خاطرات این هفته عوام الملک از تخفیف‌های جمعه سیاه در اصفهان شروع می‌شود و به تعقیب روند مذاکرات ژنو می‌پردازد. البته که سایر اتفاقات هم از نظرگاه بلند این متفکر عالم بشریت دور نمانده است.
دیدارنیوز ـ عوام الملک:
جمعه ۵ آذر ۱۴۰۰
از چند روز پیش مدام پیامک‌هایی به دستم می‌رسید که درباره جمعه سیاه و تخفیف دادن در قیمت‌های همه چیز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد بود. صبح متوجه شدم امروز همان جمعه سیاه است، ولی به نظر می‌رسد سیاهی غربی‌ها با سیاهی ما فرق دارد. فیلمی از اصفهان به دستم رسید. مربوط به یک برنامه تلویزیون بودجه‌بگیر بود که به طور مستقیم پخش می‌شد. جواد درباره خوبی‌های اصفهان در حال صحبت بود. در اواخر صحبت‌های جواد به نظر می‌رسید عوام اصفهان در حال پایکوبی و جشن به خاطر تعریف‌های او از شهرشان هستند. صدای آتش‌بازی در برنامه شنیده می‌شد. بعد از ظهر سخنان جدید بزرگوار مشهدی را خواندم. مثل همیشه حرف حساب زد. گفت وقتی آب کم می‌شود مشکل را با تجمع کردن نباید حل کرد. چون دلیل کم‌آبی، کاهش نزولات آسمانی‌ست و با تجمع اعتراضی بارش زیاد نمی‌شود. مثل تجمع کردن جلوی خداست و فایده ندارد. تا حالا از این زاویه به مساله تجمع نگاه نکرده بودم. چه خوب که بزرگوار مشهدی هست تا چشم ما عوام را باز کند. بزرگوار ساروی هم درباره مذاکرات با غربی‌ها نکات خوبی گفت. فهمیدم مذاکرات در دوره حسن، ذلیلانه بوده، اما در عصر ابراهیم، خواص زیر بار ذلت نمی‌روند. عجیب است که تا حالا چیزی از بزرگوار ساروی در خاطراتم ننوشته بودم. حیف است. باید از این به بعد بیشتر به او و حرف‌های حکیمانه‌اش توجه کنم. غروب خبر کشف نوع جدیدی از ویروس کرونا را شنیدم. گویا از آفریقا در حال انتشار است. خوشحال شدم. باز هم ثابت شد که چین هیچ تقصیری در کرونا نداشته است. آخر شب توضیحات محمدعلی درباره افراد حاضر در هیات امنای دانشگاه تهران را خواندم. توضیحات خوب و مفیدی داد. گفت محمدباقر و علیرضا شخصیت‌های علمی هستند. راست گفت، اما همه حقیقت را نگفت. شاید محمدباقر و علیرضا از او خواسته بودند. ولی من که می‌دانم. محمدباقر علاوه بر استادی، خلبان هم هست و پرواز هم می‌کند. علیرضا هم نه تنها خودش شخصیت علمی‌ست بلکه دامادش و برادر دامادش و سایر اقوام و بستگانش هم همگی شخصیت علمی هستند و خیلی چیز‌ها بلدند. کتاب "شور زندگی" را تمام کردم. داستان زندگی ون‌گوک، نقاش هلندی‌ست. نشان‌دهنده ضعیف بودن غربی‌ها از همان ایام قدیم است. وقتی احساس کرده نمی‌تواند نقاشی کند دچار ناراحتی و ناامیدی شده است. حیف که هم‌دوره ما نبود تا از هنرمندان و نویسندگان و روزنامه‌نگاران ما یاد بگیرد که وقتی اجازه پیدا نمی‌کنند که بتوانند کار اصلی‌شان را بکنند، مجبور می‌شوند عادت کنند. جالب است که هنوز خیلی‌هایشان هم زنده هستند.
شنبه ۶ آذر ۱۴۰۰
رورنامه بودجه‌بگیر در صفحه اول مطلبی درباره اراذل اجاره‌ای در اصفهان نوشته بود. گویا آشوب درست کرده‌اند. احتمالا می‌خواسته‌اند حرف‌های جواد درباره اصفهان و جشن و پایکوبی عوام به خاطر آن را زیر سوال ببرند. چند شب پیش هم خشکسالی باعث شد زاینده‌رود آتش بگیرد. احتمالا مالکان اراذل با دیدن این چیز‌ها تصمیم گرفته‌اند اراذلشان را اجاره بدهند تا آشوب درست کنند. لابد بعد هم قرار است مدعی شوند که مثلا خون از دماغ یک نفر آمده یا یک مو از سر یک نفر دیگر کم شده است. ممکن است کار اروپایی‌ها باشد. می‌خواهند باعث شوند مساله ثبت ملخ به عنوان غذایشان فراموش شود. شنیدم که هیات مذاکره‌کننده ما راهی وین شده است. ظاهرا ۴۰ نفر هستند. معلوم است جواد و عباس، در دوره حسن طوری مذاکرات را خراب کرده‌اند که حالا حسین و علی باید چهل نفر را بفرستند تا مساله حل شود. تازه خوب است از قبل خبر داریم که آمریکایی‌ها در مذاکرات شکست خورده‌اند. اگر غیر از این بود شاید لازم می‌شد خانواده‌های این چهل نفر را هم بفرستیم تا غربی‌ها را در خاک خودشان شکست داده باشیم. عصر خبردار شدم که مدیر عامل یک سایت خرید و فروش ایرانی قرار است به زندان برود. گویا عده‌ای در سایتش هر چیزی دم دستشان بوده می‌فروختند. باید با این مدیر عامل برخورد جدی شود. فکر کرده سایت هم مثل جا‌های دیگر است که مشکلاتش تقصیر غربی‌ها باشد. صیانت از شهروندان همین جا‌ها به درد می‌خورد. شب فیلمی از رامبد دیدم. فضای دورش خیلی خوب بود. خوشبختانه نفسش همچنان از جای گرم بلند می‌شود. البته کانادا یواش‌یواش سرد خواهد شد. مهم این است که رامبد هم به ما عوام توصیه‌های بهداشتی خوبی کرد و گفت این همه غذا نخوریم. راست هم می‌گوید اصلا چه خوب است نان خشک یا اشکنه بخوریم.
یکشنبه ۷ آذر ۱۴۰۰
قبل از ظهر خوشبختانه تنها صندلی خالی خواص‌الدوله ابراهیم که مربوط به آموزش و پرورش بود هم پر شد. خواص‌المله به یوسف اجازه دادند روی صندلی بنشیند. جلسه خوبی بود. همه خواص خیلی جدی مشارکت کردند. ناصر، خواص‌المله گچساران، به شکل سمبلیک وسط جلسه کتاب می‌خواند تا یوسف بداند اگر سرانه مطالعه را بالا نبرد خواص‌المله ناراحت خواهند شد. ناسلامتی، عصر ابراهیم دوره شخصیت‌های علمی و فرهنگی‌ست. مذاکرات ما با غربی‌ها که قرار است از فردا شروع شود همچنان در اخبار مورد توجه است. اقتدار هیات ایرانی غربی‌ها را به وحشت انداخته. علیرضا، از روسای خواص‌المله گفته که جواد و عباس قهوه خوردند و لبخند زدند و با اعضای سایر هیات‌ها همدیگر را بغل کردند، ولی الان قرار است تحریم‌ها برداشته شوند. معلوم است در دوره حسن به نام مذاکره، اعمال شنیع و منکراتی متعددی رخ داده است. باید رسیدگی شود. پس تکلیف امنیت اخلاقی چه می‌شود؟ اولین پیام صوتی سخنگوی جریان اصیل طالبان را شنیدم. گفته قول روزی به عوام‌شان نداده بودند و روزی را خدا می‌رساند و عوام ناشکری نکنند. گویا عده‌ای از عوام افغانستان توقع داشته‌اند که جریان اصیل طالبان به فکر دنیا و معیشت آن‌ها هم باشد. عجیب است که در منطقه اطراف ما عوام اینقدر ناشکرند و توقعات عجیب و غریب از خواصشان دارند. انگار خواص این منطقه باید وسط این همه گرفتاری به فکر روزی و معیشت عوام هم باشند. یک سری از خواص‌المله‌ها و رسانه‌های بودجه‌بگیر درباره یک فیلم سینمایی به نام "شهر گربه‌ها" اعتراض کرده‌اند و گفته‌اند فیلم نباید نمایش داده شود. موافقم. چه دلیلی دارد در یک فیلم سینمایی با استفاده از موسیقی، حرکات موزون نشان بدهند و بعد بخواهند وانمود کنند که این حرکات ساختارشکنانه مربوط به گربه‌هاست. اگر امروز جلوی این حرکت‌ها گرفته نشود دو روز دیگر می‌خواهند همین چیز‌ها را نشان بدهند و بگویند این‌ها آدم‌اند. آخر شب متنی از سخنرانی جدید ابراهیم برای کشور‌های اکو دیدم. ظاهرا آماده‌ایم به ایشان آب بدهیم. کار بزرگی‌ست. باید عجله کرد. آب هست، اما کم است. ولی عیبی ندارد. باید حواسمان به همسایه‌ها باشد. واجب‌ترند. خودمان فعلا هوا می‌خوریم. اتفاقا پر از ذرات معلق است و کمبود سایر مواد را جبران می‌کند.
دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰
اولین پیامی که به دستم رسید تصویر احمد، خواص‌المله تهران در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو مادرید بود. برای تماشای مسابقه فوتبال رئال مادرید و سویا رفته بود. از طرفداران رئال هم رضایت داشت. گویا بلیط بالکن چهارم و پنجم را هم گرفته بوده که بین عوام اسپانیا بنشیند. این خصلت‌های خاکی و عوامی خواص ما قطعا روی همه عوام جهان تاثیر دارد. اخباری از نارضایتی شدید آمریکایی‌ها از بایدن به گوش می‌رسد. باعث شده است وضع جمهوری‌خواه‌ها بهتر از دموکرات‌ها به نظر برسد. خیلی خبر خوبی‌ست. این‌ها همه نشانه فروپاشی قریب‌الوقوع آمریکاست. احتمالا در دوره بعدی ترامپ دوباره سر کار می‌آید و باعث نارضایتی عوام آمریکایی از جمهوری‌خواه‌ها می‌شود و در نتیجه در دوره بعدش دوباره دموکرات‌ها رای می‌آورند و آنقدر این جابه‌جایی تکرار می‌شود تا آمریکا فرو بپاشد. آفت دموکراسی آمریکایی همین چیزهاست. غلامرضا که از خواص اهل تشخیص است گفت که باید عوام را به صبوری دعوت کرد، چون مشکلاتی که امروز با آن مواجهیم ریشه در ۵۰ سال پیش دارد و اصلاح آن هم نیازمند زمان است. به نظرم خیلی اشتباه کرده. چون ریشه مشکلات امروز همه مربوط به دوره حسن و یا آقا سید محمد است و در عصر ابراهیم همه مشکلات حل شده است. اگر هم مشکلی باقی مانده باشد سریع، فوری و انقلابی حل خواهد شد. اصلا همین مساله باعث شده عوام احساس آرامش کنند و بالا رفتن قیمت‌ها یا سقوط بورس باعث نگرانی هیچکس نمی‌شود. این‌ها همه از برکات عصر ابراهیم است. اتفاقا فریدون، خواص‌المله تهران هم به عوام تذکر داد که اگر گرما می‌خواهند تا زنده بمانند باید آلودگی هوا را تحمل کنند. حرف خیلی مهمی‌ست. در واقع عوام باید تا زنده هستند تحمل کنند. مرگ هم که حق است. دیر و زود دارد، اما برای عوام سوخت و سوز نخواهد داشت. شب توضیحات احمد درباره حضورش در سانتیاگو برنابئو را خواندم. اینقدر رقیق‌القلب است که فکر کرده باعث رنجش عوام شده و به همین خاطر عذرخواهی کرده است. چقدر این نگرانی خواص در مورد احساسات عوام، زیباست. در جهان، نظیر ندارد.
سه‌شنبه ۹ آذر ۱۴۰۰
روزنامه بودجه‌بگیر آمار صادرات نفت و صادرات غیرنفتی را منتشر کرد. اینطور که نوشته بود همه چیز بدون معطل ماندن برای مذاکرات، خوب شده است. اما ظاهرا عده‌ای غرب‌دوست که قاعدتا از دار و دسته حسن هستند دنبال گره زدن همه چیز به برجام و مذاکره با یانکی‌ها هستند. البته مهم هم نیست. خوشبختانه این جریان، مثل خود یانکی‌ها، دیگر هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند و کسی هم از این به بعد برای عکس گرفتن و قهوه خوردن و بغل و لبخند، مذاکره نخواهد کرد. اقتدار یعنی همین. عکسی از جلسه خواص‌المله به دستم رسید که در حال مشت و مال دادن همدیگر بودند. بار سنگینی روی دوششان است و هر از گاهی باید با شیوه سنتی خستگی در کنند. این روش‌ها خیلی هم بهتر از این شیوه‌های مدرن است. گویا ابراهیم دستور داده برای جبران کمبود منابع مالی، دستگاه‌ها اموال مازاد خود را بفروشند. خیلی کار خوبی‌ست. باید دید چقدر از هر دستگاه مازاد است. یک خبرگزاری بودجه‌بگیر خبر داد که ظاهرا ابراهیم با الهام توافق کرده‌اند یک گذرگاه مرزی درست شود تا کلا کاری با ارمنستان نداشته باشیم. لابد صلاح بوده است. ما عوام این چیز‌ها را نمی‌فهمیم. اما چون روسیه از ساخت آن حمایت کرده باید کار خوبی باشد. از سر صبح آسمان تهران شبیه لندن بود و هر چه به ظهر نزدیک‌تر شدیم این شباهت افزایش یافت. البته یک تفاوت کوچک وجود داشت. خاکستری آسمان لندن از ابر است و مال تهران، دود بود. عیبی ندارد. فریدون دیروز گفته بود اگر می‌خواهیم نمیریم باید آلودگی را تحمل کنیم. البته این آلودگی خیلی هم جدی نیست. خواص‌البد و علیرضا مشکلات تهران را روی زمین حل می‌کنند. آسمان هم باد و باران را دارد. خودش درست می‌شود. قبل از خواب فایل صوتی یک جلسه خواص‌المله درباره صیانت از عوام در فضای مجازی را شنیدم. پرمحتوا و آموزنده بود. خوب است که بعضی از خواص‌المله برای صیانت عوام از قبل از جلسه‌شان برنامه‌ریزی می‌کنند و چند دقیقه مانده به شروع، نکات تاکتیکی را مرور می‌کنند. این‌ها نشانه پویایی خواص‌المله ماست.
چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰
دیشب قبل از خواب یکی از عوام تصویر یک توییت برایم فرستاد که گفته بود گویا به اساتید دانشگاه گفته‌اند به دانشجویانی که قصد اقدام برای ادامه تحصیل در خارج از کشور را دارند توصیه‌نامه ندهند. کار خوبی‌ست. درست است که گفته بودند "همینه که هست و هر کسی نمی‌خواهد، جمع کند برود"، ولی قرار نیست، چون نخواسته‌اند تعریفشان را هم بکنند. در واقع درستش این است که بگویند "همینه که هست و هر کسی نمی‌خواهد، اگر زورش می‌رسد جمع کند برود. زودتر هم برود، چون ممکن است دیوار بکشیم و زورش هم نرسد که برود. " صبح صحبت‌های رییس اتحادیه بارفروشان تهران را خواندم. گفته بود عوام میوه نمی‌خرند، چون توان مالی ندارند. الکی می‌گوید. عوام داخل رژیم هستند و شرایط رژیم‌شان ایجاب می‌کند که هر چیزی نخورند. اکثرا باید نان خشک بخورند تا تناسب اندام‌شان حفظ شود و لنگ، دور کمرشان خوب بچسبد. اتفاقا قسمت‌هایی از یک برنامه تلویزیون بودجه‌بگیر را دیدم. چند نفر از نسوان که اتفاقا لباس‌هایشان هم خوشبختانه نو و باکیفیت بود در حال صحبت درباره پوشاندن شلوار و جوراب شلواری پاره به تن فرزندانشان و شیوه پوشیدن جوراب سوراخ بودند. بحث تخصصی و سنگینی بود. استفاده کردم. خیالم راحت شد که اینکه شست یا پاشنه پایم (به قدر یک سیب‌زمینی) از جوراب بیرون بزند خجالت ندارد. به نظرم باید در برنامه‌های بعدی درباره تکنیک بستن لنگ صحبت کنند. چون برخلاف شلوار هیچ جاییش پاره نمی‌شود و نیازی هم به پوشیدن جوراب پیدا نمی‌شود. ابراهیم و خواص‌الدوله‌اش به بهارستان رفتند و با محمدباقر و خواص‌المله‌اش جلسه گذاشتند. جلسه خیلی خوبی بود. حرف‌های ابراهیم و محمدباقر ثابت کرد که واقعا شرایط مملکت عالی است و همه مشکلات حل شده و اگر هم مشکلی باقی مانده باشد، که بعید است، تا چند وقت دیگر حل می‌شود. کافی‌ست عوام صبور باشند و آنطور که محمدباقر گفت حاضر باشند برای تصمیم‌های عاقلانه و انقلابی خواص هزینه بدهند. این رابطه بین خواص و عوام در کشور ما واقعا بی‌نظیر است و باعث حسادت همه کشور‌های منطقه و غربی‌ها می‌شود. غروب اخباری از درگیری‌های مرزی بین ایران و افغانستان شنیده شد. گویا تیراندازی هم شده است. نباید چیز جدی باشد. احتمالا جریان اصیل طالبان در حال پاک کردن لوله تفنگ‌هایش بوده که گلوله در رفته است. نباید مساله را بزرگ کرد. باید روی هم را ببوسیم و خلاص. نایب رییس اتحادیه لوازم خانگی گفت که عوام نباید توقع داشته باشند با شروع مذاکرات ما با بقیه جهان قیمت لوازم خانگی پایین بیاید. چون ممکن است قیمت جهانی فلزات افزایش پیدا کند. بعید می‌دانم عوام چنین توقعی داشته باشند. ما باتجربه‌ترین عوام جهان را داریم. خوبی حرف‌های نایب رییس این بود که یادم آمد ما داریم مذاکره می‌کنیم. مهم نیست نتیجه چه باشد. مهم این است که آنقدر محکم بایستیم که اگر مجبور شدیم برویم سرمان را بالا بگیریم و برویم.
پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۰
خوشبختانه ظاهرا داماد محسن که برادر عروس محمدباقر هم هست مدیر عامل یک بانک شد. این جور چهره‌ها برای خواص شدن خیلی مناسبند. چون همزمان هم داماد یکی از خواص و هم برادر عروس یکی دیگر از خواص هستند و نشان‌دهنده صلاحیت کاملشان است. گزارش اکونومیست را خواندم. تهران در رده‌بندی گران‌ترین شهر‌های جهان ۵۰ پله صعود کرده و در رده ۲۹ قرار دارد. خیلی پیشرفت خوبی‌ست. اگر خواص کمک کنند با ادامه این روند می‌توانیم سال دیگر روی سکو باشیم. بعید است نتوانیم. اعلام شد که فردا از ساعت ۵ صبح تردد و توقف در حاشیه زاینده‌رود ممنوع است. کار درستی‌ست. با پیگیری‌ها ابراهیم ممکن است سیل در زاینده‌رود راه بیفتاد و همه چیز را ببرد. برای همین صلاح نیست کسی اطراف رود باشد. آقای سردار مثل همیشه حرف‌های مهمی درباره آمریکا زد که من هم به این شکل نمی‌دانستم. گفت در آمریکا پلیس خانه‌های فقرا را حراج و مصادره می‌کند، اما در ایران ما به فقرا خانه رایگان می‌دهیم. البته گفتن این قسمت آخر از آقای سردار بعید بود. ما که به آن معنا فقیر نداریم که نیاز به خانه رایگان داشته باشد. نباید به خاطر افشای ماهیت زشت آمریکا خودمان را پایین بیاوریم. تا آخر شب اخبار متفاوتی از وین به گوش رسید. امر مسلم این است که ما بر خلاف دوره حسن خیلی قوی شرکت کرده‌ایم و قطعا پیروز هستیم. با این حال دو متن به غربی‌ها داده‌ایم که بخوانند و تصمیم‌شان را بگیرند. ظاهرا غربی‌ها متوجه شده‌اند که کارشان تمام است و خواهش کرده‌اند چند ساعتی وقت داشته باشند که به کشورهایشان بروند و خوب فکرشان را بکنند و برگردند. به نظرم حتی یک دقیقه وقت بیشتر هم نباید به غربی‌ها داد. یا پیشنهاد‌های ما را قبول می‌کنند یا نمی‌کنند. ما نباید کوتاه بیاییم. حرف مرد یکی‌ست. باید بفهمند که هیچ وقت یک ایرانی کوتاه نمی‌آید. دوران بوس و بغل و قهوه تمام شد. خبردار شدم که در کنگره یکی از احزاب اصلاحیون، دبیر کل عوض شد و آذر به جای علی آمد. برای اولین بار در تاریخ احزاب یکی از نسوان را به عنوان دبیر کل حزب انتخاب کرده‌اند. اصلاحیون می‌خواهند با این کار‌ها وانمود کنند خیلی به نسوان توجه دارند. در حالی که این کار‌ها ظلم به آن‌هاست. حواس نسوان را از وظایف اصلی‌شان که فرزندآوری و خانه‌داری‌ست پرت می‌کند. اصلا معلوم نیست چرا در قانون احزاب جلوی عضویت نسوان در این جور جا‌ها را نگرفته‌اند تا امروز چنین ساختارشکنی انجام شود. ضمن اینکه تعویض دبیر کل دو حزب اصلاحیون ظرف یک ماه احتمالا نشانه هماهنگی آن‌هاست. می‌خواهند بگویند دبیرکل‌های‌شان قرار نیست دائمی باشند. یک ماه پیش غلامحسین رفت و حسین آمد و امروز هم علی با آذر عوض شد. به نظر می‌رسد خط غربی‌هاست. خواص باید رسیدگی کنند.
