از موارد برای فرد قربانی یا آسیب‌دیده دشوار می‌کند، زیرا این مراکز هیچ فردی را با مراجعه صرف و درخواست کمک نمی‌پذیرند. فرد درخواست کننده ابتدا باید به نیرو‌های انتظامی مراجعه کند که آن‌ها او را به مرکز پذیرش بهزیستی در یوسف‌آباد معرفی کنند، در آنجا به قرنطینه رفته و همچنین مصاحبه می‌شود و بر اساس مصاحبه مددکار، به خانه یا مراکز مختلف فرستاده می‌شود.
 
مشکل جدی دیگری که مانع دسترسی بسیاری از این دختران به مراکز امن بهزیستی است، عدم اطلاع خود فردآسیب‌دیده و مردم از وجود این مراکز است. نهادهایی چون صداوسیما در راستای سیاست کلان انکار آسیب‌ها، کمکی به شناساندن مراکز بهزیستی به مردم و قربانیان نمی‌کنند. دختری که از شهرستانی دور آمده، چطور از وجود خانه سلامت مطلع باشد؟ مردم نیز اطلاعی ندارند که او را راهنمایی کنند. نیروی انتظامی و پلیس هم بندرت به کسی این احساس امنیت و آرامش را می‌دهد تا دختر فراری به کلانتری مراجعه کرده و کمک بخواهد.
 
ذره ذره بریدی و رفتی، مادرت داشت نصف جان می‌شد!

در خصوص راهکار‌های آسیب فرار دختران، مانند سایر پدیده‌های از این دست مشکل، ریشه در فرهنگ و در ساختار خانواده و جامعه دارد. تا زمانی که خشونت علیه زنان و دختران که خود محصول ساختار نابرابر قدرت در خانواده است وجود دارد، تا هنگامی که زنان در سلسله مراتب اجتماعی در پایین‌ترین لایه‌های هرم قدرت قرار می‌گیرند و هیچ تلاشی در جهت آموزش و ضرورت تغییر رویکرد نسبت به زنان انجام نمی‌شود، دختران فراری، معتاد، روسپی و ... زیاد و زیادتر شده و این افزایش آسیب، هشداری جدی برای نهاد‌های اجتماعی و گروه‌های مرجع به‌ویژه خانواده است.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی