اگر امروز قهرمانی والیبال ایران در آسیا یک امر عادی و بدیهی به نظر میرسد به این دلیل است که یک مدیر بابرنامه و پیگیر به نام یزدانی خرم حدود ۲ دهه از عمرش وقت گذاشت و آینده را تا مرز ساختن آن دنبال کرد.
دیدارنیوز ـ نفیسه خانلری: محمد رضا یزدانی خرم بر خلاف جثه کوچک و قامت کوتاهش از مردان بزرگ ورزش ایران خصوصا والیبال بود. صبح امروز که خبر رسید بر اثر کهولت سن از دنیا رفته، تصور میکردیم بیش از ۹۰ سال سن داشته باشد خصوص اینکه چند سالی بود از عرصه ورزش نیز دور بود و همین دوری نیز به نظر طولانی میآمد. اما حاج آقا یزدانی خرم در ۷۵ سالگی دنیای فانی را ترک گفت و مشخص شد که خیلی از موفقیتهایش را در دوران جوانیاش به دست آورده است. همان موفقیتهایی که حالا بسیاری آنها را به یاد میآورند و احساس میکنند که یکی از افراد تاثیرگذار ورزش ایران از دست رفته است.
«حاجی» یزدانی خرم در عرصه صنعت و تولید بود که خودش را نشان داد آن هم بعد از انقلاب و در دوران جنگ و دهه ۶۰ و البته نه به این خاطر که تکنوکرات بود، بلکه به دلیل مدیریت ذاتی و غریزیاش و البته وطندوستی و علاقه وافری که به پیشرفت مملکت داشت.
اواخر دهه ۶۰ در جمع مدیران صنعتی و تجاری کشور بود که آمدند و جای مدیران آموزش و پرورشی را گرفتند. حاج آقا یزدانی خرم با قدی شاید در حدود یک و نیم متر، رفت و روی صندلی ریاست فدراسیون والیبال نشست که در آن روزها از کوتاهی قدش در میان رقبای آسیایی رنج میبرد و با وجود ادعای زیاد، جایش آن بالاها در شرق هم نبود چه برسد به رقابت با غولهای جهان! شاید برای مدعیان قدیمی والیبال هم این موضوع که حاج آقا آمده و رئیس فدراسیون شده گران بود، اما یزدانی خرم خیلی زود نشان داد که مهندسی پیشرفت و بالا پریدن را میداند. او دنبال ساختن آسمانخراش بود!
ذهن نگارنده برمیگردد به حدود ۲۰ سال قبل که در یکی از معدود مصاحبههایی با محمد رضا یزدانی خرم داشتیم درباره اولین گامهایش در والیبال چنین گفت: «همان اوایل کار به این نتیجه رسیدم که به دو چیز مهم برای پیشرفت والیبال نیاز داریم. یک، بازیکن بلند قد و دو، موفقیت و جلب کردن توجه عمومی... آن موقع روی بازیکنان بلندقد کار نمیکردند. حوصله نداشتند. آدمی که قدش بلند است وقت بیشتری لازم دارد که در ورزش حرفهای به اندازه آدم متوسط رشد تکنیکی و جسمی داشته باشد. همان موقع برنامهریزی کردیم که در یک استعدادیابی ملی، بچههایی که ژن قدبلندی دارند را پیدا کنیم. اما لازم بود کنار این ماجرا، کاری کنیم که مثل توپ صدا کند. والیبال به یک شروع بزرگ نیاز داشت...»
اواخر دهه ۱۳۶۰ بود که تیم ملی نوجوانان والیبال ایران به مسابقات جهانی رفت و در میان بهت و حیرت همه ایرانیان به رتبه چهارم دنیا رسید و حتی ابراهیم سنسِبلی هم توانست جام بهترین بازیکن تورنمنت را به دست آورد. ابراهیم سنسِبلی در ادامه از آسمان والیبال ایران محو شد، اما خواسته یا ناخواسته یک مرز روانی را شکست. یزدانیخرم در آن مصاحبه کذایی با صراحت و احتیاط توام گفت: «ما چند بازیکن بزرگسال در آن تیم داشتیم از جمله ابراهیم سنسبلی. آن موقع به یک پیروزی بزرگ نیاز بود، چون باید تعداد علاقمندان به این رشته را بیشتر میکردیم و یک عنوان جهانی توانست موجی از علاقمندان را به این رشته جذب کند!»
در واقع در آن روزها این ماجرا یک تخلف به حساب میآمد، اما معمار کوچکجثه والیبال ایران این ریسک را پذیرفت و تیمی را به مسابقات جهانی نوجوانان فرستاد که مقام بیاورد. این برنامهریزی جواب داد و در مدت حدود چهار پنج سال، نسلی از نوجوانان تربیت شدند که هم به استانداردهای قدّی در مسابقات بینالمللی نزدیک شدند و هم رتبه چهارم جهانی را به قهرمانی بدل کردند. ویژن «حاج آقا» به واقعیت تبدیل شد و تیم ملی ایران نیز سرانجام به عنوان قهرمانی آسیا در والیبال دست پیدا کرد و بعد هم به رقابتهای جهانی، لیگ جهانی و حتی المپیک راه پیدا کرد.
اگر امروز قهرمانی والیبال ایران در آسیا یک امر عادی و بدیهی به نظر میرسد به این دلیل است که یک مدیر بابرنامه و پیگیر به نام یزدانی خرم حدود ۲ دهه از عمرش وقت گذاشت و آینده را تا مرز ساختن آن دنبال کرد. او کسی بود که استانداردهای فدراسیون والیبال را بالا برد تا حدی که اساسا هر آدم ضعیفالنفسی نتواند در آنجا خانه کند و به سرنوشت ورزشکاران و علاقمندان این ورزش گند بزند!
یزدانی خرم البته بعد از ترک فدراسیون والیبال راهی فدراسیون کشتی شد تا شاید ماموریت موفق خود را در این رشته باستانی هم تکرار کند. اوایل بسیاری او را استهزا کردند و گفتند که خیلی زود از این میدان خواهد گریخت، اما یزدانی خرم در کشتی هم منشاء اثر شد هر چند که مدتها بعد یعنی در المپیک لندن میوه فعالیتهای او و تغییراتی که در ساختار ذهنی کشتی ایجاد کرد به بار نشست. بعد از ۵ سال مدیریت بر کشتی، در سال ۱۳۹۰ از این فدراسیون کنار رفت و دیگر در ورزش مدیریت نکرد.
محمد رضا یزدانی خرم نمونه و شمایل یک مدیر موفق در ورزش ایران است که همواره در حوزه مدیریت دچار مشکلات عدیده بوده و تعداد مدیران موفقش اندکاند و بسیاری از مردان موفق نیز خانهنشین.
چنین است که وقتی کسی، چون یزدانی خرم از دنیا میرود همه اهل ورزش ماتم میگیرند، ماتم برای سیستمی که ساخت و تربیت مدیر در آن معیوب و نادرست است و برنامهای ندارد.