تیتر امروز

شهرنویی‌ها! واژه‌ای که در «جدال قالیبافی‌ها و صبح‌ ایرانی‌ها» به کار رفت
«دیدارنیوز» آخرین اختلافات پساانتخاباتی اصولگرا‌ها را بررسی می‌کند:

شهرنویی‌ها! واژه‌ای که در «جدال قالیبافی‌ها و صبح‌ ایرانی‌ها» به کار رفت

جدال اصولگراها در فضای پساانتخاباتی همچنان ادامه دارد و بنا به گفته دبیرکل صبح ایران، قالیبافی‌‎ها از هر فرصتی استفاده می‌‎کنند تا آنها را تخریب کنند.
رضا صالحی‌امیری:سالیانه ۱۵ میلیارد دلار از کشور خارج می‌شود/ مساله،فرار نخبگان است نه مهاجرت/ با حجاب موافقم با اجبار نه
گفت‌وگوی دیدار در برنامه جامعه‌پلاس با وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی

رضا صالحی‌امیری:سالیانه ۱۵ میلیارد دلار از کشور خارج می‌شود/ مساله،فرار نخبگان است نه مهاجرت/ با حجاب موافقم با اجبار نه

جامعه پلاس در یکی دیگر از برنامه‌های خود میزبان رضا صالحی امیری، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی بود؛ او از دلایل فرار نخبگان گفت و تاکید کرد که به همین دلیل سالیانه ۱۵ میلیارد دلار سرمایه از...
رفتار دوگانه با «زاکانی» و «نجفی»!
«دیدارنیوز» در گفت‌وگو با «نژادبهرام» خلاء شفافیت در شهرداری تهران را بررسی می‌کند:

رفتار دوگانه با «زاکانی» و «نجفی»!

یک سیاستمدار در واکنش به قرارداد مبهم شهرداری معتقد است که اگر نیروهای اصلاح‌طلب در راس مدیریت شهری بودند، رسانه‌های مخالف خیلی جدی به موضوع ورود می‌کردند.

بفرمائید ۲ ساعت به صرف دربی

شرایط غیر طبیعی اقتصادی گلوی مردم را هر روز بیشتر می‌فشارد و نفس بسیاری به شماره افتاده است. هر روز با اخبار افزایش افسارگسیخته قیمت اجناس ضروری و غیرضروری مواجه می‌شویم. در این میان شاید شهرآورد تهران بهانه‌ای باشد که ساعتی فارغ از تمام دغدغه‌ها به رویایی شیرین برویم. پس به نام فوتبال بفرمائید ۲ ساعت به صرف دربی.

کد خبر: ۱۰۸۲۹
۱۵:۱۳ - ۰۵ مهر ۱۳۹۷

دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: دهه هفتاد تمام تفریح‌مان خلاصه شده بود در استادیوم آزادی و به تماشا نشستن فوتبال ایرانی؛ اینجا نه از شاعر فوتبال خبری بود و نه از مارادونا؛ با دست خدایش به آسمان پریدیم و با گریه‌هایش گریستیم. اما هر چه بود روز‌های استادیوم آزادی ما را از هیاهوی زندگی روزمره به ناکجاآبادی شیرین می‌برد بی‌توجه به آنچه در اطرافمان می‌گذشت؛ روز‌هایی که تمام دغدغه‌مان در ۹۰ دقیقه و زمین فوتبال خلاصه می‌شد. اما اوضاع همیشه بر روی پاشنه یک در نمی‌چرخد، کم‌کم مسئولیت‌های زندگی بین ما و عشق ابدیمان فاصله انداخت.
 
از آن روز‌ها سال‌ها گذشته، یاغی‌ها آمدند و رفتند و به جایشان نسلی آمد که شبیه اسلافشان نبودند، اما همچنان دربی و یا به قول این روز‌ها شهرآورد، حال و هوای خاصی دارد و تب تند فوتبال همه جا را فرا می‌گیرد و روز دربی نبض ایران در ورزشگاه آزادی می‌زند.

با دوستان قدیمی تصمیم گرفتیم به یاد روز‌های گذشته دربی را در استادیوم ببینیم. یکی از دوستان از طریق اینترنت ۳ عدد بلیط خریداری کرد و ما که آن روز‌ها صبح اول وقت خودمان را به استادیوم می‌رساندیم و با هزار و یک مکافات از باجه فروش، بلیط تهیه می‌کردیم خیالمان راحت بود که مانند کشور‌های دیگر ساعتی قبل از بازی به استادیوم می‌رویم و حالا نه به مانند آن‌ها در صندلی خودمان، ولی حداقل جایگاهمان در ورزشگاه مشخص است. رضا می‌گفت: بچه‌ها بلیط روبروی جایگاه را به یاد آن روز‌ها گرفتم.
 
بازی قرار است رأس ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه آغاز شود؛ پیشنهاد دادم حداقل ساعت ۱۷ در استادیوم باشیم. از شما چه پنهان یکی از شیرین‌ترین قسمت‌های داستان ساعات قبل از بازی و «کری»خوانی بین هواداران است. البته اگر شعار‌های منشوری را فاکتور بگیریم که متأسفانه نسبت به سال‌های دهه ۶۰ و ۷۰ نه تنها وضعیت سکوها بهتر نشده بلکه اوضاع به مراتب بدتر شده است. اون روز‌ها می‌گفتند یک عده تماشاگرنما این شعار‌ها را می‌دهند و محمد مایلی‌کهن که در این فوتبال به صراحت لهجه معروف است به درستی همان ایام اعتراض کرد که تماشاگرنما یعنی چی؟ کل استادیوم همنوا شعار‌های غیر اخلاقی می‌دهند. راست می‌گفت: اخلاق در استادیوم‌ها قربانی شده بود؛ و اگر بپذیریم وضعیت اخلاقی نابهنجار ورزشگاه‌ها برگرفته از وضعیت جامعه است، باید به حال جامعه‌ای که اخلاق در آن نایاب شده گریست. امری که امروز در شبکه‌های اجتماعی به وضعیت اسفناکی خود را بروز داده است.

حوالی ساعت ۱۷ به پارکینگ استادیوم آزادی رسیدیم. ماشین را پارک کردیم و با سیل جمعیت به سمت ورودی ورزشگاه روانه شدیم. مأموران مستقر در آزادی از ورود تماشاگران به روبه‌روی جایگاه ممانعت به عمل می‌آوردند و می‌گفتند به طبقه دوم بروید، ظرفیت طبقه پائین تکمیل شده است. با تعجب نگاهی به هم انداختیم که یعنی چی؟ چرا به اندازه ظرفیت بلیط نمی‌فروشید؟ پول روبه‌روی جایگاه را گرفتید حال باید برویم طبقه بالا؟ تازه اونجا بود که فهمیدم چرا بعضی، از ساعت‌ها قبل خود را به استادیوم می‌رسانند. می‌دانستیم بحث فایده‌ای نداره و مثل بچه آدم رفتیم طبقه دوم. هر چه به زمان بازی نزدیکتر می‌شدیم هیجانمان بیشتر می‌شد و نفسهایمان به شماره می‌افتاد. با سوت داور بازی آغاز شد. لحظه‌ای بعد داور مجددا به نشانه خطا سوت زد؛ غیر از این نیز انتظاری از دربی تهران نیست. هیجان روی سکو‌ها به داخل زمین نیز وارد می‌شود و بازیکن‌ها که کمتر قادر هستند هیجانات خود را کنترل کنند مثل گلادیاتور‌ها به جان هم می‌افتند و سوت‌های مکرر داور به نشانه خطا، بازی را از ریتم خارج می‌کند. دو ساعت بعد سوت داور به نشانه پایان بازی به صدا در آمد. خدا رو شکر این دربی اتفاق ناخوشایندی را درپی نداشت و دو طرف به نوعی راضی از تساوی به کری‌های خود ادامه دادند تا چند ماه دیگر و یک دربی دیگر.

قسمت بد داستان وقتی بود که خسته و کوفته از استادیوم به زندگی روزمره برگشتیم. باز هم افزایش بی‌رویه قیمت ارز و طلا، یک روز بحث پوشک بچه نقل محافل است و یک روز صحبت از گرانی گوجه و کمبود رب گوجه فرنگی. در این بین مسئولین هم دغدغه‌های خاص خودشان را دارند. دغدغه‌هایی که ابدا از جنس نگرانی‌های مردم کوچه و بازار نیست. نماینده‌ای ادعا می‌کند وزیر نفت تعدادی از نمایندگان را به وزارت نفت برده و حقوق‌های آنچنانی می‌دهد و مدعی می‌شود که من، چون تهران زندگی می‌کنم بیش از ۲۰ میلیون نمی‌توانم دریافت کنم و ۲۷ میلیونی که وزارت نفت مدعی شده دریافت می‌کنم کذب محض است. خانه ۲۹۰ متری را هم به وزارت نفت تحویل دادم تا به سوگلی‌هایش بدهد الان هم در خانه‌ای که تنها ۱۷۰ متر مساحت دارد زندگی می‌کنم!

بار مشکلات کمر مردم را خم کرده و این قبیل بگو مگو‌های مشمئز کننده هم، چون نمکی است بر زخم مردم؛ خسته از وضعیت موجود یاد خاطرات امروز عصر و ورزشگاه آزادی افتادم، یک بازی خاص با مختصات دربی ایرانی؛ آرزو کردم کاش دربی ادامه داشت.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی