تیتر امروز

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم
بررسی موانع تولید در گفت‌وگو با مدیر عامل آریا چوب نفیس آفرینش+ویدیو

اکبر حسنی: بانک‌ها برای تسهیلات تولید هزار بهانه می‌تراشند/ می‌توانستم با پولم دلار بخرم

موانع، مشکلات و کارشکنی‌های مسیر تولید از ثبت درخواست و اخذ پروانه تا وارد کردن سخت افزار و موضوع ترخیص آن در گمرکات ایران در گفت‌وگوی دیدار با یک کارآفرین.
گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...

گاه نجنگیدن سخت تر از جنگیدن است

جنگ یا صلح؟ جنگیدن یا نجنگیدن؟ نوشتار زیر به قلم صادق طباطبایی و بر گرفته از کتاب "اندیشۀ ربوده شده" است و در آن دیالگی که بین امام موسی صدر و یاسر عرفات اتفاق افتاد روایت می‌شود.

کد خبر: ۱۱۵۰۵۲
۱۸:۰۰ - ۰۳ آذر ۱۴۰۰

گاه نجنگیدن سخت تر از جنگیدن است

 

دیدارنیوز: امام موسی صدر مرتب‌ به‌ یاسر عرفات‌ تذکر می‌داد که‌ مراقب‌ باشید و در دام‌ تحریکات‌ فالانژیست‌ها نیفتید. اسرائیلی‌ها درصددند بین‌ شما دعوا راه‌ بیندازند.

به‌ محض‌ اینکه‌ بین‌ شما و لبنانی‌ها گلوله‌ای رد و بدل‌ شود، تبلیغات‌ راه‌ می‌اندازند که‌ فلسطینی‌ها در اینجا به‌ اسم‌ میهمان‌ آمده‌اند، اما خود اشغالگر شده‌اند. فالانژیست‌ها بی‌هیچ‌ بهانه‌ای می‌گفتند، وجود فلسطینی‌ها باعث‌ شده‌ است‌ تا اسرائیل‌ زمین‌های ما را بمباران‌ و خانه‌های ما را ویران‌ کند. حالا بعد از درگیری طبیعتاً‌ مشکل‌ دو چندان‌ می‌شود. یکی از روز‌ها فالانژیست‌ها به‌ اتوبوس‌ حامل‌ فلسطینی‌ها حمله‌ می‌کنند. آن‌ها قصد داشتند با عمل‌ متقابل‌ پاسخ‌ بدهند، اما با فشار آقای صدر از این‌ کار جلوگیری شد.

از حسن تصادف‌ بنده‌ و یکی از دوستان‌ نیز در آن‌ ماجرا حضور داشتیم. ساعت‌ ۱ بعد از نیمه‌ شب‌ بود که‌ دایی جان‌ گفتند: همگی برخیزید تا برویم. یاسر عرفات‌ درخواست‌ کرده‌ تا با او ملاقاتی داشته‌ باشیم.

اسم‌ یاسر عرفات‌ را که‌ می‌شنوید، شخصیت‌ امروز او در ذهنتان‌ جلوه‌ نکند. او آن‌ روز یک‌ آدم‌ ضعیف‌ و لرزان‌ و ذلیل‌ نبود، که‌ تنها اداره‌ چند پاسگاه‌ به‌ او سپرده‌ شده‌ باشد. یاسر عرفات‌ آن‌ سال‌ها یک‌ قهرمان‌ و اسطوره‌ مقاومت‌ و شخصیت‌ درخور اعتنایی بود که‌ هرکس‌ از هرگوشه‌ دنیا سعی می‌کرد امضایی از او داشته‌ باشد، یا به‌ نوعی ملاقاتی با او داشته‌ باشد، یا عکسی با او به‌ یادگاری بگیرد. عرفات‌ آن‌ دوران‌ یک‌ چنین‌ قهرمانی بود.

به‌ هر حال‌ به‌ دیدار او رفتیم. به‌ اتاق‌ که‌ وارد شدیم، بسیار مضطرب‌ و پریشان‌ قدم‌ می‌زد. به‌ آقای صدر رو کرد و با حالت‌ پرخاشگری گفت: تو دایم‌ می‌گویی سکوت‌ کن! سکوت‌ کن! تحمل‌ کن! تحمل‌ کن! ببین‌ چی برای من‌ کادو فرستاده‌اند؟ 
کارتونی بود که‌ بسیار زیبا بسته‌بندی شده‌ بود. درِ‌ آن‌ را باز کردیم. سر یک‌ کودک‌ شش‌ ماهه‌ فلسطینی را بریده‌ بودند، توی چفیه‌ بسته‌بندی کرده‌ بودند و از طرف‌ فالانژیست‌های لبنان‌ برای یاسر عرفات‌ فرستاده‌ بودند! لحظة‌ ناراحت‌ کننده‌ای بود.

آقای صدر گفتند: تو شخصیتی انقلابی هستی؛ یک‌ فرمانده‌ و یک‌ قهرمان‌ هستی. اگر الاَّن‌ بجنگی، یک‌ فرمانده قهرمان‌ هستی، اما اگر نجنگی، یک‌ مجاهد قهرمان‌ خواهی بود. مواقعی هست‌ که‌ نجنگیدن، سخت‌تر از جنگیدن‌ است. مواقعی هست‌ که‌ یک‌ مجاهد قهرمان‌ نباید دست‌ به‌ اسلحه‌ ببرد. الاَّن‌ یکی از آن‌ مواقع‌ است. 

برگرفته از کتاب اندیشۀ ربوده شده، صفحۀ ۳۰۳

منبع: پایگاه خبری صبح ما

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی