مروری بر تحولات مدیریتی دانشگاه آزاد به بهانه اخراج فرزندان آیتالله هاشمی
دیدارنیوز – رسول شکوهی - اگر میدانستم که ماجرای یک دانشگاه تا این حد پیچیدگی دارد و هر چند وقت یک بار مسائلی پیرامون آن شکل میگیرد، به فکر نوشتن یک رمان میافتادم و در دل آن اتفاقات مربوط به این دانشگاه را روایت میکردم. بعد از فوت آیت الله هاشمیرفسنجانی به عنوان بنیان گذار این دانشگاه تقریبا هر چند روز یک بار شاهد اخباری جنجالی حول دانشگاه آزاد هستیم. این به معنای آن نیست که در زمان حیات ایشان این دانشگاه بی حاشیه بود ولی جنس اتفاقاتی که در نبود هاشمی رخ داد، کاملا متفاوت بود.
برخی عنوان «هاشمیزدایی» از دانشگاه آزاد را بر این اتفاقات میگذارند. پروژهای که با ساماندهی گروههای مختلف سیاسی به دنبال حذف چهرههای نزدیک به مرحوم هاشمی و تسلط بر دانشگاه آزاد و نهادها و رسانههای وابسته به آن هستند. دانشگاهی که درآمد بسیار بالایی دارد و سرمایههای زیادی در این سالها به دست آورده و توجه گروههای مختلف سیاسی را به خود جلب کرده است.
تا این جا آخرین قسمت از این ماجرا بر میگردد به اخراج دو تن از فرزندان آیت الله هاشمیرفسنجانی از دانشگاه آزاد. فاطمه و فائزه هاشمیرفسنجانی که در واحد تهران جنوب و علوم تحقیقات فعالیت میکردند، اخراج شدند.
اخراج تلفنی
قسمت خاص این بخش از ماجرای دانشگاه آزاد و اخراج این دو استاد دانشگاه سبک اعلام خبر اخراج آنهاست. فاطمه هاشمی در گفتگویی با روزنامه اعتماد توضیحاتی در این رابطه ارائه کرد: «چهارشنبه هفته گذشته حوالی ساعت ۱:۳۰ ظهر فردی از دانشگاه با من تماس گرفت و خود را کارمند معاونت آموزشی دانشگاه معرفی کرد. این فرد به من گفت دسترسی شما از روی سایت برداشته شده و دیگر حق ورود به دانشگاه را ندارید. پس از این اظهارات از فرد تماسگیرنده پرسیدم منظور شما چیست و ایشان صراحتا پاسخ داد یعنی دیگر برای آموزش به دانشگاه مراجعه نفرمایید. در پاسخ به ایشان گفتم که منظورتان این است اخراج شدهام؟ که این فرد به جای پاسخ به سوال من خندید! وقتی دلیل این اخراج را جویا شدم به من گفتند که این موضوع از بالا ابلاغ شده و از مسئول آموزش خواستهاند تا اسم من را از روی سایت دانشگاه حذف کنند».
فائزه هاشمی نیز در گفتگو با روزنامه آرمان درباره اخراجش اینگونه میگوید: «مسئول واحدی که در آن تدریس میکنم اعلام کرد که به او گفتهاند دیگر نیازی به حضور بنده در دانشگاه آزاد نیست که این موضوع را نپذیرفتم؛ چرا که باید حکم اخراج رسما ابلاغ شود و به صورت شفاهی قابل پذیرش نیست و وجاهت قانونی ندارد».
درباره اینکه علت اخراج این دو خواهر به صورت همزمان چیست و چه کسی احکام اخراج را صادر کرده، اطلاعات درستی وجود ندارد. هیچ کدام از مسئولین دانشگاه آزاد تا این لحظه نه اظهار نظری کرده اند و نه حاضر به مصاحبه با رسانهها شده اند. روابط عمومی دانشگاه آزاد ابراز بی اطلاعی کرده و دیگر بخشها، هیچ صحبتی در این زمینه نداشته اند. افکار عمومی منتظر شنیدن دلیل این اخراجها است. طبعا مسئولین دانشگاه آزاد از شخص علی اکبر ولایتی به عنوان رئیس هئیت موسس دانشگاه آزاد تا روسای دانشکدهها و هر کسی که در این تصمیم نقش داشته، موظف به پاسخگویی است.
«هاشمیزدایی»؛ توهم یا واقعیت؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال باید مروری بر اتفاقات بعد از درگذشت آیت الله هاشمی داشته باشیم. بعد از فوت ایشان در کوتاه ترین زمان ممکن علی اکبر ولایتی با حکم رهبری به ریاست هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شد. ولایتی که جزو اصولگرایان معتدل دسته بندی میشد رابطه نسبتا خوبی با آیت الله هاشمی در دوره حیات ایشان داشت و 8 سال وزارت امور خارجه دولت سازندگی بر عهده او بود اما پس از تصدی مسئولیت جدید در کنار باقی مسئولیتها شاهد تغییر در ولایتی بودیم.
ولایتی با دلایلی مانند فساد در دانشگاه آزاد و مسائلی از این دست، میرزاده رئیس وقت دانشگاه را اخراج کرد. میرزاده ادعاهای ولایتی در این زمینه را تکذیب کرد. تا به امروز دادگاهی در این زمینه برگزار نشده و مشخص نیست که ادعای کدام طرف به حقیقت نزدیک تر است. پس از عزل میرزاده حجت السلام سید حسن خمینی عضو هیئت امنا و هیئت موسس دانشگاه آزاد اسلامی در نامهای به دکتر روحانی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی برکناری میرزاده رئیس دانشگاه آزاد را غیرقانونی و فاقد وجاحت قانونی دانست و گفت که بر خلاف اساسنامه، رای گیری انجام نشد. بعد از برکناری میرزاده، نوبت به یاسر هاشمی فرزند کوچک آیت الله رسید. او از ریاست دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد اخراج شد.
دانشگاه رئیس نداشت و باید برای آن سرپرستی انتخاب میشد. علی محمد نوریان با حواشی مختلفی به سرپرستی این دانشگاه در آمد. نوریان در جلسهای به سرپرستی دانشگاه آزاد رسید که از 10 عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد تنها 5 نفر در آن جلسه باقی ماندند و 5 نفر دیگر از جمله سید حسن خمینی و وزیرعلوم و بهداشت این جلسه را ترک کردند. نوریان اما در جلسهای که اکثریت خود را از دست داده است با 5 رای سرپرست میشود با این تفاوت که در بین این 5 نفر باقیمانده، صمدی یزدی و فریدون عزیزی به دلیل پایان حکم چهارساله شان درسال94، عملا حق رای نداشتند، به عبارتی نوریان تنها با رای خودش، ولایتی و البته عبدالله جاسبی به سرپرستی دانشگاه آزاد رسید. در دوره نوریان است که عزل و نصبها سرعت میگیرد و رسانههای وابسته به دانشگاه آزاد یعنی روزنامه فرهیختگان، خبرگزاری آنا و سایت ایسکانیوز از نیروهای سابق تخلیه شده و نیروهایی که با رویه جدید دانشگاه همسو بودند، جایگزین میشوند. یعنی این رسانهها از رویکرد اعتدالی اصلاح طلبی با نیروهای جدید به رویکرد اصولگرایی تغییر میکنند.
شخصیت اصلی قسمت بعدی ماجراهای دانشگاه آزاد فرهاد رهبر رئیس سابق دانشگاه تهران بود. رهبر به ریاست دانشگاه آزاد میرسد و انتقادات از او و سابقه ریاستش بر دانشگاه آزاد شروع میشود. عمر ریاست رهبر بر دانشگاه آزاد بیش از یک سال نمیشود و او به دلیل مشکلاتی که با ولایتی پیدا میکند استعفا میدهد. رهبر هنوز در این زمینه اظهار نظری نداشته و تلاش ما برای گفتگو با او بینتیجه ماند.
بعد از فرهاد رهبر نوبت به محمدمهدی طهرانچی است که سرپرستی دانشگاه آزاد به او برسد. طهرانچی از نزدیکان ولایتی به حساب میآید و بسیاری بر این باورند که او ریاست دانشگاه آزاد اسلامی را به عهده خواهد گرفت.
ماجرای بعدی هم به اخراج دو استاد دانشگاه آزاد میرسد که دختران آیت الله هاشمی هم هستند؛ اخراجی که هنوز دلیل آن مشخص نشده و هیچ نهاد وابسته به دانشگاه آزاد هنوز در این باره موضعی نگرفته است. با تمام این اوصاف قضاوت نسبت به این موضوع که جریاناتی داخل و بیرون از دانشگاه آزاد به دنبال پروژه هاشمیزدایی هستند یا نه، به عهده مخاطبان.
یک سر و هزار سودای ولایتی
علی اکبر ولایتی که ریاست دانشگاه آزاد را در کنار باقی مسئولیتهایش برعهده گرفته، دوران سختی را تا الان و از اینجا به بعد در دانشگاه آزاد میگذراند. انتقادات زیادی نسبت به نحوه مدیریت او در دانشگاه آزاد وجود دارد. در مدت کوتاهی سه فرد در راس بخش اجرایی این دانشگاه انتخاب شده و عدم ثبات مدیریت به شدت دیده میشود. بسیاری از دانشکدههای در شهرهای مختلف، دیگر دانشجو ندارد و به دنبال تجمیع چند دانشکده با هم هستند.
برخی بر این باورند که اطرافیان ولایتی در این وضعیت نقش زیادی دارند. آنها به دنبال اهداف سیاسی هستند و مسائل مربوط به دانشگاه اولویت اول آنها نیست. دلیل آن هم تغییرات سریع و خاص در این دانشگاه است. جریان خاصی که حتی با فرهاد رهبر هم به مشکل برخورد و او را کنار زد. حال باید دید که علی اکبر ولایتی چگونه میتواند از چالش موجود به خوبی عبور کند. باید منتظر ماند و دید که قسمت بعدی قصه جنجالی دانشگاه آزاد چه خواهد بود و این ماجرا چه سرانجامی خواهد داشت.