فرشاد مهدی پور به سمت معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد. در دورانی که روزنامهنگاری به خصوص روزنامهنگاری مستقل با چالشهای بیسابقهای مواجه است.
دیدارنیوز – رسول شکوهی: رسانهها و اهالی رسانه به این خاطر که وظیفه شان توجه به همه مسائل کشور است درباره همه مسائل تولیدات رسانهای دارند، ولی کمتر به مسائل خود رسانه و اهالی آن توجه میشود. شاید اگر بگوییم اهالی رسانه این روزها کمترین حقوق و مزایا را در مقایسه با باقی اقشار جامعه دارند حرف غیر منطقی نباشد و با یک بررسی دقیق میتوان فهمید که این روزها رسانه اصلا حال خوبی ندارد.
این نبود حال خوب فقط به مسائل مالی ربط ندارد و مشکلات دیگری نظیر از بین رفتن مرجعیت رسانهای برای رسانههای داخلی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. شان اجتماعی شغل خبرنگاری و روزنامه نگاری نیز دیگر به مانند گذشته نیست و مشاغلی از این دست دیگر نه درآمد مناسبی دارد، نه شان اجتماعی قابل قبولی و نه مرجعیت رسانهای و تاثیرگذاری لازم!
زمانی که محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به این وزارتخانه رفت، برخی نگران معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی این وزارتخانه بودند که فردی در این سمت قرار بگیرد که برخی تجربیات تلخ گذشته تکرار شود. اما با انتخاب فرشاد مهدی پور به این سمت بسیاری از نگرانیها بر طرف شد و اینکه فردی رسانهای در این معاونت قرار گرفت نوید روزهای خوب برای رسانه و اهالی رسانه را داد. اما نگرانیهای فضای رسانهای آنقدر پیچیده و بزرگ است که فارغ از اینکه چه کسی در این جایگاه مدیریتی قرار میگیرد به قوت خود باقی است و باید از مدیران جدید مطالبه گری کرد و این نگرانیها همیشه مطرح شوند.
مهدی پور متولد فروردین ۵۷ از مشهد است و میتوان او را یکی دیگر از مشهدیهای دولت ابراهیم رئیسی دانست. او داماد حسن خجسته معاون پیشین صدای جمهوری اسلامی ایران است و حمید پارسانیا استاد حوزه و دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز شوهر خواهر مهدی پور است. معاون مطبوعاتی این روزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگر چه در ابتدا مهندسی عمران خواند، ولی تغییر رشته داد و تحصیلات خود را در رشته روزنامه نگاری ادامه داد.
دوران کارشناسی را در رشته خبرنگاری و در دانشکده خبر گذراند و دوره کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز به پایان رساند. همچنین دکتری خود را در رشته سیاست گذاری فرهنگی از دانشگاه باقرالعلوم گرفت. تحصیلات مرتبط مهدی پور چه در حوزه روزنامه نگاری و چه در مدیریت فرهنگی یکی از ویژگیهای مثبت او محسوب میشود.
دیگر ویژگی مثبت او حضور در رسانه از خبرنگاری تا سردبیری و مدیر مسئولی است که به او کمک میکند فهم دقیقی از رسانه و تحریریه و مسائل مربوط به اهالی رسانه پیدا کند. مهدی پور سوابق خبرنگاری و روزنامه نگاری مختلفی دارد و در روزنامههای قدس، جام جم و همشهری حضور داشته است. او با خبرگزاری فارس، خانه ملت و مهر هم کار میکرده و مدیریت خبرگزاری شانا که در حوزه نفت فعال بوده را هم برعهده داشته است.
بیشتر بخوانید: بازی تاخیری دولت رئیسی با برجام؛ سردرگمی یا انتخاب استراتژیک
برخی به خاطر همکاری اش با مجله پنجره و سردبیری این مجله به مدت ۴ سال، او را از نزدیکان علیرضا زاکانی میدانستند، ولی در ادامه مشخص شد که نزدیکی او به محمد باقر قالیباف چه در زمان راه اندازی روزنامه تهران امروز و چه بعدها با راه اندازی روزنامه صبح نو بیشتر از هر فرد دیگری است و میتوان مهدی پور را در جریان اصولگرایی به قالیباف بیشتر از سایر افراد و گروهها نزدیک دانست.
مهدی پور دو کتاب درباره حوادث سال ۸۸ با عناوین «تقلب بزرگ، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی» و «حادثه و حماسه ۸۸، انتشارات الف» دارد و البته کتابها و مقالات دیگری در حوزه رسانه و مدیریت فرهنگی نیز دارد. عناوینی مانند «ما و مسائل فضای مجازی، انتشارات سروش» و «توسعه فرهنگی در ایران، انتشارات کتاب فردا» در کتابهای او و «مجازیشدن آسیبهای اجتماعی، مجله دین و سیاست فرهنگی»، «تحلیل فرآیندهای تأثیرگذار بر زنان در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، مجله مطالعات ماهواره و رسانههای جدید»، «بررسی مؤلفههای زبان تخصصی روزنامه نگاران در ایران و نقاط قوت و ضعف آن، مجله مطالعات فرهنگی و ارتباطات» در مقالات مهدی پور دیده میشود.
بخش بزرگی از فضای رسانهای کشور - به جز شبکههای اجتماعی که البته دولتیها نیز در آن حضور جدی دارند- یا به صورت مستقیم کاملا دولتی است یا به یکی از نهادهای حاکمیتی وابسته است و یا به صورت غیر مستقیم زیر نظر جریان یا فردی که به نهادهای دولتی و حکومتی وابسته است کار میکنند. این مساله این پیام روشن را دارد که بخشی از بودجه کشور صرف رسانهها میشود که بخش زیادی از این رسانهها نه مخاطب خاصی دارند و نه تیراژ قابل توجهی.
مهدی پور قاعدتا نمیتواند فضای رسانهای کشور را به سمت استقلال از نهادها و دستگاههای حاکمیتی ببرد و فضا را برای فعالیت رسانههای خصوصی و مستقل مهیا کند، ولی میتواند با یک بررسی دقیق بودجه بسیاری از رسانههایی که این روزها یارانه دولتی دریافت میکنند و تقریبا هیچ خروجی ندارند را به سمت و سوی مفیدتری هدایت کند.
دیگر نکتهای که مهدی پور هر چند نمیتواند تغییر ویژهای در آن ایجاد کند، ولی میتواند اقدامات موثری را در این زمینه ساماندهی کند تغییر نگاه امنیتی به مقوله رسانه و روزنامه نگاران است. در دورههایی شاهد این مساله بودیم که برخی اهالی رسانه با رویکردهای امنیتی روبرو شدند و محدودیتهایی برای آنها ایجاد شد. حمایت از شغل روزنامه نگاری فارغ از خط و ربطهای سیاسی میتواند یک اقدام مهم و ماندگار از سوی مهدیپور باشد.
به عنوان مثال دادگاه اهالی رسانه با حضور هیات منصفه برگزار میشود و میتوان ترکیب این هیات منصفه را به نوعی مشخص کرد که از همه گروههای سیاسی اجتماعی در آن حضور داشته باشند و یک هیات منصفه فراگیر مطبوعاتی که نماینده افکار عمومی باشد قطعا کارکرد بهتری خواهد داشت.
در گذشته حرفهایی مبنی بر نظام رسانهای کشور به مانند آن چیزی که در نظام پزشکی و نظام مهندسی میشناسیم مطرح میشد. این اتفاق میتواند چند کارکرد مهم برای رسانهها و اهالی رسانه داشته باشد. حرفه ایتر شدن مقوله رسانه یکی از اصلیترین کارکردهای این حوزه است و رسانهای شدن شرایط احراز پیدا خواهد و هر کسی نمیتواند خود را رسانهای بداند و این مساله به جایگاه شغلی اهالی رسانه نیز کمک خواهد کرد. دیگر کارکرد آن نیز این است که در صورتی که تخلف رسانهای رخ دهد پیگیریهای آن و ابعاد مختلف آن راحتتر پیش خواهد رفت و قبل از ورود به مسائل قضایی و امنیتی به صورت صنفی به این مسائل رسیدگی میشود.
در برخی دورهها شاهد این مساله بودیم که توزیع آگهیها به برخی رسانهها مخصوصا روزنامهها با گرایشات سیاسی حاکم بر معاون مطبوعاتی همخوانی داشت و به برخی رسانهها این آگهیها داده نمیشد. فرشاد مهدی پور خود در چند سال اخیر مسئولیت روزنامه صبح نو را برعهده داشته و به خوبی میداند که رسانهها برای گذران امور خود درگیر چه مسائلی هستند و توجه به حیات رسانهها باید در اولویتهای مهدی پور قرار گیرد.
معیشت و امنیت شغلی خبرنگاران و روزنامه نگاران از دیگر مسائلی است که مهدی پور میتواند به آن ورود کند و اقدامات مهمی انجام دهد. او، چون در تحریریه حضور داشته میداند که بسیاری از خبرنگاران و روزنامه نگاران حتی از حداقل حقوقها هم بی بهره هستند و نه تنها بیمه نمیشوند بلکه قرارداد مشخصی ندارند و در بسیاری از موارد با قرارادادهای سه ماهه روبرو میشوند که هیچ جایگاهی در قانون کار ندارد. در چند سال اخیر شاهد موارد متعددی بوده ایم که به راحتی با بهانههایی نظیر کسری بودجه با خبرنگاران قطع همکاری میشد و هیچ نهاد حمایتی در این زمینه وجود نداشت که از حقوق اهالی رسانه دفاع کند.
انجمن و تشکلهای صنفی رسانهای بیشتر به یک شوخی شباهت دارند و مهدی پور یا باید این انجمنها و تشکلها را تقویت کند یا این پیام را به اهالی رسانه بدهد که کنار خبرنگاران قرار است بایستد و از حقوق آنها حمایت خواهد کرد. نظارت بر قرارداد و بیمه خبرنگاران و روزنامه نگاران حداقل کاری است که معاون مطبوعاتی میتواند انجام دهد.
نگرانی دیگری که در رابطه با مهدی پور وجود دارد گرایشات سیاسی او است. هر کدام از گرایشات سیاسی محافل نزدیک به خود را دارند و طبیعی است که او نیز از همین محافل برای امور اجرایی این معاونت استفاده کند. ولی نکتهای که باید به آن توجه شود درسی است که از انحصار و یک دستی رسانههای داخلی و مخصوصا رسانه ملی باید گرفت.
انحصار صدا و سیما و نبود رسانههای خصوصی و همچنین سیطره نهادهای دولتی و حاکمیتی بر دیگر رسانههای داخلی باعث شده که مرجعیت رسانهای از داخل کشور به رسانههای خارجی منتقل شود و مخاطبان دیگر اعتماد قابل قبولی نسبت به رسانههای داخلی ندارند. این اتفاق از دل چند دهه مدیریت غلط رسانهای نشات میگیرد که مهدی پور میتواند با یک نگاه بزرگتر آن را در سطح بخشی از فضای رسانهای کشور تغییر دهد. فقط باید از حمایت ضمنی اهالی رسانه از خود که از همه طیفها بودند استفاده کند و فقط این معاونت و تصمیمات مربوط به آن از دل یک نگاه و یک جریان و یک تفکر بیرون نیاید.