تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
نگاهی به ابعاد اجتماعی فیلم داغ این روزهای سینمای ایران

مغزهای کوچک زنگ زده

اگر فیلم را ندیده‌اید علامت ضربدر بالای صفحه را بزنید. این متن برای کسانی که فیلم را ندیده‌اند مناسب نیست و شاید بسیاری از صحنه‌ها و قصه‌های فیلم را لو بدهد. دوست ندارم لذت فیلم دیدن را از کسی بگیرم. اگر زیر ۱۵ سال سن دارید هم این متن را نخوانید. چون همانطور که در پوستر فیلم مشخص شده این فیلم برای افراد کوچک‌تر از ۱۵ سال ممنوع است. پس طبعا خواندن این متن هم به افراد بزرگتر از ۱۵ سال توصیه می‌شود.

کد خبر: ۱۲۷۰۲
۱۷:۳۳ - ۲۸ مهر ۱۳۹۷
دیدارنیوز – رسول شکوهی – «مغزهای کوچک زنگ زده» فیلمی است که این روزها در سینماها اکران می‌شود و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. فروش بیش از 6 میلیارد تومان برای یک فیلم اجتماعی نشان از این استقبال دارد. این فیلم توانست هم در جشنواره فجر و هم در اکران عمومی نظرات منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند. کاندیدای 11 سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شدن و بردن 4 سیمرغ هم به ما می‌گوید که این فیلم از بسیاری از جهات خوب عمل کرده. مخاطبان نیز با انتخاب این فیلم به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران نظر مثبت خود را نسبت به آن اعلام کرده‌اند.

اظهار نظر درباره مسائل فنی و سینمایی این فیلم نه در حوزه دانش من و نه موضوع بحث این نوشته است. در این متن نگاهی به مسائل و بحران‌های اجتماعی که در این فیلم به آنها اشاره شد و موضوعات پیرامون آن خواهیم داشت.

همانطور که می‌دانید این فیلم ماجرای خانواده‌ای است که در یکی از مناطق حاشیه‌ای تهران زندگی می‌کنند. این خانواده سه پسر دارد و یک دختر. پسر بزرگ خانواده آشپزخانه تولید مواد مخدر دارد و آدم‌های مختلفی برای او کار می‌کنند. اتفاقاتی حول محور اعضای این خانواده شکل می‌گیرد که قصه فیلم را می‌سازد. نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی، فرید سجادی حسینی، نازنین بیاتی، نوید پورفرج، مرجان اتفاقیان، هامون سیدی و لادن ژاوه‌وند بازیگران این فیلم هستند که به کارگردانی هومن سیدی ساخته شده است.
 
مغزهای کوچک زنگ زده

پیوند خشونت و حاشیه نشینی

شاید اگر بخواهیم از پر رنگ‌ترین بخش فیلم صحبت کنیم به این واژه می‌رسیم: خشونت. در بسیاری از صحنه‌های فیلم نوعی از خشونت را می‌بینیم. از خشونت کلامی تا خشونت فیزیکی. آنجایی که دو گروه آدم با چاقو و زنجیر و چوب و چماق به جان هم می‌افتند و مخاطب را یاد فیلم‌های هالیوودی می‌اندازند. یا صحنه کشتن خواهر خانواده. خشونت کلامی نیز در بیشتر صحنه‌های فیلم وجود دارد.
توجه به مقوله خشونت یکی از مسائلی است که در این فیلم به خوبی نشان داده شده. مساله‌ای که شاید برای گروهی از اقشار آسیب دیده یا کسانی که در مناطق محروم و حاشیه‌ای زندگی می‌کنند بخشی از مسائل روزمره شده باشد.

این جنس از خشونت با آن چیزی که در زیست شهری می‌بینیم کاملا متفاوت است. خشونت در حاشیه شهر جنس دیگری دارد. در این فیلم شخصیتی را می‌بینیم که از بریدن گوش یک بچه فرار می‌کند اما می‌تواند با شیشه نوشابه بر سر کسی بکوبد یا توانایی خودش را در بریدن سر مرغی نشان دهد. خشونت در این مناطق بخشی از هویت و نشان دادن توانایی به حساب می‌آید. کسی که می‌تواند بزند یا حتی بکشد انسان لایقی است و کسی که از آن دوری می‌کند بی عرضه و دست و پا چلفتی شناخته می‌شود.

پرداختن به مسائل حاشیه نشینی نکته مهمی است که سیدی در این فیلم تا جایی که توانسته به خوبی به آن پرداخته است. نداشتن امکانات اولیه مثل حمام و زباله‌هایی که در محل زندگی آدم‌ها وجود دارد ویژگی است که در مناطق حاشیه‌ای می‌توان آنها را دید. حلبی آبادها و زندگی در کپر هم از این دست مسائل است. اگر چند کیلومتر از تهران خارج شویم چیزهایی که در این فیلم نشان داده شد را به راحتی می‌توانیم ببینیم. خانواده‌ها و کودکانی که در محیط‌هایی این چنینی زندگی می‌کنند.
 
مغزهای کوچک زنگ زده

اعتیاد تکراری نمی‌شود

وضعیت مصرف مواد صنعتی در کشور ما آنقدر خطرناک است که طرح این مساله در هر بستری ضروری به نظر می‌رسد. موادهایی که در محلی که در فرهنگ عامه به آشپزخانه معروف شده است با ابتدایی‌ترین مواد اولیه تولید می‌شوند. فرمولی که با یک جستجوی ساده در اینترنت می‌توان به آن دست یافت. در گوگل وقتی عبارت «فرمول ساخت» را بنویسید اولین پیشنهادی که می‌دهد فرمول ساخت شیشه است.

در این فیلم آشپزخانه‌ای را نشان می‌دهد که تحت سرپرستی برادر بزرگتر که فرهاد اصلانی به خوبی این نقش را ایفا کرده اداره می‌شود. پرداختن به این پدیده که در سطح کشور آشپزخانه‌هایی وجود دارد و افرادی در آن مشغول تولید شیشه هستند شاید دیگر همه گیر باشد و همه از آن اطلاع داشته باشند اما پرداختن به این بخش از مشکلات جامعه همچنان ضروری به نظر می‌رسد.

این فیلم به پدیده جدیدی در حوزه مواد مخدر نیز می‌پردازد. پدیده‌ای که بسیاری از مخاطبان فیلم چیزی در این‌باره نه دیده و نه شنیده بودند. در سینما واکنش‌ها جالب بود. بسیاری اصلا متوجه نمی‌شدند که این دو نفر مشغول چه کاری هستند. «چسب» کشیدن پدیده‌ای است که در بین بسیاری از افرادی که درگیر ماجرای اعتیاد هستند دیده می‌شود. با گرم کردن مایع چسب و بوییدن گازی که از این دمادهی به وجود می‌آید نئشگی شکل می‌گیرد. معمولا مصرف کنندگان مواد وقتی دسترسی به مواد ندارند از آن استفاده می‌کنند. شیوع این پدیده تا حدی است که سیدی سکانسی از فیلم خود را به آن اختصاص داده است.

وقتی با افرادی که این فیلم را دیده بودند صحبت کردم هیچ کدام از این اتفاق خبر نداشتند و بسیاری از افرادی که در سالن سینما بودند هم برایشان این اتفاق عجیب بود. در صحنه‌ای دیگر از فیلم سیگاری بین دو برادر می‌چرخد و از نحوه کشیدن آن می‌توان فهمید که در حال مصرف ماریجوانا هستند. ماده‌ای که این روزها در بین افراد کم سن و سال هم رایج شده است و خیلی‌ها با آن درگیر هستند. ماریجوانا که در حالت عادی اعتیاد برای آن گویا تعریف نمی‌شود اما در دراز مدت اعتیاد ویژه‌ای دارد و شروع کننده بسیاری از محرک‌ها به حساب می‌آید.

متاسفانه مصرف اینگونه مواد در کشور ما به سنین پایین رسیده و پدیده‌ای مانند کودک معتاد را هم در خبرها می‌شنویم. در صحنه‌ای از این فیلم فرزند کوچک خانواده نشان داده می‌شود که دارد یواشکی سیگار می‌کشد و به محض آمدن برادرش آن را خاموش می‌کند. در خبرها می‌شنویم که پاتوق بعضی از فروشندگان خرد مواد مخدر اطراف مدارس است و این موضوع بیش از پیش مصرف مواد مخدر در بین نوجوانان را نشان می‌دهد که به شدت نگران کننده است.

غیرت برای ناموس

خواهر خانواده در آرایشگاهی کار می‌کند. برای آنکه رنگ مو را به مشتریانش به صورت واقعی نشان دهد بخشی از موهای خودش را با چند رنگ مختلف رنگ کرده است. «موهای رنگین کمانی» عبارتی است که برای آن در فیلم می‌شنویم. شاهین نقش اول فیلم که نوید محمدزاده نقش آن را بازی می‌کند در صحنه‌ای از فیلم با عصبانیت خواهر را از رفتن به آرایشگاه منع می‌کند. نکته‌ای که فیلم به مخاطب ارائه می‌دهد این است که خواهر به دلیل مشکلات مالی در آرایشگاه کار می‌کند. کار کردن در آرایشگاه مناسبات خاصی دارد و این موضوع باعث طرح مساله غیرت و ناموس پرستی در فیلم می‌شود.

فیلمی از این دختر به دست اعضای خانواده می‌رسد که در آن او دارد موهایش را به مردی نشان می‌دهد و آن مرد از او فیلم می‌گیرد. این اتفاق پسران را غیرتی می‌کند و آنها در فعل و انفعالاتی تلاش می‌کنند که این لکه ننگ را پاک کنند و خواهر را بکشند.

اینکه هنوز عده‌ای دختر را در مالکیت خود می‌دانند و حتی حاضرند برای کاری که او کرده قتلی صورت بگیرد شاید این روزها کمتر دیده شود اما نمی‌توان پدیده قتل‌های ناموسی را نادیده گرفت. متاسفانه باید این موضوع را پذیرفت که بسیاری از دختران جامعه ما به همین دلیل کشته یا از خانواده طرد و یا محرومیت‌های ویژه‌ای را متحمل شدند.

در بخشی از فیلم به کسی که این فیلم را گرفته و آدم درستی نبوده اشاره می‌شود. شاید بتوان گفت که در این بخش از فیلم به مخاطب آدرس غلط داده می‌شود. این دختر درست یا غلط کاری می‌کند و برادرش اقدام به کشتن او می‌کند. انگار کثیف بودن کسی که فیلم برداری کرده از فاجعه کشتن خواهر خانواده بیشتر است. این ذهنیت نباید در ذهن مخاطب ایجاد شود که به بهانه غیرت و دفاع از ناموس می‌توان هر کاری همانند قتل را توجیه کرد.
 
مغزهای کوچک زنگ زده

کودکان به فروش می‌رسند

مهم‌ترین نکته فیلم به نظر من پرداختن به پدیده‌ای است که تا امروز در هیچ کار سینمایی آن را ندیده بودیم. خرید و فروش کودکان و تربیت آنها برای کار در حوزه تولید و توزیع مواد مخدر شاید مساله‌ای باشد که کسی آن را باور نکند اما یکی از مسائل سیاه جامعه ما است. گروه‌های فعال در حوزه مواد مخدر کودکان بی سرپرست را در مکان‌هایی که وضعیت نامناسبی دارند برای تولید و توزیع مواد تربیت کرده و از آنها استفاده می‌کنند.

مغزهای کوچک زنگ زده اگر توانسته باشد این خبر را به گوش مخاطبان خود برساند که چنین فاجعه‌ای در کشور رخ می‌دهد بخشی از رسالت خود را انجام داده است. در گذشته این ذهنیت نسبت به کودکان کاری که در خیابان‌ها مشغول تکدی گری یا فروش فال هستند وجود داشت. اما این پدیده کاملا متفاوت است. بسیاری از مخاطبان فیلم حتی چنین موضوعی را نشنیده بودند.

نهادهای مسئول باید هر چه زودتر نسبت به این پدیده شوم اقدامات لازم را انجام دهند. مافیای مواد مخدر هر روز روشی جدید را برای رسیدن به منافع خود انتخاب می کند. کودکان را باید از سیاهی این گروه‌های مافیایی دور نگه داشت.
 
+15

در صنعت سینما این رسم یا قانون وجود دارد که فیلم‌هایی که صحنه‌های خشونت آمیز دارند برای سنین خاصی اکران شوند. همه ما دیده‌ایم که در پوستر فیلم‌ها +15 یا +18 درج شده است. طبیعی است که فیلم‌هایی که خشونت زیادی دارند برای کودکان مناسب نیستند.

مغزهای کوچک زنگ زده نیز شامل این قاعده می‌شود. در سایت‌های فروش بلیط و همچنین در بیلبوردهای سینما این نکته ذکر شده که این فیلم برای افراد زیر 15 سال مناسب نیست. فیلمی که صحنه مصرف مواد مخدر یا قتل داشته باشد مناسب افراد کم و سال نیست. اما متاسفانه در عمل هیچ سازوکار مشخصی برای این موضوع وجود ندارد. به سینماهای اکران فیلم که مراجعه کنیم خانواده‌هایی را می‌بینیم که با فرزندان کم سن و سال خود برای دیدن فیلم آمده‌اند.

در قدم اول باید این فهم در خانواده‌ها ایجاد شود که وقتی سن خاصی برای تماشای فیلم مشخص شده باید این موضوع را رعایت کنند. یک دختر یا پسر ده ساله وقتی با این صحنه‌ها مواجه شود قطعا تاثیرات خوبی بر ذهنش نخواهد داشت. صرف سینما رفتن برای یک خانواده شاید اتفاق خوبی باشد اما اینکه فیلم مناسب کودکان نباشد نکته مهمی است.

از طرف دیگر سینماداران و سایت‌های فروش بلیط نیز باید فارغ از سودآوری و فروش بلیط نیز به این نکته توجه داشته باشند. وقتی مشخص شده است که این فیلم برای کودکان مناسب نیست طبیعتا نباید اجازه ورود به آنها داده شود. این فهم در خانواده‌ها و مسئولان سینماها باید به وجود بیاید که تاثیرات ناگواری به وجود نیاید.

جمع بندی
 
شاید برخی این فیلم را دور از واقعیت بدانند. شاید بگویند فردی که آشپزخانه شیشه دارد به این راحتی‌ها به دام نمی‌افتد. یا حتی بگویند که آخر فیلم شبیه به فیلم‌های هندی می‌شود و دختر خانواده با کسی که او را دوست داشت به سلامت از سیاهی‌ها می‌گذرد. یا حتی شاید برخی این نکته را متذکر شوند که این فیلم به ریشه اصلی مشکلات به وجود آمده و سیستمی که این نابسامانی را به وجود آورده اشاره‌ای نداشت.

گروهی دیگر بر این باورند که صرف گفتن و نشان دادن معضلات و بحران‌های اجتماعی وظیفه سینما نیست و سینما باید به سراغ مباحث عمیق‌تری در حوزه مسائل اجتماعی برود. اما به هر روی مغزهای کوچک زنگ زده تلاش کرده که در قالب روایت قصه خانواده‌ای در حاشیه شهر، معضلات اجتماعی حال حاضر جامعه ایران را هم فریاد بزند.
 
این فیلم با تمام ایراداتی که شاید به آن وارد باشد تلاش کرده برشی کوتاه از حال و روز بخشی از جامعه ایران را نشان دهد. بخشی از جامعه ایران که در حاشیه زندگی کرده و درگیر اعتیاد و مسائلی مرتبط با آن هستند. بی پروا به سراغ تلخی های روزگار ما رفته و آن را به مخاطب نشان داده. تلخ، گزنده، سیاه.
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی